برانکو ايوانکوويچ روز يکشنبه (فردا) مقابل تيمملى کرواسى روى نيمکت مىنشيند ساعتى قبل از پرواز تيمملى به کرواسى او مقابل ما نشسته بود و از سختى اين ديدار براى ما گفت. برانکو معتقد بود که مساوى و شکست در اين ديدار تنها يک معنا براى او دارد؛ باخت! فراموش نکنيم که اولين بار برانکو در ديدار ايران و کرواسى با فوتبال ما آشنا شد فردا بار ديگر اين ديدار تکرار مىشود. از آن بازى تا اين بازى دنيا تا چه اندازه براى برانکو تغيير کرده، اين مصاحبه را بخوانيد تا بدانيد.
فردا تيم برانکو با تيمملى کشورش بازى دارد چه احساسى داري؟
يک احساس غيرعادي. تيمملى ايران را بايد در مقابل تيم خود رهبرى کنم چرا که از بدو شکلگيرى تيم کرواسى خودم در کادر فنى و رهبرى آن بودهام. با اين تيم قهرمانى زير بيست و يک سال دنيا را آوردم و بعد هم قهرمانى اروپا با تيم زير بيست و سه سال، هفت سال بعد هم مربى بزرگسالان کرواسى بودم و حق بدهيد يک احساس غيرعادى داشته باشم. البته در وهله اول احساس غرور مىکنم ولى يک ابهاماتى در اين مسابقه در ذهنم وجود دارد. يعنى عليه تيم خودم و رفقايم بايد تيم ايران را رهبرى کنم ولى ورزش چيزى از کشورت يا رفقايت نمىشناسد پس دست به هر اقدامى مىزنم تا برد از آن تيم ايران شود.
برخورد اول ايران در کرواسى چقدر يادت است؟
خيلى از نکات را به ياد مىآورم. مسابقه بسيار سخت بود و خوشبختانه کرواسى بازى را برد. ايران ما را غافلگير کرد و خيلى خوب ما را تحتتأثير خود قرار داد. در اين بازى براى اولين بار توانمندىهاى تيم فوتبال ايران را از نزديک شاهد بودم.
قلب تيم بلاژ دست تو بود، قبل از بازى ايران را چگونه براى چيرو آناليز کردي؟
در مسابقه با ايران دست به آناليز حريف نزديم. در اين ديدار بازى خودمان را بيشتر مد نظر داشتيم. سوء تفاهم نشود مىدانستيم تيم ايران بسيار با کيفيت است چون ايويچ با اين تيم کار کرده بود گويى از همه چيز خبر داشتيم. کار ايويچ را تعقيب کرده بودم و مىدانستم او از فوتبال چه مىخواهد. ما فقط به يک بازى دوستانه فکر مىکرديم و خودمان را در اين بازى مىديديم تا مشکلاتمان را برطرف کنيم چون بازى قبلى تدارکاتى را دو بر يک باخته بوديم و نکات زيادى براى رفع و رجوع ضعفها در اين بازى وجود داشت.
بعد از بازى يادداشت برداشتيد؟
من در تمام بازىها يادداشت بر مىدارم. آن شب بعد از بازى در دفترچهام در مورد بازى ايران نوشتم: «جاهطلبي، حس هجوم و سطح تکنيک بسيار خوب و شايد يک مقدار کم تجربه». همان موقع مشکل دروازهبانى در تيم ايران ديده مىشد و ايران گلهاى سادهاى دريافت کرد.
مثلاً گلى که رابرت پروسينسکى به ايران زد؟
بله، ايران خوب بازى مىکرد اما گلهاى سادهاى مىخورد درست مثل گلى که رابرت به شما زد.
در آن روز حتى يک لحظه به نيمکت ايران فکر نکردي؟
بايد اعتراف کنم حتى يک بار هم به اين فکر نکردم که خارج از کشورم کار کنم. چون آن زمان هيجان زيادى براى موفقيت کرواسى در جامجهانى داشتم اما بعد از جامجهانى اين انگيزه مضاعف شد که به خارج از کشورم بروم و کار مربيگرى کنم.
حرف بلاژ بعد از بازى يادت هست «يوگسلاوى ايران را ببرد يک توپ فوتبال مىبلعم». نظر تو در مورد اين حرف چيست؟
بله، من با بلاژ زندگى کردهام مگر مىشود حرفهايش يادم برود. او تحت تأثير ايران قرار گرفته بود و همانطور که گفتم کرواسى خوششانس بود که آن بازى را برد. بلاژ مىخواست بزرگى ايران را طورى وانمود کند و اين حرف را زد. ديديد که يوگسلاوى به سختى توانست ايران را شکست دهد.
چيرو، برونگرا بود ولى تو درونگرا هستي، برانکو در بلعيدن آن توپ چقدر به بلاژ کمک مىکرد؟
اينها فيگورهاى مربيگرى است. آن هم براى يک مربى خاص، بلازوويچ براى ارتباط برقرار کردن با رسانهها بسيار مستعد است و لفاظى خودش را دارد.
اين رفتار براى يک مربى خوب است يا بد؟
خوب است، فوتبال يک «شو» است. چون شادى و شعف مردم را فوتبال برآورده مىکند و اين رفتار هم در کنار آن پيروزىها به جذابيت کار کمک مىکند.
مىگويند برانکو اين «شو» را بلد نيست؟
اين موضوع قابل بحث است. اين رفتارها را يکى بيشتر و ديگرى کمتر دارد. بلاژ در اين زمينه فوقالعاده بود. البته رفتارهاى مربى به ماهيت شخصى آنها هم بستگى دارد. من با بلاژ از نظر رفتارى بىنهايت فرق دارم. من مثل او نيستم و نمىتوانم که بشوم. بلاژ در اين زمينهها تبحر دارد. شما ايويچ را هم مىشناسيد آن هم شخصيت ديگرى دارد و در شرايط سخت ايويچ مقاومت نمىکند اما من مقاومت نشان مىدهم. رفتارهاى همه ما با هم فرق مىکند.
سومى جهان با کرواسى به چفت و بست شدن دو مکمل بستگى داشت. بلاژ آتش مىزد و تو که نفر دوم بودى آب مىريختي!
قطعاً من بايد منطقى رفتار مىکردم تا در کنار بلاژ مکمل باشم و به او خدمات برسانم. فلسفه من کمک به بلاژ بود و نمىخواستم در کنار او حرفهاى جالب را بزنم. البته نمىتوانم مثل او حرفهاى جذاب بزنم اما کارم را بايد خوب انجام مىدادم تا حرفهاى بلاژ را تکميل مىکردم.
از آن بازى کرواسى تا اين بازى که فردا با کرواسى انجام خواهيد داد نقطه اوج برانکو کدام بود، سوم جهان شدن با کرواسى يا رسيدن به جامجهانى با ايران؟
طبيعتاً هر کارى ارزش خودش را دارد. مقام سوم جهان شدن کار کوچکى نبود. کرواسى مملکت کوچکى است. اين کشور مثل خيابان جردن است که در آن زندگى مىکنم و اين افتخار بسيار بزرگى براى ما بود. بازى با فرانسه را خيلى بچگانه واگذار کرديم وگرنه فيناليست مىشديم. بعد از سومى جهان نصف کشور به استقبال ما آمدند. بخشى از واقعيت و هيجان سهم من بود اما سرمربى بودن به خودى خود چيز باارزشى است به خصوص در کشورى مثل ايران، چرا که ايران در قاره آسيا يک قدرت سنتى شمرده مىشود. چهار سال است که سرمربى اين کشور هستم درست برخلاف ايويچ که چهار ماه هم دوام نياورد.
بلاژ را مىپسندى يا ايويچ را؟
هر کدام از آنها ديدگاه و برداشتهاى مختلفى از فوتبال دارند. من چيزى ميان اين دو هستم. خودم مثل بلاژ بازى هجومى را دوست دارم ولى ايويچ بزرگ است و قطعاً ارزشهاى خودش را دارد. چيرو در فوتبال مىگويد حمله... حمله... حمله... اما ايويچ فلسفه کارىاش دفاع... دفاع... دفاع... است. يک تيم موفق بايد يک فلسفه کلى داشته باشد و مربى تمرکزش را به فلسفه کارىاش بدهد.
در بازى فرانسه- کرواسى بازيکن شما «ايليچ» تحت فشار زيادى بود شما براى از فشار خارج شدن او چه کار کرديد؟
هر وقت توپ زير پاى ايليچ مىآمد برايش سوت مىزدند. چون در بازى قبلى باعث اخراج بلان شده بود. آنها فکر مىکردند ايليچ کلک زده است. او انسان عاقل و فارقالتحصيل از دانشگاه و به سه زبان مسلط بود. ايليچ حقوقدان بود و کاملاً به خودش مسلط بود.
تو مربىاى بودى که در بوندسليگا کار کردى مربى تيمى مثل هانوفر و چهار بازيکن کليدى ما هم در بوندسليگا هستند اما هيچ يک از روزنامههاى آلمانى به اين اشاره نکردهاند؟
advertisement@gooya.com |
|
بايد اين را درک کنيد آلمانىها در اين موضوع خيلى بسته برخورد مىکنند. مربى خارجى در بوندسليگا به چشم نمىخورد اکنون شايد فقط يک يا دو مربى خارجى در بوندسليگا حضور دارند حتى تراپانونى هم نتوانست دوام بياورد.
ارنج تيم ايران در بازى با کرواسى با بازيکنان اصلى است؟
مىخواهم از پانزده، شانزده بازيکن استفاده کنم. هاشميان، کريمى و زندى مصدوم هستند و نمىخواهم دست به ريسک بزنم.
خانوادهتان براى ديدن اين بازى مىآيند؟
بله، صد در صد خواهند آمد. در فرودگاه هم منتظر بودند.
آنها تيم کرواسى را تشويق مىکنند يا تيم پدر خانواده را؟
ايران، آنها در جامجهانى هم بازىهاى ايران را نگاه مىکنند.