پنجشنبه 17 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

معاون هنری وزارت ارشاد: از موسيقی پاپ حمايت نمی کنيم، مهر

معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بودجه ما برای حمايت از گونه های مختلف هنر موسيقی کفايت نمی کند بنابراين وظيفه داريم که يارانه موجود در وزارت ارشاد را برای تقويت موسيقی اصيل ايرانی و موسيقی نواحی که ريشه در فرهنگ اين مرز و بوم دارد به کار گيريم.
حميد شاه آبادی در گفتگو با خبرگزاری مهر به برنامه های مختلف اين معاونت اشاره و در باره مسائل مختلفی چون راه اندازی مجدد ارکستر موسيقی ملی تاپايان سال، تاخير در صدور مجوزها، موانع برگزاری کنسرت، انتخاب مدير دفتر موسيقی، نبود اولويت برای حمايت از موسيقی پاپ، ارکستر سمفونيک و دفاع جدی از صهبايی و... روشن و واضح صحبت کرد.
ديدگاه و ژرف نگری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عزمش جهت حل مشکلات مزمن دفتر موسيقی قابل ستايش است اما در حقيقت اين برنامه ها و نظرگاهها در بوته عمل بايد سنجيده شود که قطعا اين سنجش جز با گذشت زمان و ديده شدن عملکرد اين معاونت در آينده نه چندان دور امکان پذير نيست.

* خبرگزاری مهر - گروه موسيقی: حدود چهار ماه از استعفای مدير سابق دفتر موسيقی وزارت ارشاد می گذرد و دفتر موسيقی همچنان بدون مدير باقی مانده است؛ تکليف مديريت اين دفتر چيست و رايزنی های شما با افراد مختلف برای پذيرفتن مديريت دفتر موسيقی وزارت ارشاد به کجا رسيد؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




- حميد شاه آبادی: از تاريخ ۱۵ فروردين ماه که آقای خبری استعفای خود را ارائه کرد مديريت جديد دفتر موسيقی وزارت ارشاد مشخص نشد البته من با استعفای ايشان مخالف بودم چرا که دليلی نمی ديدم نيروهايی که قبلا در مجموعه ای مشغول به کار بودند با تغيير مديريت بی دليل جابجا شوند منتها آقای خبری طی مکاتباتی که داشت مشکلات خانوادگی و اصرار جهاد دانشگاهی مبنی برگشت ايشان را مطرح کرد و به هيچ عنوان جای بحث و مجادله برسر ماندن برسمت خود باقی نگذاشت و من هم مجبور شدم استعفای ايشان را بپذيرم اما در يک نگاه کلی من به ثبات مدير کل دفتر موسيقی وزارت ارشاد بيش از هر موضوع ديگری اهميت می دهم و تمام تلاشم براين است که انتخاب ها از افراد آشنا به مسائل هنر موسيقی صورت گيرد و همين مسئله تلاش مضاعف و زمان بيشتری را می پذيرد چرا که به اعتقاد من انتخاب مديری که به اين حوزه آشنايی ندارد نوعی بی حرمتی به اهالی موسيقی است بنابراين احترام به هنر موسيقی ضروری است.

* گفته شده است که مدير فعلی مرکز موسيقی حوزه هنری برای اين سمت نامزد شده است؟
- بله آقای مهدوی يک مدير شناخته شده در عرصه موسيقی است که يکی از نامزدهای مديريت اين بخش بوده است در همين راستا جلساتی نيز با يکديگر داشتيم اما هنوز به نتيجه قطعی نرسيده ايم البته عوامل متعددی در حوزه موسيقی دخل و تصرف دارد.

* فکر نمی کنيد هرچه زودتر بايد به نتيجه قطعی برسيد و فعاليت مدير جديد دفتر موسيقی آغاز شود؟
- تمام تلاش معاونت هنری وزارت ارشاد در حوزه موسيقی در حال حاضر همين است اما تجربه نشان داده که در دوره های گذشته مديرانی که در اين سمت تلاش کرده اند افراد آشنا به حوزه موسيقی نبودند و اگر مديريت جديد معاونت هنری موفق به چنين انتخابی شود اتفاق خوبی است منتها برای رسيدن به چنين انتخابی به بازخوانی از مسائلی که در چند سال اخير در عرصه موسيقی اتفاق افتاده است نياز داريم به اعتقاد من کسانی که در مديريت خود موفق شدند به دليل استمرار حضورشان در حوزه مورد نظر بوده است و خوشبختانه پيشينه فعاليت آقای مهدوی در مديريت مرکز موسيقی حوزه هنری مثبت بوده است بنابراين مديريت در عرصه موسيقی از جمله موضوعاتی است که ورای يک مديريت معمولی است بنده برای شخصيت حقيقی خود مدير کل ارزش بيشتری قائل هستم به اعتقاد من اگر مسير جاده ای ناهموار است و علائم راهنمايی و رانندگی مشخصی ندارد با عوض شدن راننده هيچ تغييری رخ نمی دهد.

* اما به نظر می رسد فقدان مديريت دفتر موسيقی باعث لطمه خوردن به بخشی از امور موسيقی وزارت ارشاد شده است.
- قبول دارم که در مدتی که رئيس دفتر موسيقی منصوب نشده بخشی از کارها به طور طبيعی انجام نمی شود اما کاستی در اين بخش اندک است. تلاش و کار من و آقای ترابی سرپرست دفتر موسيقی کمتر از گذشته نيست صدور مجوز آلبوم ها و برگزاری کنسرت ها با همان دقت و حساسيت موجود در گذشته در حال انجام است.

* يکی از مسائلی که نگرانی گروه های کوچک و حرفه ای را باعث شده لغو اجراهای موسيقی در فرهنگسراها است و در حال حاضر اين امکان از گروه های کوچک موسيقی گرفته شده است؛ معاونت هنری چه برنامه ای برای حمايت از اين گروه ها را دارد؟
- اينگونه نيست که اجرای گروههای مستقل در تمامی فرهنگسراها به طور کلی حذف شده باشد. برگزاری کنسرت در فرهنگسراهای زير نظر وزارت ارشاد همچنان به فعاليتهای خود ادامه می دهند به نظرمن اگر محدوديتی وجود دارد به دليل فضاهای خاصی است که ايجاد شده و در نهايت فکر می کنم اين موضوع يک شايعه است و بعيد می دانم که مسئولان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری حساسيت بر اجراهای موسيقی داشته باشند و اصولا سرفصلی وجود ندارد که موسيقی در مکانی اجرا نشود و يا در مکان ديگری بايد اجرا شود؛ نه چنين چيزی نيست. هنر موسيقی شاخصه و مولفه هايی دارد البته اگر چه دقيق و مدون نيست و در برخی موارد ناچار به موضع گيری های سليقه ای است ولی مسئولان و دست اندرکاران نمی توانند نسبت به علاقه و خواست مردم از انواع ژانرهای موسيقی بی اعتنا بود.

* به نياز مخاطب به انواع موسيقی اشاره کرديد. حمايتهای وزارت ارشاد بيشتر چه بخشی از موسيقی را دربرمی گيرد؟
- واقعيت اين است که نياز مخاطب تنها به گونه ای خاص از موسيقی نيست و همه گروه های موسيقايی در چارچوب مشخص و مصوب بايد موردح مايت قرار گيرند به نظر من در کنار حمايتهايی که بايد از گروه های مستقل صورت گيرد مسئله جدی نداشتن سالن های مناسب برای برگزاری کنسرت است چرا که جز سالن رودکی سالن ديگری وجود ندارد که ويژه برگزاری کنسرت ساخته شده باشد. البته ممکن است تالار وحدت را هم جزء سالن های خوب برای برگزاری کنسرت به شمار آيد اما نکته قابل توجه اين است تالار وحدت از نظر سيستم مهندسی و فنی برای اجراهای موسيقی ساخته نشده و سالنی ويژه اپرا است به همين دليل مکان هايی که سالن های چند منظوره دارند را برای انجام اين امور بايد به کار گرفت.

* بالا بودن اجاره بهای سالن ها يکی از مشکلاتی است که گروه های موسيقی با آن مواجه هستند آيا در اين زمينه حمايت هايی صورت می گيرد؟
- هيچ يارانه ای برای حمايت در اين حوزه وجود ندارد چرا که يارانه های ما بسيار محدود است و وظيفه داريم يارانه های محدود را به رشد موسيقی نواحی و موسيقی ايرانی اختصاص دهيم و درجهت ثبات ذائقه مخاطب ايرانی بکوشيم تا اين ذائقه از فرهنگ خودش فاصله نگيرد. به همين دليل بدون هيچ رودربايستی از موسيقی کشور خود دفاع می کنيم و برای اينکه فضای تهاجمی غربی در کشور ايجاد نشود و داشته های خودمان به فراموشی سپرده نشود کوتاهی نخواهيم کرد. اين به معنای اين نيست که برای موسيقی پاپ که مخاطبان خاص خودش را دارد و مورد حمايت هم قرار می گيرد يارانه بليت قائل شويم و اصولا چنين سياستی هم نداريم چرا که بايد خوراک در شان فرهنگ ايرانی به مردم عرضه شود و اگر اينگونه نشود داشته های خود را فراموش خواهيم کرد کما اينکه در طول سالهای متمادی آثار حماسی و موسيقی فاخر ايرانی دچار آسيب های جدی شده است به همين دليل وظيفه اصلی ما دفاع ازحيثيت موسيقی ايرانی است.

* با توجه به اينکه چنين وظيفه ای برای معاونت هنری قائل هستيد چرا تکليف ارکستر موسيقی ملی که حافظ بخشی از موسيقی فاخر ايران است را روشن نمی کنيد؟
- قاعده ارکسترهای وزارت ارشاد اين است که تشکيلات آنها زير نظر اداره کل دفتر موسيقی اداره می شود و در اين رابطه ماموريتی در دوره جديد در نظر گرفته شده تا فعاليتهای انجمن موسيقی مستقل ديده شود در همين راستا امور ارکستر سمفونيک تهران به عهده انجمن است اما با توجه به تغيير و تحولاتی که در ارکسترسمفونيک به وجود آمده در حال حاضر احتياج به ايجاد آرامش در ارکستر سمفونيک و انجام امور مربوط به رهبری اين ارکستر داريم و بعد از رسيدن به استقرار در ارکستر سمفونيک تهران بنا داريم ارکستر ملی را در دستور کار قرار دهيم. البته شرايطی که در گذشته برای ارکستر ملی ايران اتفاق افتاده است ناسالم بوده است و صلاح هم نيست که دنبال عوامل اختلاف داخلی و کاری که مابين بنياد رودکی و انجمن موسيقی برسر ارکستر ملی شکل گرفته است باشيم چرا که مطلب مهم اين است که مردم به موسيقی ملی و بازسازی ارکستر ملی و همچنين ارکستر موسيقی سنتی نياز دارند اما بايد مقدمات آن فراهم شود به همين دليل نحوه مديريت، بودجه ارکستر و همچنين آيين نامه و اساسنامه جديد ارکسترملی و ارکستر سمفونيک توسط گروهی کارشناس درحال بررسی است و من شخصا نقطه نظرهايی را برای اصلاح اساسنامه بيان کرده ام؛ البته با يک دستور فوری می توان گروهی تشکيل داد و اجراهايی را با نام ارکسترموسيقی ملی برگزار کرد اما مطمئن هستم پايدار نخواهد ماند به همين دليل در جلساتی که با آقای فخرالدينی که از چهره های ممتاز در اين حوزه است خواهيم داشت ساز و کار برپايی مجدد ارکستر را بررسی خواهيم کرد. ارکستر موسيقی ملی مانند ماشينی است که از حرکت ايستاده و حرکت دوباره آن با مشکلاتی مواجه است اما به حتم يقين در سال جاری شاهد شروع فعاليت جدی ارکستر ملی خواهيم بود.

* تاخير در صدور مجوز برای برگزاری کنسرت های متعدد، صدور مجوز شعر و پس از آن موسيقی و همچنين آلبوم های موسيقی از جمله مشکلاتی است که هنرمندان با آن مواجه هستند برای تسهيل در صدور مجوزها چه برنامه ای داريد؟
- مطالعات بسياری روی تخصصی شدن شوراهای موسيقی انجام داده ام و در اين رابطه جلسات بسياری با کارشناسان حوزه های مختلف موسيقی گذاشته ام و معتقدم که شورای موسيقی سنتی، کلاسيک و پاپ بايد با يگديگر متفاوت باشند اما شرايط اجرای اين طرح در سال جاری امکان پذير نيست چرا که مديريت جديد معاونت هنری به تازگی کار خود را شروع کرده است و اين ايده ای است که در دوره ای که قائم مقام معاونت هنری وزارت ارشاد بودم روی آن مطالعه کرده بودم و حالا آماده اجرايی کردن آن هستم اما در حال حاضر با توجه به اينکه آقای نوری که عضو اين شوراها هستند کسالت دارند در شورا حضور ندارند و همچنين برخی ديگر از تغييرات باعث شد تا شورای موجود را تقويت کنيم تا بتواند تعداد جلسات بيشتری را برگزار کند. در همين راستا يکی از کارهايی که از ترابی سرپرست دفتر موسيقی در وزارت ارشاد خواستم اين بود که تا زمان انتخاب مديريت اين مرکز به طور جدی تعويق در صدور مجوزها را کاهش دهند و تا زمانی که رئيس دفتر موسيقی کارش را شروع کرد با انباشتی از کارهای نکرده گذشته مواجه نشود و مشخص باشد مجوزهايی که در زمان او صادر می شود چيست. از سوی ديگر بررسی های بسياری کرده ام و می دانم که شورای شعر و شورای موسيقی جای تغيير دارند يعنی از نظر علمی و از نظر فنی جايگاه های متفاوت دارند و حالا يک ديدگاه اين است که از اساس ملودی هايی را اول بسازيم و بعد شعر روی کار پياده شود در واقع شاعر روی آهنگ ساخته شده شعر بگويد و به اعتقاد من چنين روش کار درست است چراکه کلام در موسيقی نزد مخاطب امری جدی است ولی در حال حاضر شعراول مجوز می گيرد و بعد آهنگ، در واقع وجود دو شورا موانعی را ايجاد می کند.
به اعتقادمن شورای موسيقی بايد تقويت شود و اگر اين اتفاق بيافتد تصويب و صدور مجوز آسان تر می شود اما استعلام هايی وجود دارد که قانون ما را مکلف به انجام آن کرده است که آن استعلام ها زمان می برد؛ به هرحال فکر نمی کنم اين مسئله در دوران مديريت من به عنوان معاون هنری وزارت ارشاد باقی بماند .

* صحبت های بسياری مبنی بر وجود رهبرثابت در ارکستر سمفونيک تهران انجام شده است به عنوان معاون هنری وزارت ارشاد نظرتان راجع به وجود رهبر ثابت چيست ؟
- ارکستر سمفونيک تهران نياز قطعی به رهبرثابت دارد و در اين موضوع ترديدی نيست و اهل فن موسيقی هم اين موضوع را تاييد می کنند اما در شرايط فعلی با عدم هماهنگی مواجه هستيم ، خود من برای شخصيت آقای صهبايی احترام بسياری قائل هستم و از وجود ايشان همواره استفاده می کنم و روی اين نکته پافشاری می کنم که به هيچ عنوان برنمی تابم کسی که سالهای زيادی زحمت کشيده است خانه و کاشانه خود را رها کرده و برای انجام امور ارکستر سمفونيک در ايران حاضر شده اينگونه به فعاليت خود پايان دهد بنابراين مشاوره هايی را از ايشان می گيريم .
اما رهبری دائم مستلزم مقدماتی است و يکی از آن مقدمات ارتقا سطح هماهنگی توانايی اعضای ارکستر است و وجود رهبر مهمان به اين ارتقاء کمک می کند ضمن اينکه پارتيتورهايی که رهبران مهمان با خود می آورند جهانی هستند و نوازنده های ما با آنها آشنا هستند در نتيجه بستر خوبی است برای استانداردسازی و ايجاد تناسب بين ارکستر سمفونيک تهران با ارکسترهای جهانی فراهم می شود و حالا وقتی رهبر ارکستری که يکی از ۵ رهبر برتر جهان است رپرتوار ويژه ای که همه آن را می شناسند با خود می آورد و نوازنده های ارکستر هم با توانايی اجرا می کنند راه ميان را برای ارتقاء سطح کيفی ارکستر به کار گرفته است؛ضمن اينکه انتخاب ما برای رهبر ارکستر محدوديت های خاص خودش را دارد چراکه هريک از رهبران انتظاراتی دارند و اين انتظارات در سازهای ارکستر اثر دارد مثلا نسبت به سازهای بادی و سازهای زهی نظراتی دارند و حتی درباره ترکيب نوازنده ها نيز اظهار نظر می کنند بنابراين وجود رهبران مهمان انرژی تازه ای را برای اعضای ارکستر به همراه دارد و خروجی کار هم يک اثر قابل قبول خواهد بود.

* تنوعی که با وجود رهبرمهمان از آن ياد می کنيد تا چه اندازه در جذب مخاطب اثرگذار است؟
- خود من به اين نتيجه رسيده ام که وجود رهبر مهمان در بهتر شدن فضای موسيقايی هم در داخل و هم خارج از کشور موثر است و مخاطب ها را نيز راضی می کند؛ اجرای اول شهرداد روحانی ۷ شب بود و من مطمئن هستم که اگر اين اجرا چند شب ديگر هم ادامه پيدا می کرد بازهم مخاطب خاص خودش را داشت و اين امرنشان دهنده اين مطلب است که مخاطب و علاقمند هنر موسيقی تشنه شنيدن موسيقی فاخر کلاسيک و آکادميک است و مطمئن هستم که عوارض حاشيه ای ندارد بنابراين درنظر داريم سطح اين تعاملات و هماهنگی ها را بالا ببريم.

* شنيده ها حاکی از آن است که صحبت هايی با شهرداد روحانی مبنی بر وجود رهبر ثابت انجام شده است اين مطلب صحت دارد؟
-هيچ مذاکره ای با شهرداد روحانی انجام نشده است و خود من مجوز مذاکره برای رهبری دائم با ايشان را به هيچ مسئولی نداده ام و تنها صحبتی که صورت گرفته مذاکرات اوليه است که با همه کانديدهای رهبری ارکستر سمفونيک تهران انجام می شود البته پيشنهادهايی شده است اما شرايط مناسبی برای تصميم گيری درباره رهبر دائم وجود ندارد. يک زمانی هست که وجود رهبر دائم ضرورت ارکستر است و بدون آن حيات ارکستر به خطر می افتد. ارکستر در شرايط بد هم بوده است که ضرورت وجود رهبر دائم احساس می شده است که به اعتقاد من زمانی که منوچهر صهبايی به عنوان رهبر دائم ارکسترسمفونيک تهران انتخاب شد ارکستر درشرايط خوبی نبود و نياز به وجود يک رهبر دائم ضروری بود ولی خوشبختانه درحال حاضر ارکسترسمفونيک تهران با مديريت خوب آقای صهبايی در وضعيت خوبی قرار دارد. اجباری برای داشتن رهبر ثابت نيست چرا که ارکستر سمفونيک تهران به بالندگی رسيده است و فعاليت خوب رهبر پيشين اين ارکستر پاسخگو بوده است و خوشبختانه ارکستر ضعيف چند سال قبل ديگر وجود ندارد و هم اکنون به نقطه خوبی رسيده و حالا اگر بخواهد از اين نقطه حرکت کند به تصميم مدبرانه نياز دارد و اگر شرايط اقتضا کرد از وجود رهبر ثابت استفاده خواهيم کرد در غير اين صورت با رهبر مهمان کار خود را ادامه می دهيم.

* با چنين توصيفی که از فعاليت های آقای صهبايی کرديد فعاليت ساير رهبران ارکستر را تاييد نمی کنيد؟
- انتظار نداشته باشيد که امسال در نقطه ای باشيم که چند سال پيش در آن قرار داشتيم و اين حرف من به معنای دفاع جدی از عملکرد آقای صهبايی است و معتقدم که وضع ارکستر از زمانی که صهبايی تحويل گرفت و تا روزی که تحويل داد تغييرات اساسی کرده است. از نگاه بسياری کارشناسان زمانی که صهبايی کار خود را شروع کرد ارکستر سمفونيک تهران در وضعيتی بود که نياز به رهبر ثابت داشت و رهبر ثابت هم مواضعی دارد و همه می دانند که بايد از نظر رهبر تبعيت شود اما رهبر مهمان وضع موجود را اداره می کند و خروجی مورد نظر از اجرا را اراده می دهد. بنابراين يک رهبر مهمان ساختار را به طورکلی تغيير نمی دهد و اگر ارکستر در وضعيت ضعيفی باشد نمی تواند کار خود را با رهبر مهمان انجام دهد. به عقيده من در دوران آقای صهبايی تلاشهای خوبی انجام شد و ارکستر به سطحی رسيده که می تواند با رهبر مهمان کار خود را به انجام برساند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016