بخوانید!
5 آذر » پزشک پرسپوليس: وضعيت محمد نوري فردا مشخص ميشود، ایسنا
5 آذر » گزارش ايسنا از تيم اعزامي ايران به مسابقات آيواز "دو ساعت در دنياي معلولان قهرمان" 5 آذر » استيلي در گفتوگو با ايسنا: حق فوتبال ايرن بيشتر از دو سهميه است 4 آذر » جام جهانی واليبال: زنگ خطر را برای مدعيان قهرمانی به صدا درآمد؛ ايران با برتری مقابل آرژانتين سومين پيروزی متوالی را کسب کرد، ايسنا 3 آذر » قدرت نمايی واليبال ايران در حضور بزرگان دنيا، ايران از سد لهستان هم گذشت، ايلنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارش ايسنا از تيم اعزامي ايران به مسابقات آيواز "دو ساعت در دنياي معلولان قهرمان"معلوليت شايد براي کسي که به آن دچار مي شوند جهان زيباي پيش رو را به جهاني تاريک تبديل کند، اما شايد باورمان نشود همين افراد معلول، ميتوانند همه کارهايشان را خودشان انجام دهند و در عرصه ورزش بر قلههاي رفيع مسابقات جهاني و پارالمپيک قرار بگيرند و به جايگاهي برسند که به گفته خودشان بسياري از افراد سالم آرزوي رسيدن به آن را دارند. براي فهميدن راز اين موفقيتها و لمس اين واقعيت از نزديك به اردوي تيم ملي وزنه برداري معلولان رفتيم که در اين سالها جزو سه تيم برتر جهان بوده و مدالهاي زيادي را براي ميهن اسلامي به ارمغان آورده اند. متن کامل اين حضور و گفتوگوي خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) را با برخي از ملي پوشان اعزامي را به طور کامل در زير ميخوانيد. ** كاظم رجبي، قهرمان ديروز سرپرست امروز اسطوره وزنه برداري سنگين وزن ايران در سالهاي نه چندان دور و کسي که قويترين مرد معلول جهان تا چهار سال پيش بود در سالهاي ورزشکارياش مدالهاي مهم زيادي را کسب کرد که مدال طلاي بازيهاي پاراالمپيك آتن 2004 و بازيهاي پاراالمپيک پكن 2008 ، پنج طلاي مسابقههاي جهاني 2002 مالزي، 2006 كره جنوبي، 2007 تايوان، 2010 مالزي و 2003 اسلواكي، دو مدال طلاي آسيايي 2005 و 2006 و مدال نقره 2010 بازيهاي پاراآسيايي گوانگجو بخشي از آنها است. * شروع ورزش درابتدا که از معلوليتم مطلع شدم به استخرميرفتم و در مدرسه تنيس روي ميز كار ميكردم و علاقه اي به بيرون رفتن نداشتم. پاهايم خيلي ضعيف بود، بنابراين پزشکان تاكيد كرده بودند كه به سمت ورزش بروم، اما خجالت مي كشيدم. * سال 73 شروع ورزش علاقهاي به ورزش نداشتم و بيشترميخواستم در خانه بمانم و کسي مرا در اين وضعيت نبيند، اما پدرم به زور مرا به باشگاه وورزش ميبرد. *انگيزه بيشتر درهمان سال در شهرستان ميانه بودم، که با پدرم به استقبال دو نفراز قهرمانان جانباز و معلول اين شهرستان حسن واحدي و اسدالله عظيمي که در مسابقات جهاني موفق شده بودند رفتم. آن روز در صحبتي که با آنها داشتم ،خيلي روحيه گرفتم و آنها مرا راهنمايي كردند كه به ورزش بپردازم. * دوست نداشتم وارد اجتماع شوم از همان ابتدا مانند برخي معلولان كه دوست ندارند وارد اجتماع شوند و كاملا گوشه گير هستند، من هم دوست نداشتم با ديگران ارتباط داشته باشم. * نگاه ترحم آميز از هرچيزي بدتر بود هميشه مسئولان و مردم نگاهي ترحم آميز به معلولان دارند و به معلولان به چشم يك مصرف كننده مينگرند که هيچ کاري نميتوانند انجام دهند. * نگاه آن سالها و نگاه امروز در گذشته نگاهها به معلولان خيلي بد بود، اما اكنون پذيرفتهاند كه معلول انسان است و در كنار آنها زندگي ميكند. * اين موفقيتها بخشي از تواناييهاي يک معلول اکنون اين که توانستهام اين همه مدال کسب کنم و بارها وبارها پرچم پرافتخار ايران اسلامي را به اهتزازدر آورم صد البته لطف خدا بوده است و مديون لطف خداوند هستم. در کنار آن هم توانستهام تنها بخشي از تواناييهاي يک معلول را نشان دهم. * انتظار از سازمان ها از سازمان بهزيستي انتظار دارم كه بيشتربه معلولان كمك كند، به آنها راه را نشان دهند كه خودشان را پيدا كنند، اشتغالزايي كنند و بتوانند خودشان را نشان دهند. اكنون معلولان بسياري را ميشناسم كه با كاري كه انجام ميدهند چند نفرديگر را هم تامين مي کنند و تحت حمايت دارند، آيا نميشود اين نوع كار را به همه معلولان تعميم داد. * انتقاد از صندوق حمايت از قهرمانان اين صندوق سالها است كه تاسيس شده، اما هنوز هم بين افراد معلول و سالم تبعيض قائل ميشود. در حقوق ماهيانهاي كه اين صندوق به قهرمانان ميدهد ، پولي كه به معلولان داده ميشود يك سوم افراد سالم است. مگر مدالهاي ما با مدالهاي آنها چه فرقي ميكند. اين صندوق به مدال آوران المپيك، جهاني و آسيايي افراد سالم حقوقي را برحسب امتياز بندي آنها در نظر ميگيرد، اما براي افراد معلول تنها به كساني حقوق ميدهد كه مدال پاراالمپيكي داشته باشند و به مدال آوران جهاني و آسيايي توجهي نمي کند. *آماده سازي براي آيواز چهار ماه پيش با 16 نفري که در اردوها بودند کارمان را شروع کرديم که اكنون به 14 نفررسيده اند. از اين ميان 10 نفر را به مسابقههاي جهاني «آيواز» در امارات ميبريم. * هدف در مسابقات امارات كسب سهميه المپيك هدف اصلي ما است، البته ميخواهيم كه وزنههاي خوبي بزنيم و نشان دهيم كه شرايطمان بهتر شده است. * قهرمان دوره قبل تيم ايران در دوره قبل از مسابقههاي «آيواز» 2007 در تايوان قهرمان شد. مسابقات آيواز مانند مسابقات المپيك است و هر چهار سال يك بار برگزار ميشود و تيمها با تمام توان خود ميآيند. * پيشبيني از نتايج اين دوره نميشود چيزي گفت، چون نميدانم چه تيمهايي به امارات بيايند، اما قطعا اولي و دومي براي ايران است. * 55 كيلو كاهش وزن كاظم رجبي كه سالهاي سال قويتر مرد معلول جهان بود، در دوران قهرمانياش وزن زيادي داشت، اما اكنون كه سرپرست تيم ملي است، 55 كيلوگرم وزن كم كرده و به کمتر از 85 كيلوگرم رسيده است. *برگزاري اردوها بدون هيچ مشکلي تاكنون هيچ مشكلي در برگزاري اردوها نداشتيم و همه آنها به بهترين شكل برگزار شدند. مليپوشان روز به روز آمادهتر شدند و فكر ميكنم در اردوي آخر به آمادگي كامل برسند. ** حمزه محمدي، كاپيتان تيم ملي بعد از بازيهاي «گوانگجو» حدود پنج ماه استراحت كردم كه نياز بدنيام بود. از ارديبهشت ماه سال 90 دور جديد تمريناتم را آغاز كردم و تا به امروز به خوبي توانستم طبق برنامه پيش بروم. *حضور در يک وزن بالاتر پيش از اين در وزن 60 كيلوگرم وزنه ميزدم و دراين وزن در بازيهاي «آيواز» سال 2007 در چين تايپه قهرمان شدم. اکنون به وزن 67.5 کيلوگرم آمده ام که اولين تجربه ام است. *رکورد دراين دسته ركورد جهان در دسته 67.5 کيلوگرم 225 كيلوگرم و رکورد پاراالمپيك 217.5 کيلوگرم است که بسيار بالا است اما بايد بتوانم خودم را به آن برسانم و توانايي ام را نشان دهم. اولين دورهاي است كه در اين وزن مي خواهم روي صندلي بروم و نمي خواهم دست خالي برگردم. مي خواهم همان محمدي باشم که در وزن 60 کيلوگرم هميشه او را قهرمان ومدال آور ميديدند. * رکوردم نزديک است در دسته جديد رکوردگيري نکردهام که بدانم چه وزنهاي ميزنم ،اما فكر ميكنم حدود 215 كيلوگرم را بتوانم بالاي سر ببرم. *نمي دانم در امارات چه مي کنم نميدانم در مسابقات آيواز در امارات چه كار ميكنم و چه مدالي مي گيرم، چون در وزن جديدي ميخواهم وزنه بزنم و ركوردهايش را تجربه نكرده ام. * زيادي اوقات فراغت دليل ورزش بعد از اين كه ديپلم گرفتم، احساس كردم اوقات فراغت زيادي دارم و بايد فكري براي پر كردن آن كنم. انرژي زيادي داشتم. بنابراين فكر كردم بهتر است ورزش کنم و چون به بدنسازي علاقه زيادي داشتم اين رشته را شروع کردم. * بدنسازي اولين و آخرين رشته هميشه اين رشته را دوست داشتم اما وقتي در سالن بدنسازي حرکت پرس سينه را كار ميكردم، احساس كردم كه به اين بخش علاقهام بيشتر است. دوستانم هم وقتي اين علاقه من را ديدند بيشتر راهنمايي و حمايت كردند، به سمت اين رشته بياييم. در نهايت به هيات جانبازان و معلولان رفتم و به صورت رسمي كارم را از 19 سالگي آغاز كردم و اكنون 33 ساله هستم. *معلوليت نبايد مانع شود هميشه گفتهام كساني كه در كودكي دچار معلوليت ميشوند اين معلوليت نبايد مانع حضور آنها در اجتماع شود. اگر معلوليت را براي خود بزرگ جلوه دهند، آن معلوليت با آنها بزرگ ميشود. كاري به اين ندارم كه معلوليت بر اثر سانحه بوده يا مادرزادي. براي ارتقاي هر چه بهتر روحيه خود بايد به سمت هر آنچه كه علاقه دارند، بروند تا آن ضايعه را فراموش كنند. هر چيزي كه دوست دارند مانند هنر، تحصيلات يا فنون ادامه دهند تا ذهن آنها خلاق شود كه در اين صورت كمك زيادي ميكند به پيشرفتشان. ورزش حرفهاي سخت است، اما نه به اين سختي كه نتوان به آن چيزي كه ميخواهيم برسيم. * به آنچه ميخواستم رسيدهام فكر ميكنم هرمعلول هفت خوان مهم در زندگياش پيش رو دارد و با هر مرحلهاي که به جلو ميرود و کار جديدي انجام ميدهد يک خوان را از پيشرو بر ميدارد. معتقدم بسياري از معلولان به جايي رسيدهاند كه بسياري از افراد سالم آرزوي زندگي آنها را دارند و خوانهاي زندگيشان را پشت سر گذاشتهاند. كسي كه قهرمان المپيك شده و مدالهاي متعددي به دست آورده، همه خوانها را پشت سر گذاشته است. آنقدر خوب کار کردهام و خوانها را پشت سر گذاشتهام که شايد بسياري از خوانها هم منفي است، يعني هفت خوان را شكست دادم و بايد خوانهاي بيشتري براي من ساخته شود، چون تواناييام زياد است. * برخي از مدالهاي اين قهرمان در دسته 67.5 كيلوگرم: برنز بازيهاي پاراالمپيك 2004 آتن در دسته 60 كيلوگرم: طلاي بازي پاراالمپيك 2008 پكن، طلاي مسابقههاي جهاني مالزي در سال 2010 ، طلاي بازيهاي پاراآسيايي «گوانگجو» در سال 2010 ** سيامند رحمان ، قويترين مرد معلول جهان *عناوين طلاي مسابقههاي جهاني 2008 آمريكا، مسابقههاي بينالمللي ليبي ، مسابقههاي جهاني مالزي، طلاي بازيهاي پاراآسيايي «گوانگجو»، طلاي مسابقههاي بينالمللي اردن *بيوگرافي قهرمان متولد اول فروردين ماه 1367 در خانوادهاي هفت نفره ومجرد. بزرگ شده در آذربايجان غربي. * نااميدي در اوايل زندگي به عنوان عضو كوچكي از ورزش معلولان ميگويم كه اوايل زندگيام خيلي نااميد بودم. اين كه چرا معلول هستم و چرا معلول به دنيا آمدهام. شايد به خاطر همين معلوليتم خيلي جاها نتوانستم بروم، اما اكنون به جايي رسيدهام كه خيلي از افراد سالم آرزوي آن را دارند. جايي كه ميتوانم پرچم ايران را به اهتزاز در بياورم و افتخار آفريني كنم. توانستم ثابت كنم كه معلوليت محدوديت نيست. *شروع کار يک قهرمان از سال 1386 رشته وزنه برداري را به صورت حرفهاي دنبال کرد. دوستان او قاسمي نژاد و صيادي وقتي اين هيبت و روح قهرماني را در سيامند رحمان ديدند پيشنهاد دادند كه در مسابقههاي قهرماني كشور در قالب تيم استان شرکت کند. *مدال آوري با تنها 10 روز تمرين او در حالي كه تنها 10 روز بود تمريناتش را شروع كرده بود، در مسابقات قهرماني كشور در شهرستان شهريار وزنه 157.5 كيلوگرم را بالاي سر برد و در جاي دوم ايستاد. رقيب او كه اول شد وزنه 200 كيلوگرم را بالاي سر برد. *دعوت به تيم ملي بعد از اين موفقيت بزرگ مسئولان او را به اردوي تيم ملي دعوت كردند و در كمتر از پنج ماه ركورد خودش را 50 كيلوگرم افزايش داد كه در نوع خود يك شگفتي است. * رضا آستركي اولين و آخرين دوست رضا آستركي تاثير بسزايي در اين موفقيتها داشته است. *رکوردشکني در اولين اعزام او در اولين سفر برون مرزياش در مسابقههاي جهاني آمريكا قهرمان جهان شد و ركورد دسته سنگين وزن جهان را که در اختيار کاظم رجبي بود را شكست تا از اين پس لقب قويترين مرد معلول جهان را به خود اختصاص دهد. او در اين مسابقهها رکورد 230 كيلوگرم را به 270 كيلوگرم رساند. *رکورد شکني ادامه دار او در مسابقات جهاني مالزي باز هم ركورد شكني كرد و 270 را به 285 كيلوگرم رساند تا به رکوردي دست نيافتني برسد. *هشت بار رکوردشکني رحمان در مدت 4 سال ورودش به عرصه ورزش توانسته است هشت بار ركورد جهان را در رده هاي سني جوانان و بزرگسالان جابجا کرده و به نام خود ثبت کند. * رجبي الگوي من است او كاظم رجبي را كه اكنون سرپرستي تيم را بر عهده دارد، الگوي خود ميداند و معتقد است كه رجبي هميشه بالاتر از رحمان است. او ميگويد: رجبي استاد من است و خيلي چيزها را به من ياد داده و مانند دو رفيق و دو برادر هستيم. * تشكر ويژه از خسروي وفا از محمود خسروي وفا تشكر ميكنم كه مانند پدري تمام معلولان و جانبازان را هدايت ميكند. اميدوارم بتوانم جواب اين همه محبت او را بدهم. او كه هميشه دستش بر سر بچهها بوده است. * پيشبيني از مسابقات امارات مدالها را از قبل براي هيچ کس كنار نگذاشتهاند، قسمت هر چه باشد به آن ميرسم و اميدوارم براي مملكتم افتخارآفريني كنم. ** مجيد فرزين، قهرمان تنها مدالها طلاي مسابقات جهاني 2006 كره جنوبي ، 2007 چين تايپه،2010 مالزي، مدال نقره بازيهاي پاراالمپيك 2008 پكن، مدال طلاي بازيهاي پاراآسيايي «گوانگجو». *بيوگرافي در يكي از روستاهاي محروم اردبيل ودر خانواده اي هشت نفره بزرگ شد. * دليل معلوليت دليل معلوليتم را نميدانم. يادم ميآيد كه بچه بودم و به مدرسه ميرفتم، اما اين كه چه شد به اين روز افتادم، نمي دانم. از پدر و مادرم شنيدهام كه گويا پزشكان پنيسيلين را بدون تست به من زدند كه بدنم آن را پس زده و پايم از كار افتاد. * 84 سالي مهم در زندگي درخرداد 84 براي درس خواندن در مقطع پيش دانشگاهي به اردبيل آمده بودم كه وقتي ديدم امكانات اردبيل براي زندگي افرادي چون من بهتر است به خانوادهام گفتم كه من در اينجا ميمانم. آن سال تصميم مهمي گرفتم كه از خانوادهام جدا شدم. * 10 سال زندگي مجردي از سال 79 تنها زندگي ميكنم. همه كارهاي خانه از جمله تميز كردن، آشپزي و ... را خودم انجام ميدهم. راحت هستم. دوست ندارم يك نفر ديگر را معطل كارهاي خودم كنم. * ديد و بازديد با خانوادهام در سال تنها چند روز به روستاي خود ميروم و آنجا پدر و مادرم را ميبينم، چرا كه رفتن به آنجا برايم سخت است. در روزهاي اعياد يا مراسم خاصي داشته باشيم به روستايمان ميروم. زياد به آنجا نميروم چرا كه امكانات در آنجا بسيار كم است و واقعا اذيت مي شوم. * سه سال است كه روستايمان نرفتم در سه سال اخير به خاطر حضور در اردوهاي تيم ملي در تهران و برنامههاي كه خودم به خاطر تحصيل داشتم، وقت نكردم به روستايمان بروم. *دانشگاه و شروع ورزش براي دانشگاه شركت كردم و قبول شدم. دو ترم از دانشگاه را گذرانده بودم كه از شدت بيكاري و زيادي اوقات فراغت فشار زيادي را تحمل ميكردم . يكي از هم كلاسيهاي من كه كاراته كار ميكرد، پيشنهاد داد كه به بدنسازي بروم و وقتم را در آنجا بگذرانم. * در جستجوي باشگاه با آن وضعيت به هر باشگاهي كه ميرفتم، ميديدم چندين پله دارد و نميتوانم وارد آنجا شوم چه برسد به آن كه در آنجا ورزش كنم. يكي از مسئولان آن باشگاهها به من پيشنهاد كرد كه به ورزشگاه معلولان بروم. وقتي به آنجا رفتم ديدم اين مكان براي افرادي مثل من كه مشكل دارند بسيار خوب است و براحتي مي توانند تمرين كنم. * بهتاج مربي اول و آخر داوود بهتاج كه سرمربيگري تيمهاي ملي معلولان را سالهاي سال بر عهده داشت، همان روز اول و بعد از معارفه، از من تست گرفت و گفت كه اگر ادامه دهي قول مي دهم كه قهرمان شوي. * قهرماني بعد از دو ماه بعد از حدود دو ماه فعاليت و تمرين درآن باشگاه توانستم در مسابقات قهرماني كشور 120 كيلوگرم ركورد بزنم و بعد از شش ماه فعاليت در دسته جوانان در سال 85 قهرمان شدم و به تيم ملي دعوت شدم. * قهرماني جهان در اولين مسابقه برون مرزي اولين مسابقهاي كه رفتم، مسابقههاي جهاني كره جنوبي در سال 2006 بود كه در دسته 60 كيلوگرم با 160 كيلوگرم قهرمان جهان شدم و آن خاطره بسيار خوبي بود. * ورزش را نمي توانم ترك كنم بعد از آن قهرماني در كره جنوبي آنقدر عاشق و شيفته وزنه برداري شدم كه روز به روز تمايلم به انجام آن بيشتر شد. اكنون مانند فردي كه به سيگار اعتياد دارد نمي توانم آن را ترك كنم. * تحصيلات او كه كارداني علوم تجربي و كارشناسي تربيت دبير تربيت بدني و علوم ورزشي دارد ميگويد: اگر خدا بخواهد از بهمن امسال در مقطع كارشناسي ارشد مديريت ورزشي ادامه تحصيل خواهم داد. * مشكل اسكان در تهران اكنون كه براي تحصيل در دوره كارشناسي ارشد مديريت ورزشي پذيرفته شدهام ، بايد از اردبيل به تهران بياييم و در اينجا ساكن شوم. مشكل اصلي من براي اين حضور اسكان در تهران است، چرا كه واقعا بودجه كافي را براي اين كار ندارم. البته با فدراسيون جانبازان صحبت كردم و آنها قول مساعد دادند كه همكاري لازم را براي اسكانم در تهران انجام دهند. * اميدواري براي رفع مشكل در صحبتي كه با پزشكان داشتم و آزمايشاتي كه انجام دادهام ،اميدوارم كردهاند كه در صورت عمل جراحي 70 تا 80 درصد وضعيتم بهتر ميشود. بعد از المپيك لندن به خارج مي روم و در آنجا عمل ميكنم. ** مدالهاي علي حسيني مدال طلاي مسابقات آسيايي 2002 و 2006 مالزي، مدال نقره مسابقههاي جهاني 2002 مالزي، مدال طلاي مسابقههاي بين المللي اسلواكي، اين مدالها در دسته 60 كيلوگرم بود. مدال طلاي مسابقات آزاد اروپا 2007، مدال طلاي مسابقات جهاني «آيواز» 2007، بازيهاي پاراالمپيك 2008 پكن نقره، مسابقات بينالمللي ليبي 2010 طلا، جهاني مالزي 2010 نقره، بازيهاي آسيايي 2010 «گوانگجو» نقره، اين مدالها در دسته 67.5 كيلوگرم بود. * دليل معلوليت يادم نميآيد، بچه بودم اما فكر ميكنم به دليل نخوردن قطره فلج اطفال بود. * ورزش سكوي پرتاب معلولان وقتي ورزش را شروع كردم، اعتماد به نفس را نداشتم اما ورزش باعث شد كه به اعتماد به نفسي برسم كه اكنون مقامهاي بسيار مهمي را براي كشور كسب كنم. مقامهايي كه افراد سالم نميتوانند به آن برسند. * معلولان وارد اجتماع شوند ورزش براي معلولان اهميت بسياري دارد، آنها بايد مانند افراد سالم به كارهاي روزمره بپردازند، در اجتماع باشند و مشكلات را از نزديك ببينند و مردم هم آنها را در ميان خود ببينند. اگر اين طور شد، آنها ميتوانند بگويند كه با مردم هستند. * اگر به معلوليتم فكر ميكردم به هيچ جا نميرسيدم اگر ميخواستم تنها به معلوليت و محدوديتهايي كه دارم فكر كنم، دست به هيچ كاري نميزدم و تنها و افسرده ميشدم كه چرا معلول شدهام. هيچ گاه به آينده فكر نميكردم و به اين جايگاهي كه الان رسيدهام، نميرسيدم. * معلوليت برايم مهم نيست معلوليت هيچ اهميتي برايم ندارد و باعث نشده كه جلوي كارهايم را بگيرد. به هدف و آيندهام فكر ميكنم. كارهايم را مانند همه مردم انجام ميدهم و نميخواهم كه به من ترحم كنند، چون به خودم متكي هستم. * مهمترين هدف مهمترين هدفم در وهله اول اين است كه عاقبت به خير شوم و بعد از آن اين است كه طلاي بازيهاي پاراالمپيك لندن را به دست آورم. اگر توانستم به اين مدال خوش رنگ دست يابم به 80 درصد از اهداف خود رسيدهام و شايد بعد از آن مدال از دنياي قهرماني خداحافظي كنم. * مشوق اصلي خانوادهام مشوق اصلي من براي رسيدن به اين جايگاه بودند. پدرم تلاش بسياري كرد كه من با ورزش كردن خودم را به جامعه باز گردانم. * قايقراني اولين رشته قبل از اين كه به وزنهبرداري بياييم قايقراني كار ميكردم، به ورزشگاه آزادي ميرفتم و تمرين ميكردم، اما به خاطر دوري مسير تمرين از محل زندگيام سختيهاي زيادي ميكشيدم. بعدها وقتي به وزنه برداري روي آوردم، به باشگاه ويژه معلولان ميرفتم و مشكلي نداشتم. * مديون كريم پور هستم كريم پور اولين مربي من بود و كسي بود كه همه زندگيام را مديون او هستم. او كه نايب قهرماني المپيك را در كارنامه داشت، چيزهاي زيادي را به من ياد داد و مهمتر از همه ياد داد كه من معلولم ، اما انسان هستم و توانايي زيادي دارم. * در طول سال دو ماه در خانه هستم از زماني كه اردوها شروع ميشود به طور ميانگين اگر بخواهيم حساب كنيم، در طول سال تنها دو ماه در خانه هستم و خانوادهام را ميبينم. تازه اين در شرايطي است كه اردوها را معمولي سپري كنيم. اگر پيش از المپيك يا مسابقههاي جهاني باشد كه شرايط سختتر است و اين زمان كمتر ميشود . * درخواست از مسئولان از مسئولان تقاضا دارم كه جوايز ما در مسابقههاي جهاني سالهاي گذشته را كه براي اين مملكت افتخارآفريني كرديم، بدهند كه اگر اين كار صورت گيرد و پاداشها داده شود، مليپوشان انگيزه بيشتري دارند تا در آينده هم افتخار آفريني كنند. * عناوين منصور پورميرزايي مدالها: هشت دوره قهرماني كشور، مدال نقره مسابقات بينالمللي ليبي در سال 2010 * شروع ورزش سال 74، ورزش را با پرورش اندام شروع كردم و از 78 به صورت حرفهاي به وزنه برداري پرداختم. * ورود به اردوهاي تيم ملي سال 81 به اولين اردو تيم ملي دعوت شدم كه پيش از اعزام به بازيهاي پاراالمپيك سيدني بود. در آن اردو با حبيب موسوي رقابت كردم كه در نهايت با اختلاف 2.5 كيلوگرم از تيم ملي كنار گذاشته شدم. در آستانه بازيهاي پاراالمپيك 2008 پكن رقيبم كاظم رجبي بود كه با اختلاف 2.5 كيلوگرم باز هم از تيم ملي كنار گذاشته شدم. اكنون براي سومين بار است كه پيش از بازيهاي پاراالمپيك به اردوي تيم ملي آمده ام و حريفم سيامند رحمان است. * ركوردهايم در حد طلاي المپيك است اكنون در اردوها 280 كيلوگرم را ميزنم كه 15 كيلو بالاتر از ركورد المپيك است. * انتظار از مسئولان اي كاش مسئولان فدراسيون جانبازان در اين سالها كه من نفر دوم سنگين وزن ايران بودم، به مسابقههاي آسيايي و جهاني اعزام ميكردند. در اين رقابتها ايران ميتوانست در سنگين وزن دو نماينده داشته باشد، اما مسئولان اين كار را نكردند. البته قبول دارم كه براي بازيهاي پاراالمپيك نميتوانستند نفر دومي را اعزام كنند، اما چرا براي مسابقههاي جهاني و آسيايي دو نفر اعزام نكردند. * مشوق اصلي برادرم كه خودش پرورش اندام كار ميكرد، مشوق اصليام بود. البته سيد رضا حسيني كه يكي از بهترين دوستان من است و قهرماني وزنه برداري را در كارنامه دارد، كمك بسياري زيادي به من كرد. او از همان ابتدا كمك كرد و اكنون هم مربي من است. * بيشترين دغدغه يك معلول بيشترين دغدغه يك معلول همان معلوليتش است. مسئولان بين معلولان و سالمها تبعيض قائل ميشوند. مگر قهرماني ما چه فرقي ميكند. اين نوع ديد ما را اذيت ميكند. يك معلول زحمات زيادي مي كشد تا قهرمان شود اما مسئولان شعار ميدهند كه ما تبعيض قائل نميشويم، اما چرا در دادن امكانات و حتي پاداشها ما ديده نمي شويم. ** روح الله رستمي، جوانترين عضو تيم متولد 68 و چهار سال است كه ورزش را شروع كردهام. جوانترين عضو تيم ملي بزرگسالان و هنوز در رده سني جوانان عضو هستم. * شروع ورزش به صورت اتفاقي به صورت اتفاقي ورزش را شروع كردم. زير نظر استاد شايگان و استاد رهبري كارم را شروع كردم و برنامههايم را اجرا ميكنم. بعد از المپيك به دانشگاه فكر خواهم كرد. اكنون ديپلمهام. مدالها: مسابقات جهاني «آيواز» آمريكا، طلا. نقره مسابقات بينالمللي ليبي، نقره مسابقههاي جهاني 2010 مالزي، مدال طلاي مسابقههاي «آيواز» در امارات . * معلوليت را محدوديت نميدانم در مدرسه عادي درس خواندهام. به كامپيوتر، فتوشاب و خطاطي علاقه زيادي دارم كه بعد از المپيك قطعا آنها را ادامه خواهم داد. ** نعمان پور، مربي تيم ملي 28 سال است با وزنه برداري معلولان كار ميكنم. 40 سال است كه در وزنه برداري فعال هستم. از همان ابتدا به خاطر صفا و معرفت خوبي كه بين معلولان است، دوست نداشتم با افراد سالم كار كنم. *به معلولان ترحم نمي كنم من به معلولان ترحم نميكنم. آنها را مانند بچههاي خودم ميدانم و فكر نميكنم كه آنها از لحاظ فيزيكي محدوديت دارند. من به روح آنها فكر ميكنم. آنها از افراد سالم بيشتر مدال ميآورند، اما چرا توجه نميشود. * به ياد ماندن ترين خاطره در كرمانشاه كه زندگي ميكنم، يكي از دوستان به من گفت فرد معلولي است كه به از بيرون آمدن خجالت ميكشد، اما ميخواهم او را به ورزش بياورم. به او گفتم كه آن معلول را به سالن بياور. وقتي به سالن آمد در گوشهاي نشست. چند نفر از شاگردانم خنديدند كه او ناراحت شد و مي خواست برود. با او صحبت كردم كه چرا ناراحت شدي؟ گفت آنها به من خنديدند. گفتم مگر تو چه چيز خندهداري ديدي؟ بالاخره او را قانع كردم و ورزش را ادامه داد. بعد از دو سال ديدم كه ماشين خريده ، به سر كار ميرود، آن هم چه كاري، طلاسازي. الان خدا را شكر ميكند كه من آن روز براي او اين همه سخت گرفتم.
* تشويق و تنبيه مانند سالمها براي افراد معلول هم مانند سالمها تشويق و تنبيه در نظر ميگيرم. آنها با هم هيچ فرقي ندارند، و هيچ دعوايي در اين سالها بين آنها نديدهام. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تيم ملي وزنه برداري معلولان ايران در حالي با تركيب 9 نفره کمتر از يک هفته ديگر درمسابقات جهاني معلولان "آيواز" در امارات شركت خواهد كرد كه در وزن 52ـ كيلوگرم يوسف يوسفي، 56ـ كيلوگرم امير جعفري، وزن 60 ـ كيلوگرم نادر مرادي، وزن 67.5 ـ كيلوگرم حمزه محمدي، وزن 75 ـ كيلوگرم روح الله رستمي، وزن 90ـ كيلوگرم حامد صلحيپور، وزن 82.5 ـ كيلوگرم مجيد فرزين و وزن 100 + كيلوگرم سيامند رحمان و منصور پور ميرزايي نفرات اعزامي هستند. Copyright: gooya.com 2016
|