آخرين نشست خبری افشين قطبی در ايران: بايد در دو بازی اول جام ملتهای آسيا کار را تمام کنيم، ايسنا
- به گذشته برگردم باز هم ايران را انتخاب می کنم
- خداحافظی هيچ وقت آسان نيست
آخرين نشست خبری افشين قطبی در ايران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، در حالی که تيم ملی فوتبال ايران جمعه برای برپايی اردوی ۱۱ روزه عازم قطر میشود امروز آخرين نشست خبری افشين قطبی در ايران برگزار شد.
قطبی در ابتدای صحبت خود با تشکر از رسانهها گفت: میخواهم از مردم و هواداران فوتبال در ايران تشکر کنم. در ۲۰ ماهی که من سرمربی تيم ملی بودم مردم ايران انگيزه زيادی به من دادند و من را دلگرم کردند. به همين خاطر تا آخرين لحظه با وجدان برای تيم ايران کمک میکنم از رسانهها هم تشکر میکنم که در ۲۰ ماه گذشته با مسايل و انتقادهايی که مطرح کردند به من کمک کردند که خودم و تيم ملی را قويتر کنم. صادقانه بگويم انتقادهای شما باعث شد که من تلاش کنم ضعفهايم را بپوشانم. رسانههای ايران خيلی باهوش هستند و میتوانند با ذرهای صداقت بيشتر به فوتبال ايران کمک زيادی کنند.
وی افزود: در روزهايی که باقی مانده بايد همه يکصدا به فکر موفقيت تيم ملی باشيم. به فکر موفقيت فرزندان ايران باشيم تا بتوانيم پس از ۳۴ سال نتوانستيم قهرمان شويم افتخارآفرينی کنيم. خيلی تلاش کردهايم که بازيکنان دعوت شده به تيم ملی از ابعاد مختلف برتر باشند. دعوت از ۲۷ بازيکن در ميان بيش از ۵۰۰ بازيکن حاضر در ليگ حرفهای بسيار سخت بود. اما اين بازيکنان به هر حال در فهرست قرار گرفتند و ما پس از اردوی ۱۱ روزه ۲۳ نفر را انتخاب میکنيم. در ۱۹ روز باقيمانده دو بازی رسمی خواهيم داشت که يکی با تيم ملی قطر و ديگری با تيم آفريقايی و احتمالا آنگولا خواهد بود. البته يک بازی ديگر هم پشت درهای بسته خواهيم داشت.
قطبی ادامه داد: بايد شرايط روانی بازيکنان را بالا نگه داريم چرا که وقتی تورنمنتی اينچنينی آغاز میشود به ۲۳ بازيکنی نياز داريم که در فرم بازی قرار داشته باشند. با مشورتهايی که با افراد باتجربه انجام داديم تصميم گرفتيم که پس از اردوی قطر دو روز اردو را تعطيل کنيم تا بازيکنان بتوانند ضمن ديدار با خانو ادههايشان با روحيه بهتری در جام ملتهای آسيا حاضر شوند. در فاز دوم اردوی تيم ملی هم ۵ روز وقت خواهيم داشت که خودمان را برای ديدار با عراق آماده کنيم. ما در مرحله گروهی سه بازی داريم که برای صعود به حداقل ۵ امتياز نياز داريم. خيلی مهم است که در اين مرحله در همان دو بازی اول کار را تمام کنيم. من احساس میکنم با برنامهريزی که انجام داديم تيم ملی تا شروع جام ملتها قوی و قوی تر میشود اما اين را هم نبايد فراموش کنيم که ديگر نمیتوان به آسانی در آسيا حرف از قهرمانی زد، به همين خاطر به تقويت و حمايت تيم توسط شما نياز داريم تا يک ملت با يک رنگ و يک صدا پشت يک تيم ملی باشند.
پس از پايان صحبتهای قطبی خبرنگاران سوالهای خود را از افشين قطبی پرسيدند.
به گزارش ايسنا، مربی تيم ملی در پاسخ به اين سوال که نتيجه سفرتان به آلمان چه بود و چه شد که دژاگه به تيم ملی دعوت نشد گفت: دژاگه در فهرست ۵۰ نفره تيم ما قرار داشت، اما برای اين که شرايط اين بازيکن را ببينم به آلمان رفتم. متاسفانه حاشيهها و شيطنتهايی برای اين بازيکن به وجود آمد. دژاگه خيلی آرزو دارد برای تيم ايران بازی کند و من در زمان حضورم در آلمان از شخصيت اين جوان ايران خيلی خوشم آمد. در اينجا بايد درود بفرستم بر خانواده او که در اين سالها اين جوان را پرورش دادند. دژاگه به خوبی فارسی صحبت میکند و جوان بسيار خاکی و شريفی است در صحبتهايی که با او داشتم به او گفتم که خيلی مهم است که شما در چه فرم روحی و جسمی قرار داريد. او را در تمرينی که در هوای ۱۲ درجه زير صفر برگزار میشد، ديدم. او در تمرين جزو بهترينها بود، اما مشخص بود با وجود اين شرايط جايی در ترکيب اصلی تيم ندارد. پس از تمرين با سرمربی او هم صحبت کردم. گفت که او از بهترين بازيکنان تيمش است، اما به خاطر اينکه آمادگی کامل ندارد در تيم اصلی نيست و شايد حضور در تيم ملی ايران بتواند به او انگيزه مجددی بدهد. با "ليتبارسکی" که پيش از اين در تيم فوتبال ايران حضور داشته و هم اکنون مربی ولفسبورگ است صحبت کردم. او نظر مثتبی درباره دژاگه داشت و گفت پس از صحبت با رييس باشگاه میتوانم درباره حضور او در تيم ملی ايران تصميم گيری کنم. در صحبتی که با "هوينس" داشتم گفت تصميم با بازيکن است، اما احساس کردم او هيچ نظر مثبتی درباره حضور او در تيم ايران ندارد. شايد دلايل مختلفی وجود داشته باشد. من احساس کردم شايد او فکر میکند که چرا بازيکنی که در سيستم آلمان رشد کرده و در تمامی ردههای فوتبال آلمان بازی کرده و قرارداد سه سالهای هم با باشگاه دارد، بايد برای يک ماه به تيم ملی ايران برود. ضمن اينکه ولفسبورگ با وجود سرمايهگذاری بسيار زيادی که در اين فصل انجام داده شرايط خوبی ندارد و نبودن يک ماهه دژاگه هم شايد برای آنها مشکل ايجاد کند. وقتی اين شرايط را ديدم و متوجه شدم دژاگه روحيه مناسبی ندارد، گفتم که شرايط برای حضور تو در تيم ملی ايران فراهم نيست . فکر میکنم اين تصميم خوبی برای ما و دژاگه بود.
قطبی درباره قراردادش با "شيميزو اسپالس" ژاپن نيز گفت: وقتی کارم را شروع کردم، خيلی زود تصميم گرفتم که يک مربی بينالمللی شوم. احساس کردم که بايد با فرهنگ و فوتبالهای مختلفی آشنا شوم . به همين خاطر چند سالی در کره، آمريکا و ايران کار کردم. به هر حال ليگ ژاپن هم جزو بهترين و منظم ترين ليگهای آسياست. ضمن اينکه باتوجه به قوانينی که فيفا گذاشته، احساس کردم کار در باشگاه با کار در تيم ملی تفاوت دارد و شرايط برای پرورش بازيکن در باشگاه فراهم تر است. در مدتی که در تيم ملی ايران بودم با پيشنهادهای مختلفی روبرو شدم، اما با توجه به حمايتی که از مردم ايران ديدم احساس کردم که بايد تا پايان قراردادم در ايران بمانم؛ اما وقتی ديدم که فضا برای حضور يک مربی ديگر در تيم ملی فراهم است، بهتر ديدم که جای ديگری باشم. به هرحال شيميزو تيمی با امکانات خوب است که هميشه در رتبههای اول تا ششم ليگ ژاپن حضور داشته و باشگاه و مديرانش همواره انگيزه قهرمانی در ژاپن و آسيا داشتند.
وی در پاسخ به اين سوال که چرا با وجود اين که مجيدی و کريمی در فهرست ۵۰ نفره شما بودهاند از اين دو بازيکن برای حضور در جام ملتهای آسيا دعوت نکرديد، گفت: هر کس در اين اتاق حضور دارد ترديدی نسبت به توانايیهای کريمی و مجيدی ندارد، اما فکر میکنم اين دو نفر موقعيتهای زيادی برای کمک به تيم ملی داشتهاند. مجيدی را وقتی دعوت کرديم، اعلام کرد که از تيم ملی خداحافظی کرده است و وقتی يک بازيکن نشان میدهد که دلش با تيم ملی نيست، مجبورم به بازيکن ديگر فکر کنم. من از هر دو آنها تشکر میکنم و آنها خودشان میدانند که دوستشان دارم، اما احساس کردم که بايد از بازيکنان ديگری دعوت کنم. ضمن اينکه اين شايعه بود که نام هر دو اين بازيکن در فهرست ۵۰ نفره است. وقتی بازيکنی اعلام میکند که ديگر در تيم ملی بازی نمیکند، طبيعی است که در جايی در فهرست تيم ملی ندارد.
قطبی در پاسخ به اين سوال که شما در رقابتهای غرب آسيا اعلام کرديد که با گذشت زمان روحيه بازيکنان تيم ملی ايران پايين میآيد، آيا اين يک توجيه بود يا اينکه احتمال دارد در جام ملتهای آسيا چنين شرايطی پيش آيد، گفت: اگر شما به بازی با کويت در ديدار نهايی رقابتهای غرب آسيا برگرديد، متوجه میشويد که اين يک بازی استثنايی بود و ما بسيار ضعيف کار کرديم که اين نمايش هم دلايل مختلفی داشت. ما در اين مدت ۱۴ بازی انجام داديم که ۱۳ بازی خارج از خانه بود و در ۱۲ بازی بدون شکست بودهايم. دو شکستی که داشتهايم يکی برابر برزيل بوده که بيش از ۹۰ درصد تيمهای دنيا به برزيل میبازند و در ديدار برابر کويت هم آنها سه ضربه زدند که دو توپشان گل شد. ما در اين بازی خوب کار نکرديم و باختيم. من به خاطر اين آن را گفتم که با گذشت زمان بازيکنان ايرانی در خارج از ايران روحيهشان پايين میآيد که ما با روحيه بهتری در جام ملتها شرکت کنيم. در هر کاری به تمرکز نياز است. ما سعی میکنيم در شش گامی که تا فينال در پيش خواهيم داشت تمرکزمان را بالا ببريم. بايد واکنشهای مثبت به اتفاقات نشان بدهيم. اين را بايد بدانيم که باخت و برد همواره وجود دارد. مهم اين است که واکنش مثبتی داشته باشيم.
قطبی در پاسخ به اين سوال که آيا امکان دارد که دوباره برای مربيگری به فوتبال ايران بازگرديد گفت: ايران وطن دوم من است (با خنده) و اگر شما اجازه بدهيد حتی زمانی که در ژاپن هستم به ايران میآيم، اما در مورد مربيگری هيچ وقت نمیتوان با قطعيت صحبت. کرد اگر عمری باقی باشد، میتوانم ۲۰ سال ديگر مربيگری کنم و اميدوارم که فرصتی فراهم شود که بتوانم برگردم.
قطبی درباره حساسيتهای هميشگی رويارويی ايران با عراق هم گفت: هر بازی ويژگی خودش را دارد. نمیتوانيم بگوييم بازی با عراق سخت است، اما همه بازیها مهم است. در مرحله گروهی بايد برای ۹ امتياز بجنگيم. اگر به تقويم جام ملتهای آسيا نگاه کنيم، بين بازی عراق تا کره شمالی و از بازی کره شمالی تا بازی با امارات برای هر ديدار ۴ روز زمان داريم، اما در مراحل بعدی بين هر بازی بيشتر از سه روز وقت نداريم. بنابراين بايد در دو بازی اول در مرحله گروهی کار را تمام کنيم تا برای بازی سوم به چند بازيکنمان استراحت بدهيم. ما بايد در ۲۲ روز شش بازی انجام دهيم که بسيار فشرده است. اسپانيا در جام جهانی ۲۰۱۰ در اولين بازی شکست خورد، اما ديديد که توانست قهرمان شود. بنابراين من خواهش میکنم در بازی با عراق هر نتيجهای که گرفتيم، اميدوار بمانيم. ما بايد واکنشهای مثبت و اميدوارکنندهای درقبال نتايج داشته باشيم. البته اين به اين معنا نيست که برابر عراق شکست میخوريم، بلکه نبايد پس از پيروزی هم مغرور شويم . عکس العمل ما بايد حرفهای باشد.
قطبی درباره قولی که به هواداران میدهد گفت: هميشه هدف قهرمانی است. هدف من در زندگی حرکت است. سعی میکنيم در بعضی روزها حتی بالاتر از توانايیهایمان باشيم، شايد در تمامی پستها بهترين بازيکنان جوان و آسيا را نداشته باشيم، اما تيمی داريم که میتواند موفق باشد. من بايد در اينجا چند نکته را بگويم. گفته میشود که قطبی در شيراز به دنيا آمده است، اما من در تهران و در ميدان سابق ژاله (شهدا) به دنيا آمدم و در همين خيابانها فوتبال بازی کردم. اسم پدرم رضا نيست، بلکه سيدمحمد است. میگويند قطبی آناليزور بوده، اما من از ۱۴ سالگی مربيگری کردم و اگر يک مربی در يک دورهای تصميم میگيرد در بخش ديگری کار کند، نمیتوان سمت او را آناليزور کرد. قطبی هيچ وقت قول قهرمانی نداده، اما هدفش قهرمانی است. متاسفانه برخی رسانهها به خاطر برخی اهداف از چنين عباراتی در مورد من استفاده کردند که من لازم میدانم آنها را اصلاح کنم.
وی در پاسخ به اينکه آيا انتخاب شيميزو واکنشی به رفتار فدراسيون بود و چرا شما کمتر درباره حضورتان در ژاپن صحبت میکنيد، گفت: دليلی که من راجع به ژاپن کمتر صحبت میکنم اين است که فکر میکنم بايد تمرکز همه ما به جام ملتهای آسيا باشد. ما در اين مدت تلاش کرديم تا تيم موفقی بسازيم. همه ايرانیها به دنبال افتخار هستند. میدانيم که قهرمانی ايران در جام ملتها سربلندی همه ماست و میتواند غرور ملی را به وجود بياورد. از شما هم میخواهم که تمرکزتان روی جام ملتها باشد. من سعی کردم هميشه محترمانه در زندگی با افراد روبرو شوم و هيچ چيز نمیتواند من را از مسيری که برای قهرمانی آغاز کردهام دور کند.
خبرنگاری به قطبی گفت که معمولا رسم است مربيان خارجی پس از ناکامی با تيم ملی به ايران باز نمیگردند تا پاسخگوی رسانهها باشند، ابتدا ما برای تيم ملی آرزوی موفقيت میکنيم، اما اگر خدای نکرده تيم ملی در جام ملتها نتيجه نگرفت شما به ايران میآييد که قطبی گفت: فهرست بلندبالايی از خبرنگاران اعزامی به جام ملتها آماده شده و همه شما میتوانيد به قطر بياييد؛ اما من گفتهام و بار ديگر تاکيد میکنم هيچ چيزی برای بهانه جويی وجود ندارد. من زمانی که تيم ملی ايران را انتخاب کردم، مشکلات و سختیها را میدانستم. بهانهای ندارم و هر نتيجهای که کسب شود، چه موفقيت چه ناکامی مسول اولش من هستم. ضمن اينکه من هرجای دنيا میروم ايرانی وجود دارد. در خيابانهای سيدنی، هلند يا آلمان و همه جای دنيا ايرانی وجود دارد و من به همه جوابگو هستم. ضمن اينکه بايد بگويم قرارداد من با شيميزو از اول فوريه آغاز میشود و اگر تيم ملی به فينال برسد بايد ۲۹ ژانويه بازی کند.
قطبی در پاسخ به اين سوال که چرا هيچ يک از اعضای کادر فنی برای تماشای بازیهای عراق و امارات به رقابتهای جام خليج فارس نرفتند، گفت: دليل اين مسئله اين بود که مسوولان به دلايل امنيتی صلاح نديدند که من يا ديگر اعضای کادر فنی به يمن برويم، اما من بازيهای حريفان ايران را در کامپيوتر آناليز کردم و برخی بازيهای خليج فارس را هم تماشا کردم و شناخت کافی از حريفان ايران وجود دارد.
خبرنگاری پرسيد پس از چند سال کار در ايران چه ذهنيتی درباره کار در ايران داريد به هر حال در اطراف شما حرف و حديث زيادی به وجود آمد که قطبی گفت: يکی از ضعفهای فرهنگ ايران اين است که متاسفانه مدام پشت سر هم حرف میزنيم و حسادت خيلی پررنگ است. همانطور که قبلا گفتهاهم هميشه آدمهای بزرگ سعی میکنند انسانهای اطرافشان را بزرگ کنند، اما اين آدمهای کوچک هستند که بر سر اطرافيانشان میزنند تا آنها را کوچک نگه دارند. من زمانی که ايران را انتخاب کردم، همچنان با فوتبال کره جنوبی قرارداد داشتم. بايد بگويم من هميشه شاگرد زندگی و فوتبال بودهام. بايد بگويم من با برگشتن به ايران انسان کاملتری شدم، مردم و کشور خودم را بهتر درک کردم و در فضايی کار کردم که کارکردن در آن سخت بود. وقتی به چشم مردم ايران نگاه میکنم، تنها مهربانی وجود دارد. شما يک گل را از خاک برداريد تا تقويتش نکنيد آن گل نمیتواند درخشان باشد، اما اگر اين گل تقويت شود خوب رشد میکند. در هر انسانی خوب و بد وجود دارد. بايد آن خوبی را تقويت کنيم. فضايی را ساختهايد که شايد برای خودتان خوب نباشد. ايرانیها انسانهای بسيار خوب و باهوشی هستند، اما بايد خوبی ها را باز تقويت کنيم، من به بحثهايی که پشت سرم وجود دارد توجهی ندارم. رقمهايی درباره قراردادم مطرح شده که هيچ کدام درست نبوده است. متاسفانه رقمی که در ايران میگيرم در رسانهها چند برابر میشود، اما با ر قمی که در خارج از کشور قرار داد میبندم اين رقم تقسيم بر چند میشود.
قطبی در پاسخ به اين سوال که از ابتدای کارتان تا پايان به فوتبال ايران چه اضافه کرديد گفت: اين را شما بايد بگوييد. من دوست ندارم از خودم تعريف کنم، اما يکی از تلاشم اين بوده که فرهنگ ورزش را تغيير دهم. تمرکز حرفهای را در تيمم بوجود بياورم، شخصيت، رفتار و اخلاق برای من مهم است. از سازماندهی هم تلاش کردم تاثيرگذار باشد. زمانی که در تيم ملی کره بودم وقتی تيم ملی ايران را میديدم از بازيکنان تيم ملی ايران بالای ۱۶ درصد بود و اين سوال برايم وجود داشت که چرا ايرانیها اينقدر اضافه وزن دارند، اما ميانگين چربی بازيکنان ما در حال حاضر به زير ۱۱ درصد رسيده و اين چربی در جام ملتها زير ۱۰ درصد خواهد بود و اگر بازيکنی چنين شرايطی نداشته باشد بازی نخواهد کرد. زمانی که به پرسپوليس آمدم شش سال بود که قهرمان نشده بود. ۳ سال بعد از من هم نتوانست اين مقام را تکرار کند فکر نمیکنم اين نتيجه بدی برای يک مربی باشد. سالها بعد تاريخ درباره يک مربی قضاوت میکند که چه کرده است دوست داشتم کارهای ديگری هم انجام بدهم اما به خاطر فضايی که در ورزش ايران وجود داشت نتوانستم اما تلاش میکنم از راه دور به فوتبال ايران مشورت بدهم.
خبرنگاری از او پرسيد که آيا مربيان بزرگ جهان میتوانند در فوتبال ايران کار کنند که قطبی گفت: من با هيدينگ، هاجسون، وربيک و بورا م کار کردهام. برای آنها بسيار سخت خواهد بود که با توجه به حاشيههای فوتبال ايران، بتوانند در اينجا کار کنند. در ايران تمرکز مربيان بيشتر برای جمع کردن حاشيههاست. اگر مربيان ما بيشتر تمرکزشان روی مسايل فنی باشد هم خودشان و هم تيمهايشان بيشتر موفق میشوند. در سالهای گذشته برای بازیهايی که در استاديوم آزادی برگزار میشد ۶۰ هزار نفر تماشاگر به ورزشگاه میآمد اما برای بازی آخر پرسپوليس ۵۰۰ نفر آمد و برای بازی استقلال تهران و پاس همدان هم که در روز تعطيل برگزار شد تنها ۵ هزار نفر به ورزشگاه آمد. مردم وقت ندارند فوتبال بد نگاه کنند. آنها میخواهند فوتبال زيبا تماشا کنند.
قطبی درباره دليل حذف برخی بازيکنان مانند ميلاد زنيد پور، مهرداد اولادی، حنيف عمران زاده، محسن بنگر و مهرزاد معدنچی از فهرست تيم ملی گفت: اگر تيم ملی موفق باشد اين موفقيت برای همه خواهد بود. شک نکنيد که موفقيت تيم ملی ايران ابتدا برای بازيکنان اصلی خوب خواهد بود و بعد از آن برای ديگر بازيکنانی که در فوتبال ايران حضور دارند. من لفظ خط زدن را دوست ندارم. تيم ملی ۱۱، ۱۸ يا ۲۳ نفر نيست. به هر حال بايد يک نفر ۱۱، ۱۸ و ۲۳ بازيکن را انتخاب کند و اين کار بسيار سختی است. افرادی که اطرافم هستند میدانند که من برای انتخاب بازيکنان چقدر کار کردهام. من عمران زاده را خودم برای اولين بار به تيم ملی دعوت کردم. او آينده بسيار روشنی دارد و میتواند همواره به تيم ملی کمک کند اما احساس کردم در اين شرايط بازيکنان ديگری میتوانند به تيم ملی کمک کنند. کنارگذاشتن زنيدپور هم بسيار دشوار بود. او بازيکن بسيار خوبی است اما واقعيت اين است که او سال خوبی در باشگاهش نداشت و از ثبات لازم در تيم ملی هم برخوردار نبود. من از شخصيت محسن بنگر هم لذت بردم اما احساس کردم ۴ بازيکنی که برای دفاع انتخاب کردم بهتر میتوانند به من کمک کنند. از بازی اولادی هم لذت میبردم و حتی لقب او را پلنگ گذاشتم. او تلاش کرد به تيم ملی اضافه شود اما احساس میکنم آرش افشين و نوروزی عضو بسيار خوبی هستند. همواره به معدنچی هم علاقه داشتهام. او خيلی کمک کرده که تيم ملی در رقابتهای مقدماتی جام ملتهای آسيا موفق باشد اما او بيشتر سال را مصدوم بود و در شرايط بازی قرار نداشت. به هر حال انتخاب بسيار سختی بود.
قطبی در پاسخ به اين سوال که اگر به گذشته برگرديم آيا دوباره ايران را انتخاب میکنی؟ گفت: قطعا همين است. هميشه آرزوی يک ايرانی اين است که به کشورش برگردد و خدمت کند. من به آنچه در ۳ سالی که انجام دادم افتخار میکنم.
خبرنگاری به قطبی گفت "اين آخرين نشست مطبوعاتی شما در ايران است روزهای خوب و بدی همه در کنار هم داشتيم، چه صحبتی در پايان داريد؟" که قطبی در پاسخ گفت: نمیخواستم اين نشست احساسی شود اما اين کار بسيار سختی است. خداحافظی هيچ وقت آسان نيست. ياد گرفتم در زندگیام هيچ وقت خداحافظی نکنم. قطعا شما در دل من باقی خواهيد ماند . شايد بعضی شماها از من انتقاد کرديد. هميشه تلاش کردم به دلم کينه راه ندهم از شما تشکر میکنم که با انتقادتان باعث شديد ضعفهايم در حد امکان برطرف شود. اين را هم میدانم که هدف شما پيشرفت تيم ملی بوده است.
قطبی درپاسخ به اين سوال که زمانی که به ايران آمديد گفتيد که فارسی را مانند کلاغ صحبت میکنيد اما وقتی از ايران میرويد فارسی را مانند بلبل صحبت خواهيد کرد. آيا بلبل شدهايد؟ گفت: مثل شما نمیتوانم مانند بلبل صحبت کنم اما فارسی حرف زدنم خوب شده است و البته انگليسیام بدتر شده است.