یکشنبه 31 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علی کفاشيان : دايی چک را گرفت اما متمم را امضا نکرد، ايلنا

ـ ما که نبايد به اين دليل که از آمدن حبيب کاشانی و احتمال رييس شدنش نگران شده‌ايم، حذفش کنيم به هر حال او عضوی از جامعه فوتبال است
ـ مجمع می‌تواند بهترين فردی را که می‌تواند فدراسيون را بهتر اداره کند، تشخيص بدهد.


ايلنا : روزهای فدراسيون فوتبال ظاهرا آرام است.تيم اميد پس از کشمکش های خسته کننده ، برنامه هايش را برای حضور در بازيهای آسيايی را پيش می برد اگر چه به کندی و با نارضايتی گاه و بی گاه غلامحسين پيروانی .تيم بزرگسالان با شکست دادن ارمنستان ، جان تازه ای گرفته.افشين قطبی حالا با اعتماد به نفس بيشتری از آرزوهايش در جام ملتهای آسيا حرف می زند.تيم های نوجوانان و جوانان هم بی ترديد درهيچ فدراسيونی پيش از کفاشيان ، چنين جايگاهی نداشته اند.حال و روز ليگ برتر و فوتبال دختران هم تقريبا مثل هميشه است.با اين وجود هر اتفاق کوچکی ، حتی نتيجه يک بازی دوستانه تيم ملی ، ممکن است اين اين روزهای نسبتا خوب را از فدراسيون فوتبال بگيرد.کسی چه می داند اگر پنالتی تيم ارمنستان گل می شد، وقتی که ايران صفر به يک عقب بود ، امروز چه کسی سرمربی تيم ملی بود.حتی چه کسی رئيس فدراسيون.
آرامش فدراسيون فوتبال ايران به همين شکنندگی است.اين را رئيس فدراسيون فوتبال هم می داند.علی کفاشيان که ناباورانه نزديک به ۳ سال از دوره مديريتش را دوام آورده ، هر روز منتظر اتفاقی تازه است ، مشکلی تازه که منشا، آن می تواند کسی يا دستگاهی دور از فدراسيون يا حتی مديری در نزديکترين فاصله به اتاق رئيس باشد.کفاشيان اين را هم خوب می داند !
با او گفت و گو کرديم درحالی که خسته به نظر می آمد.ديگر به سختی نشانی از شادابی ذاتی اش که گاه برای ديگران آزاردهنده بود ، می توان يافت.تاکيد می کرد تازه از رياست بر فدراسيون فوتبال خوشش آمده و می خواهد ۴ سال ديگر هم بماند اما بی تريديد ناراحت نمی شود اگر کسی بگويد حرفش را باور نمی کند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




اوضاع فدراسيون چطور است. چند تورنمنت مهم در پيش داريد و ليگ هم با سرعت دارد برگزار می شود. از اين شرايط راضی هستيد؟
ما الان روزهای پرکاری داريم. امسال چند رويداد مهم داريم که برای آينده فوتبال ايران تعيين کننده است. تيم ملی بزرگسالان بايد به جام ملت‌های آسيا برود. تيم اميد در بازی‌های آسيايی گوانجو شرکت می‌کند. تيم‌های جوانان و نوجوانان هم برای انتخابی جهانی بايد در مسابقات آسيايی بازی کنند. تيم‌های دختران هم بايد در مقدمات آسيايی شرکت کنند.
تيم دختران به بازی‌های آسيايی می‌رود؟
نه آنها فعلا در حدی نيستند که در اين بازی‌ها شرکت کنند.
مشکلشان توانمندی است يا به دليل مسائل ديگری مثل حجاب اعزام نمی‌شوند؟
مساله فنی است. ای‌اف‌سی از اول هم با حجاب دختران ما مشکل نداشت.
• شما کارهايی را که می‌کنيد، با اميدواری انجام می‌دهيد، اين اطمينان را داريد که حمايت می‌شويد؟
بله صد در صد. فوتبال مملکت به اين حمايت‌ها نياز دارد که بتواند جلو برود. من به تيم نوجوانان و جوانان خيلی اميدوارم. حتی به تيم اميد. با اين که در تيم اميد نتوانسته‌ايم برنامه‌يی را که می‌خواهد پياده کنيم . نتوانستيم برای بازی دوستانه تيم به ايران بياوريم و نشد که تيم را به تورنمنت‌ها بفرستيم. ما مدام با موانع روبرو شديم.
چه موانعی؟
مشکل خروج از کشور بازيکنان. نيامدن تيم‌های خارجی. فراهم نشدن مقدمات اعزام تيم.
نيامدن تيم های خارجی به دليل مشکلات مالی بود يا سياسی؟
نه اين مشکلات نبود. تيم‌ها از قبل برنامه‌ريزی کرده بودند.
دير اقدام کرده‌ بوديد؟
نه دير هم اقدام نکرده بوديم. فضا اين جوری است. زمانی که ما می‌خواستيم بازی بگذاريم، تيم آنها بازی يا برنامه ديگری داشت. يک بار هم تيم ما جور شد که به چين برود که ترجيح داديم تيم را اعزام نکنيم. راه دور بود و از نظر فنی ارزش نداشت. به هر حال از اين مشکلات زياد است.
اين درست است که از تيم اميد قهرمانی می‌خواهيد؟
قطعا ما از همه تيم‌ها قهرمانی می‌خواهيم.
شما که می‌گوييد قهرمانی می‌خواهيد کادر فنی مجبور می‌شود سه بازيکن بزرگسال در تيم داشته باشد. اگر هدف را صعود به المپيک می گذاشتيد بهتر نبود؟
بازی‌‌های آسيايی هر چهار سال يک بار است و برای ما اهميت زيادی دارد. ما نمی‌توانيم با اين بازی‌ها تدارکاتی نگاه کنيم.
ولی بقيه کشورها اين کار را انجام می‌دهند.
سياست آنها اين است، اما نتيجه اين بازی‌ها برای ما مهم است. برای چين و ژاپن که مدال زياد می‌گيرند، مسابقات فوتبال تدرکاتی است اما برای ما مدال اهميت دارد. مسابقات تدارکاتی داريم. الان تيم جوانان چند بازيکنان دارد که می‌توانند در اميد بازی کنند. اگر بحث سازندگی است ما داريم در تيم‌های ديگر اين کار را انجام می‌دهيم. تيم اميد هم تيم خوبی است. بهتر است که سه بازيکن قوی هم بگذرايم تا بتوانيم به قهرمانی برسيم.
البته به نظراين نگاه مدال‌آوری نگاه شما نيست. نگاه کميته ملی المپيک است.
بله هم نگاه کميته ملی المپيک است و هم نگاه سازمان تربيت بدنی.
فوتبال قابل پيش‌بينی نيست. شايد شما بهترين تيم را هم داشته باشد، با يک اخراج با يک پنالتی همه برنامه‌هايتان به هم بريزد. بهتر نيست همه چيز را فدای نتيجه نکنيد؟
قبول دارم اما معتقدم که نبايد نگاه تدارکاتی به اين بازی‌ها داشته باشيم.
اما تيم‌ دختران را هم در اين بازی‌ها شرکت نمی‌دهيد به دليل فشار کميته ملی المپيک است که می گويد تيم هايی بايد بروند که شانس مدال دارند.
بله اعزام نکردن خانم‌ها به اين دليل است. ما الان داريم روی تيم زير ۱۶ سال دختران سرمايه‌گذاری می‌کنيم.
الان حمايت‌های سازمان از فدراسيون چطور است. بعد از تغيير مديريت سازمان تربيت بدنی تا مدتها احتمال تغيير در مديريت فدراسيون فوتبال هم مطرح بود.
نه الان مشکل حل شده و اصلا مشکلی نداريم . سازمان از همه برنامه های فدراسيون خوب حمايت می‌کند و از نظر مالی همه چيز را پوشش می‌دهد.
هيچ نگرانی شخصی نداريد؟
نه نگران چيزی نيستم.
اما احتمالا يادتان هست که يک دوره در رسانه‌ها بحث کنار گذاشتن شما از فدراسيون مطرح بود.
من آن موقع هم نگران چيزی نبودم، بيشتر رسانه‌ها بودند که نگران بودند.
يعنی چه که نگران نبوديد، اگر می‌گفتند برويد، می‌رفتيد؟
نه می‌دانستم که هستم و تا تاريخی که مجمع تشکيل شود بايد کارم را انجام بدهم.
البته ورود حبيب کاشانی به هيات رئيسه فدراسيون فوتبال دوباره اين بحث را سر زبانها انداخته .او با همين شيوه هم مديرعامل پرسپوليبس شد.اول عضوهيات مديره و بعد هم مديرعامل .همان زمان هم نزديکانش می گفتند آمده است که رئيس فدراسيون فوتبال شود.امروز هم سناريو قابل پيش بينی به نظر می رسد .اول در انتخابات شرکت می کند و عضو رسمی هيات رئيسه می شود و بعد احتمالا در مجمع سال آينده کانديدای رياست خواهد بود.
آقای کاشانی در فوتبال فعاليت می‌کند و قراراست در هيات رييسه هم به ما کمک کند.
کمک مالی آورده؟‌
هم کمک مالی آورده و هم اين که کمک‌های جانبی می‌کند. نظر می‌دهد که نظرهايش هم صائب و خوب است. حالا ما که نبايد به اين دليل که از آمدن او و احتمال رييس شدنش نگران شده‌ايم، حذفش کنيم . به هر حال او عضوی از جامعه فوتبال است. بايد فضايی را ايجاد کنيم که همه کار کنند. مجمع می‌تواند بهترين فردی را که می‌تواند فدراسيون را بهتر اداره کند، تشخيص بدهد. در مجمع در اين باره تصميم گرفته می‌شود.
اين حرف در چارچوب اساسنامه درست است. اما متاسفانه مجمع هميشه مستقل نبوده است. قبول داريد زمانی که خود شما رييس شديد، هيچ کانديدای ديگری وجود نداشت و در اصل مجمع استقلال نداشت؟
اين که مجمع استقلال ندارد، بحث ديگری است. در هر صورت رای است و نظر اعضاء.
کاشانی انتخاب خود شما بوده؟
بله پيشنهاد خود من به هيات رييسه بود. گفتم که نظرات خوبی دارد و می‌تواند به ما کمک ‌کند.
اين به اصطلاح مشورت را آقای سعيدلو( رييس سازمان تربيت بدنی ) به شما نداده بود؟
نه . من خودم از قبل با کاشانی صحبت کرده بودم وگفته بودم که بيا فدراسيون. زمان علی آبادی( رييس سابق سازمان تربيت بدنی) هم کاشانی گفته بود که می‌تواند برای صعود تيم ملی به جام‌جهانی به فوتبال کمک کند. من هم با او تماس گرفتم و گفتم هر وقت که چيزی به فکرت رسيد يا هر جايی که توانستی کمک کن.البته من نمی گويم با کسی مشورت نکردم.بالاخره مدير بايد مشورت کند.
با آقای سعيدلو هم مشورت کرديد؟
بله با ايشان مشورت کردم.با ديگران هم مشورت کردم.
ايشان با شما مشورت کرد يا شما با ايشان ؟!
نه اين طور که نبود.بالاخره هيات رئيسه جمعی از کسانی است که قرار است به فوتبال کمک کنند .چه اشکالی دارد ما از کمک ديگران هم استفاده کنيم ؟
ايرادی ندارد به شرطی که مشورت باشد نه دستور.
هيات رئيسه بالاخره مستقل است.من اين موضوع را در هيات رئيسه مطرح کردم و در موردش حرف زديم.
همين اعضای هيات رئيسه هم اگر بدانند که رئيس سازمان تربيت بدنی يک نفر را پيشنهاد داده ، بعيد است مخالفتی بکنند.
اتفاقا در نشست ما بحث شد و برخی هم مخالفت کردند.ولی در مجموع به اين نتيجه رسيديم که حضور ايشان به نفع فوتبال است.
شايعه شده که ممکن است در کوتاه مدت از ايشان در اداره کميته تيمهای ملی استفاده شود ، با توجه به اينکه سابقه کار با افشين قطبی در پرسپوليس را هم دارند.
نه اين درست نيست.ايشان به قدری در پرسپوليس درگير مشکلات اجرايی هستند که فرصت چنين کاری پيدا نمی کنند.
می گفتند قرار است بيايد آقای قطبی را به اصطلاح جمع کند.
قطبی خودش زرنگ است و نيازی به جمع کردن ندارد.ما از ايشان راضی هستم.
در يک دوره زمانی فشار زيادی روی شما و تيم ملی بود.هنوز هم اين فشار را احساس می کنيد ؟
خوشبختانه الان شرايط بهتر شده.فکر می کنم وقتی همه ديدند که فدراسيون حمايتش از سرمربی تيم ملی جدی است ، کمی شرايط فرق کرد.ما تصميم داريم تا جام ملتها با همين جديت از آقای قطبی حمايت کنيم.اينکه بعد از آن چه تصميمی می گيريم ، به عملکرد تيم در جام ملتها بستگی دارد.البته ما اين را می دانيم که انتقادها هميشه بوده و خواهد بود.فکر می کنم حتی اگر در جام ملتهای آسيا هم نتايج خوبی بگيريم ، احتمالا می گويند اين که مهم نيست ، اگر راست می گوييد در المپيک نتيجه بگيريد ، بعدش هم جام جهانی.اين حرفها هميشه هست.
به نظر من ، ما بايد به جايی برسيم که بردها و باخت های مقطعی تاثير چندانی روی برنامه هايمان نداشته باشد.بايد به ثبات برسيم.من الان با جديت پيگير جلسات کميته فنی هستم.دنبال اين هستم که گروهی را تشکيل بدهم که مدام عملکرد تيم ملی را ارزيابی کنند.همين امروز يکی از اعضای کميته فنی می گفت چرا اين قدر جلسه می گذاريد.گفتم ممکن است از اين به بعد هر روز جلسه داشته باشيم.از نظر ما مربی ای که در سال فلان قدر پول می گيرد هر روز بايد در خدمت فوتبال باشد.من بايد تعيين کنم که امروز سر تمرين کدام تيم برود ، چه گزارشی بدهد و چه برنامه ای را دنبال کند .ما بايد سيستم را درست کنيم که فوتبال را کنترل کند .عملکردها را ارزيابی کند و نظر بدهد.نبايد اين گونه باشد که هيات رئيسه يا جاهای ديگر سرمربی انتخاب کنند.کميته فنی بايد بررسی کند و نظر بدهد.سيستم يعنی اين.الان ۱۰ مورد را نوشته ام داده ام به کميته فنی گفته ام بايد اين ها پيگيری شود.تاکيد کرده ام که حتما بايد از نظر مربيان ليگ برتری استفاده شود.همين امروز با آقای ابراهيم زاده حرف زديم و مشکلی که پيش آمده بود با تعامل درست شد.بايد ياد بگيريم که انتقاد پذير باشيم.
چيزهای که شما درباره آنها حرف می زنيد کارهای روزمره است.اگر از بيرون به اين فوتبال نگاه کنيد چه تصوری از آن داريد؟يکی مثل محمد دادکان می گويد فوتبال ايران تضعيف شده.اما ممکن است اين هم تنها يک نظر احساسی بر اساس ملاحظات شخصی باشد.آيا شما از سرعت رشد فو.تبال ايران در مقايسه با سرعت رشد فوتبال روز جهان راضی هستيد ؟
بايد اين واقعيت را قبول کنيم که همه کارها در کوتاه مدت جواب نمی دهد.به نظر من در فوتبال ايران يکی دو سال گذشته کارهای خوبی شروع شده است.برخی از تاثيراتش را روی ليگ می بينيم ، بخش هايی از اين تاثيرات را هم می شود در سطح فوتبال پايه ديد.البته مشکلاتی هم داشته ايم که فکر می کنم بخشی از آن به دليل کارهايی بوده که دوره های قبل انجام شده.با اين همه من خوشبينم و می گويم اگر کمی ياد بگيريم که هر کسی کار خودش را بکند و از طرفی بتوانيم امکاناتمان را بهتر کنيم ،آينده روشنی در انتظار فوتبال ايران است.فکر می کنم که به زودی بايد نتايج کارهايی را که کرده ايم در تيم های پايه ببينيم.
شايد بگوييد وظيفه فدراسيون فوتبال رسيدگی به تيم های ملی است اما بايد قبول کنيد که الان فوتبال ايران مشکلات بزرگترش در باشگاهها است.در کشورهايی که فوتبالشان توسعه يافته نيست لازم است که فدراسيون بر کار باشگاهها نظارت بيشتری بکند.مثلا از آنها بخواهد که بخشی از بودجه ای را که دارند به درست کردن زير ساختها اختصاص بدهند، سيستم نقل و انتقالاتشان را درست کنند ، تيم های نوجوانان و جوانان تشکيل بدهند.اما به نظر می رسد در شرايط فعلی فدراسيون فوتبال ايران فرصت زيادی برای اين کارها ندارد.
توفيق اجباری که پيش آمد ما کارهايی کرديم، يکی فشار ای‌اف‌سی بود روی باشگاه. يکی هم فشار فيفا است برای اين که باشگاه‌ها تيم‌های پايه داشته باشند. ما همه اين‌ها را به باشگاه‌ها منتقل می‌کنيم و آنها موظف هستند به سرعت به چيزی که فيفا و ای‌اف‌سی می‌خواهند، برسند. هيچ باشگاهی بدش نمی‌آيد که تيم‌های قوی در پايه داشته باشد. اما وقتی شرايط اقتصادی‌‌اش طوری است که فقط می‌تواند در تيم‌ بزرگسالانش هزينه کند، ديگر سراغ تيم‌های پايه و اميد نمی‌رود. شرايط اقتصادی بعضی از اين تيم‌های طوری است که به زور می‌توانند خودشان را در ليگ نگه دارند، پس چطور می‌توانند به پايه فکر کنند. ما بايد شرايطی را فراهم کنيم که مشکلشان از نظر اقتصادی حل شود. اگر من بتوانم حق واقعی فوتبال را از بخش‌های مختلف اقتصادی تامين کنم، می‌توانم به باشگاه بگويم از ۱۰ ميليارد تومانی که داری فقط می‌توانی ۷ ميليارد را برای تيم بزرگسلان هزينه کنی و ۳ ميليارد بقيه را بايد برای پايه بگذاری. ما نبايد همه چيز را يک طرفه ببينيم. الان در مدارس فوتبال هم نظارت می‌کنيم . اما بايد قبول کنيم که اين کارها زمان می‌برد.
اما بعضی از تيم‌ها هم هستند که مشکل مالی ندارند. تيمی که ۱۲ ميليارد بودجه دارد، فقط ۸ ميليارد تومان پول بازيکن می‌دهد. در فوتبال ترکيه به باشگاه‌ها گفتند که ما به شما وام می‌دهيم اما قبل از هرچيزی بايد زيرساخت‌هايتان را درست کنيد و بعد برای بازيکنان هزينه کنيد. در ايران شما سقف قرارداد گذاشته ايد اما اين فشارها خيلی کارساز نبود.
ما بالاخره بايد به اين سمت حرکت کنيم که باشگاه‌هايی که توانمند هستند تيم‌های پايه را داشته باشند. باشگاه‌هايی مثل ذوب‌آهن، سپاهان فولاد اين ‌ها دارند. اما از پرسپوليس و استقلال توقعی نداريم. اين کار فدراسيون است که در اين تيم‌ها انگيزه ايجاد کند. برنامه داريم که سوبسيدهايی را بدهيم که آنها بتوانند اين کار را انجام بدهند.
حق پخش تلويزيونی در اين يکی دوسال پيشرفتهايی نسبی داشته با اين وجود هنوز نمی شود آن را منبعی قابل اتکا در درآمدزايی باشگاهها دانست.
ما قراردادی سه ساله با صدا و سيما داشتيم که امسال به پايان می رسد .امسال درصدی افزايش کرده اما نه چيزی که ما انتظار داشتيم . تحقيقاتی روی اين موضوع شروع کرده‌ايم ، هم در کشورهای مشابه و هم اين که حق واقعی ما چقدر است . نمی خواهيم يک رقم نجومی بگوييم که با واقعيت همخوانی نداشته باشد. ما می‌‌خواهيم به رقمی برسيم که برای سال آينده بتوانيم قردادی با مبلغ بيشتر و واقعی‌تر ببنديم.
در اين سه سال قردادهايی که بسته بوديد، اجرا شد؟
مشکلی نداشت اجرا شد.
می‌گفتند که يک بخش از قرارداد گرفته نشده؟
نه مشکلی نبود.
قرار بود که سال‌ به سال سر مبلغ قرارداد بحث شود.
نه اين طور نبود. صحبت شده که هر سال برای تبليغات يک درصدی اضافه شود، که اين درصد هم اضافه شد. انشاءالله از سال آينده مبلغ حق پخش هم بيشتر می‌شود.
اميدوار هستيد که اين اتفاق بيافتد؟
صحبت می‌کنيم که بشود.
اگر آنها موافق افزايش مبلغ نباشند، چه کار می‌‌کنيد؟
سعی می‌کنيم با مذاکره موضوع را حل کنيم . البته اگر ما رقيب‌هايی را تعيين‌ کنيم، دستمان بازتر می‌شود.
رقيب يعنی چه، تلويزيون‌های خارجی؟
تلويزيون‌های خارجی يا گرفتن اميتازاتی از تلويزيون که خودمان بتوانيم شبکه يی داشته باشيم.کاری که سازمان می‌خواهد انجام بدهد.
شما اين همه تلاش می‌ کنيد که حق پخش را بگيريد يا بيشتر کنيد. اما باشگاهی مثل استيل آذين که زير مجموعه فدراسيون است پول می‌دهد که تلويزيون بازی‌اش را پخش کند.
امسال نمی‌گذاريم اين کار را انجام بدهند.
الان بازی‌شان پخش می‌شود.
توافق کرده‌ايم که ديگر پول ندهند. اين کار را خراب می‌کند. استان‌های ديگر هم مشکل دارند. تلويزيون همه را بايد يکی ببيند. فقط تيم‌های ليگ برتری نيست. تيم‌های دسته‌های پايين هم زحمت می‌کشند.
در انتخابات دوره آينده فدراسيون فوتبال شرکت می‌کنيد؟
هنوز زود است که تصميم بگيرم.
دوره‌يی که گذشته چطور بوده؟
دوره سخت و پرکاری بوده. ولی هر چه جلوتر می‌رويم روند بهتر می‌شود. من هنوز تصميم نگرفته‌ام که باشم يا نباشم . اما قطعا اگر ببينم راهکار ديگری وجود ندارد و فوتبال بدون من بهتر می‌شود، کنار می‌روم. من خودم را برای فوتبال می‌بينم. فوتبال را برای خودم نمی‌بينم.
الان هم يک عده‌يی معتقدند که شما برای فوتبال مفيد نيستيد.
هر کسی که بيايد آنها بر اساس برداشت شخصی‌شان همين نظر را می‌دهند. هر کسی که می‌آيد يک عده می‌گويند خوب است و يک عده هم می‌گويند بد است. اين نظرها را نمی‌شود ملاک قرار داد. ما يک مجموعه هسيتم که فوتبال را اداره می‌‌کند که در راس آن من هستم. حالا اگر آدم خوش‌تيپ‌تر، پولدارتر، جدی‌تر انتخاب کنند،‌ می‌توانند بياورند. آنجا هم باز «من» نيست «ما» هستيم که انتخاب می‌کنيم.
کی انتخاب کند؟
مجمع.
اگر سازمان يا دولت خواست چطور؟
در هر صورت مجمع تصميم می‌گيرد. شايد يک روزی سازمان يا هر کس ديگری توصيه‌يی به مجمع کند و مجمع هم قبول کند، ولی در هر صورت مجمع رای می‌‌دهد.
اگر فردا بگويند که ما به اين نتيجه رسيده‌ايم که آقای ايکس برای فوتبال باشد بهتر است و شما برويد کنار، قبول می‌کنيد؟
در مجمع؟
نه الان.مثلا سازمان تربيت بدنی؟
از کجا می‌دانيد که نگفته‌اند؟
گفته‌اند؟
برای مثال می‌گويم. اگر در بدنه فوتبال گفته شود که من باشم يا نباشم، مشورت می‌کنم که ببينم کدام کار به صلاح است.
شما يک جاهايی وقتی وارد يک سيستم می‌شويد استقلال خودتان را تا حدودی از دست می‌دهيد. شايد در اين فوتبال که ساختارش دولتی است، وقتی دولت نخواهد کاری انجام بدهد، شما يک نفری نمی‌توانيد موثر باشيد. اما نگرانی از اين است که يک روزی به شما بگويند کنار برويد و شما بدون مقاوت بپذيريد.
وقتی بگويند کنار برو، بعدش هم شرايطی تعريف می‌شود. اين که بگويند اگر شما باشی، نه پول می‌دهيم و نه استاديوم. ولی اگر بروی و فلانی بياد، شب تا صبح هم استاديوم می‌دهيم و اين قدر هم پول می‌دهيم، شما باشيد چه کار می‌کنيد؟
خب چرا به شما ندهند؟
مثال می‌زنم. الان به هرحال تعامل هست. شايد سازمان از من راضی نباشد. شايد می‌گويد به نفع فوتبال است که من بروم جلو .
به نفع فوتبال يعنی چه؟ شايد شما تشخيص بدهيد که ماندنتان به نفع فوتبال است اما از شما بخواهند که کنار برويد ، اين وسط نفع فوتبال کدام است ؟
مطمئنا هر رييس سازمانی که می‌آيد دوست دارد فرد مورد نظر خودش را بگذارد. اما می‌بيند که الان شرايط برای عوض کردن راحت نيست ، مسائلی دارد و من هم کارم را انجام می‌دهم و جلو می‌روم.
کمک هم می‌‌کنند؟
بله کمک می‌کنند. از اول سال تا الان بودجه‌مان را از سازمان گرفته‌ايم. نه اسپانسری داريم و..
شما يک دوره با يکی از بانک‌ها داشتيد قرارداد می‌بستيد، چه شد؟
شرايط اقتصادی اجازه نمی‌دهد که آنها سرمايه‌گذاری کنند و اسپانسر شوند.
در ليگ سرمايه‌گذاری می‌کنند. چطور اسپانسر تيم ملی نمی‌شوند؟
کی؟
همين بانک‌ها.
موردی تبليغ می‌کنند.
مثلا همين همراه اول دوسه ميليارد هزينه کرده و اسپانسر ليگ شده.اينکه موردی نيست
قبول نمی‌کنند، چه کار کنيم ؟ ما به همه گفته‌ايم.
اين از ضعف بخش بازاريابی نيست؟
نه بازاريابی ما همه کار کرده. سايپا که گفت اسپانسر می‌شود، يک کم پول داد و ديگر بقيه‌اش را نداد.
چرا، مگر قرارداد نداشتيد؟
قراردادمان کلی بود. قرار بود قرارداد جزيی ببنديم که طفره رفتند. اين نشان می‌دهد که سازمان‌ها اسپانسری تيم ملی را درک نکرده‌اند.من نمی دانم اما شايد در آلمان هم بنز نيازی به تبليغ نداشته باشد اما حامی تيم ملی فوتبال آلمان می‌شود. شايد دولتشان اين را به شرکت بنز می‌گويد.
الان درآمد فدراسيون از کجاست؟
بخشی‌اش از تبليغات و حق پخش است. يک بخشی‌اش را از فيفا و ای.‌اف.سی می‌گيريم‏، بخشی را از سازمان ليگ . اما اين ‌ها کفاف يک چهارم از هزينه‌ها را هم نمی‌دهد. مابقی‌اش می‌ماند.
بودجه‌يی که سازمان می‌‌دهد، چقدر است؟
حدود ۲۰ ميليارد است.
تا الان چقدرش را داده؟
کم‌‌کم می‌دهند.
پس يعنی هنوز نداده اند.البته بقيه فدراسيون ها هم ظاهرا همين مشکل را دارند اما کسی خيلی جرات نمی کند اعتراض کند.
ما می دانيم که خود سازمان هم هنوز بودجه را کامل نگرفته.
موضوع علی دايی را به کجا می‌خواهيد برسانيد. گفتيد اگر شکايت کند، مشکلی نداريد.
نمی‌دانم ....
در برنامه ۹۰ اشاره‌ای کرد به اين که مشکلاتی در امارات پيش آمده. گفت اتفاقی افتاده که او خودش را قربانی کرده و هيچ وقت هم درموردش حرف نخواهد زد.
نشنيدم.البته من با تيم امارات نبودم برای همين نمی دانم چه اتفاقی آنجا افتاده.
در همان برنامه متممی را نشان داد که امضای شما را داشت اما دايی آن را امضا نکرده بود.او می گفت اين متمم نمی تواند اعتبار داشته باشد.
داستان اين بود که ما متمم را به همراه چک به آقای ابراهيمی ، سرپرست تيم ملی داديم که به دايی بدهد.گفتيم متمم را که امضا کرد چک را به او بده.اما دايی چک را گرفته بود و متمم را امضا نکرده بود.
در واقع می خواهيد بگوييد کوتاهی از سرپرست فدراسيون بوده ؟
کوتاهی که نمی شود گفت ، خيانت در امانت بود.
چرا شما به دايی نگفتيد بيايد در دفتر فدراسيون فوتبال قرارداد يا متمم قرارداد را امضا کند؟
بالاخره آن موقع فضای کار جور ديگری بود.رابطه فدراسيون با سرمربی تيم ملی مثل الان نبود.ما ترجيح داديم از طريق سرپرست اين کارها را انجام بدهيم.
فکر می کنيد دايی به فيفا شکايت می کند ؟
می تواند شکايت کند.از خودش بپرسيد.

گفت و گو کنندگان : هيوا يوسفی – محمد شهرابی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016