جمعه 4 مرداد 1387

قطبی که گفته بود فقط با کاشانی کار می‌کند! گفت وگوی تفصيلی ايلنا با حميد استيلی، مربی سابق پرسپوليس


تهران- خبرگزاری کار ايران

در باخت ها انگشت اتهام به سوی او نشانه می‌رفت و هنگام پيروزی ديگران جلوی دوربين قرار می‌گرفتند و از دل‌شير و هنر خود سخن به ميان می‌آوردند اما او يک فصل خون دل خورد و ايستادگی کرد و همه حرفها را به جان خريد تا يک چيز را به اثبات برساند و آن هم حقانيت خودش بود. او می‌خواست با قهرمانی پرسپوليس از خود رفع اتهام کند. می‌‏گويد :‌‏ خوب شد قهرمان شديم و گرنه رفع اتهام برای من کار دشواری بود .

حميد استيلی يک روز از هفته گذشته را به دعوت ايلنا پاسخ مثبت داد و به خبرگزاری کار ايران آمد و از همه چيز گفت . از درد دلهايش ، از نامراديها، از کسانی که خوب با احساسات مردم بازی کردند و شخصيت جلوی دوربينشان با آنچه بودند، زمين تا آسمان تفاوت داشت اما بازهم اسمی از کسی نبرد و برای پرسپوليس در اين فصل آرزوی موفقيت کرد. البته ما به رسم امانت برخی از ناگفته های او را نزد خودمان نگه داشتيم . ما حصل اين گفت وگوی چند ساعته را می‌خوانيد.
-آقای استيلی، شما عازم آلمان هستيد و از طرفی مشغول گفت وگو با باشگاه ابومسلم. کداميک درست است؟
فعلا که درگير برنامه سفرم به آلمان هستم و طبق برنامه قرار است روز شنبه(فردا) به اين کشور سفر کنم.
-سفر شخصی است يا برنامه خاصی داريد؟
برای گذراندن يک دوره کلاس مربيگری به آلمان می‌روم .
-جريان اين کلاس چيست؟
کلاس مربوط به فيفا و يوفا است . کنگره علمی فوتبال که طی آن برنامه کلاس مربيگری نيز خواهم داشت .
-دوره اين کلاس چه مدت است؟
حدود دو هفته.
-چه کسی شما را برای اين دوره دعوت کرد؟
از طريق آقای مرزبان و بر اساس دعوت نامه رسمی فدراسيون فوتبال آلمان به اين کلاسها دعوت شدم . البته سفارت آلمان نيز در کوتاه‌ترين زمان ممکن کارهای سفرم را انجام داد . زمانی‌‏که دعوت‌نامه فدراسيون فوتبال آلمان را ديدند از هر نظر کمک کردند تا مشکلی پيش نيايد .
- در اين کلاسها از کدام باشگاهها ديدن می‌کنيد؟
دورتموند، فرانکفورت و کلن در برنامه هايم است که از نزديک با روند آماده سازی و تمرينات آنها آشنا شوم .
- و کی به تهران باز می‌گرديد؟
طی دو هفته آنجا هستم . به تهران می‌آيم و برای يک دوره ديگر به هلند می‌روم .
-پس جريان مذاکرات شما با ابومسلم چيست . گفته می‌شود شما يک قرار داد چهار ساله با اين باشگاه بسته ايد.
من برای انجام يک سفر زيارتی به مشهد مقدس رفتم و در همين حال از طريق آقای حشمت مهاجرانی به بنده پيشنهادی در اين‌باره شد و من هم گفتگوی مختصری با آقای بنی اسد مديرعامل باشگاه ابومسلم داشتم و گفتم که اصلا صلاح نيست اينکار صورت بگيرد چرا که اولا به لحاظ اخلاقی درست نيست چرا که همه زحمات اين تيم بر عهده آقای ميثاقيان بوده و او به گردن ابومسلم حق دارد. از طرفی من اگر هم قرار باشد تيمی را بگيرم ،سعی می‌کنم بازيکنانش را خودم انتخاب کنم.
- بنابراين قراردادی با ابومسلم نبسته‌ايد و فردا عازم آلمان خواهيد شد؟
بله. اين را هم بگويم که هزينه ها و شهريه های آن کلاس را هم پرداخت کرده ام و حتما عازم اين کشور خواهم شد.
- حالا که صحبت از آلمان شد می خواستيم از رابطه شما با آقای مرزبان بدانيم.
ساليان سال است که با مرزبان دوست هستم . اين آشنايی به زمانی بازمی گردد که با تيم فوتبال بهمن در اوايل دهه هفتاد به آلمان سفر کرديم و در همان زمان بود که مقدمات اين آشنايی به وجود آمد . برای همين هم بود که سال گذشته از او برای کار در پرسپوليس دعوت به عمل آوردم .
-حضورش در پرسپوليس موثر هم بود؟
من به حرف و حديث‌هايی که گفته شده کاری ندارم اما بايد انصاف داشته باشيم . مرزبان تا آنجايی که امکان داشت به ما کمک کرد و ايرانی بودن و دانش بالای خود را به اثبات رساند.
- چرا زمانی‌‏که قطبی به ايران آمد ، مرزبان می‌خواست برود؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

خيلی ها دوست ندارند پرسپوليس نتيجه بگيرد . البته اين مشکل فقط برای ما نيست . استقلال و ديگر تيمهای پرطرفدار هم همين مشکلات را دارند و تقريبا عادی شده است. زمانيکه آقای قطبی به ايران آمدند، آقای مرزبان گفت که می‌خواهد برود. اما من از او خواستم که بماند چرا که کادر فنی همه ايرانی بودند و مطمئن بودم در صورتی که بتوانيم در کنار هم کار کنيم، می‌توانيم موفق باشيم که به شکر خدا هم اين‌گونه شد و قهرمان شديم . البته در نيم فصل دچار يک سری حاشيه‌ها شديم که به همت بچه‌ها و حمايت هواداران به خير و خوشی تمام شد .
- نقش آقای کاشانی در اين موفقيتها چقدر بود؟
صد در صد .حاج حبيب مردی صادق و منصف است . او باعث شد همه دست به دست هم بدهيم و اگر او در راس کار نبود شايد اين پيروزی ها به دست نمی آمد . آقای کاشانی به خاطر صداقتی که در کارش بود خيلی وقتها همه را شرمنده خودش می کرد . برای همين بود که نه تنها بچه ها بلکه ما نيز از جان و دل مايه می‌گذاشتيم. در فصل قبل برای قهرمانی خيلی وقتها از خودمان هم گذشتيم.
- گفته می‌شد آقای کماسی هم در فصل قبل قرار بود در کنار شما باشد.
البته. آقای کماسی مربی بزرگ و با دانشی است ولی همان موقع در گير تيم ملی بودند بنابر اين ما از آقای مرزبان خواستيم که کار بدنسازی تيم را هم بر عهده بگيرند. فراموش نکنيم آقای مرزبان مدارک معتبر مربيگری را داشت اما آقای کماسی در کار خودش به معنای تمام استاد است و ما هم تا حد ممکن از برنامه های وی بهره برديم.
- غيابی؟!
بله. ما از وی کمک خواستيم و برنامه‌ای دادند که روی آن کار کرديم تا شرايط به حالت طبيعی درآمد .
- زمانيکه فصل را شروع کرديد تنها شش تا هفت بازيکن داشتيد و هيچکس تصور نمی‌کرد که اين تمرينات در نهايت به قهرمانی ختم شود . جريان چه بود و چگونه اين مسير تا قله قهرمانی فوتبال ايران طی شد؟
ما کار را با شش تا هشت نفر شروع کرديم اما همان بازيکنان ۶۰ درصد تيم را تشکيل می دادند . اين کمک بزرگی به ما بود.ضمن اين که خريد‌های خوبی نيز انجام داديم که در طول فصل خيلی به ما کمک کرد .
- مشکلات نيم فصل چه بود؟ چرا تيم ناگهان درگير حاشيه شد؟
ما تا نيم فصل خيلی خوب پيش رفتيم اما در اين زمان هم از نظر بدنی و هم از روحی تا حدودی به مشکل برخورديم که طبيعی هم بود . تيمی که شکست نداشت فشار زيادی را تحمل می‌کرد و اين موضوع ،کار را برای ما و نفرات تيم مشکل کرده بود . از طرفی درآن زمان ۹ بازيکن پرسپوليس برای تيم ملی انتخاب شدند که همين نفرات نتوانستند در برنامه‌های بدنسازی نيم فصل ما را همراهی کنند . همچنين برخی از نفرات ما که به تيم ملی رفته بودند در آن تيم به کار گرفته نشدند و دچار مشکلات روحی شده که در نهايت فشار اين موارد به تيم ما وارد شد. برف سنگينی که در تهران آمد و همه کشور را درگير خودش کرد نيز از ديگر مشکلات ما بود که نتوانستيم خود را برای نيم فصل دوم آنچنان که می‌خواهيم آماده کنيم .
- به صداقت آقای کاشانی اشاره کرديد . اين خصلت او در جذب بازيکنان چقدر تاثير داشت ؟
آقای کاشانی وقتی به تيم آمد کسی شناختی روی او نداشت و اين تا حدودی شرايط را سخت می‌کرد اما زمانی‌‏که بازيکنان رودررو با وی گفت و گو می‌‌‏کردند همه چيز تغيير می‌کرد و بازيکنان با دل و جان برای تيم مايه می‌گذاشتند . اتحاد خوبی داشتيم و صداقت حرف اول را در تيم می‌زد.
- درآن زمان تيم را شما بستيد و انصافا" هم در اين مورد خيلی موفق بوديد. در اين خصوص بگوييد.
من سال‌‏ها در پرسپوليس بازی کرده و به نوعی با اين تيم بزرگ شده‌ام. با آری هان و دنيزلی کار کرده بودم و دقيقا" می‌دانستم در چه مواردی ضعف داريم و نقاط قوتمان کجاست. روی همين اساس بازيکنانی را گرفتم که به کار تيم بيايند.
- از آقای قطبی بگوييد شما به هر نحو ممکن تا پايان فصل با او کار کرديد. صادقانه می‌خواهيم شما قطبی را به ما معرفی کنيد ؟
افشين مربی بزرگی است . تاثير گذار و موفق. در مصاحبه‌های خودش خيلی خوب بر روی نقاط حساس مردم دست می‌گذاشت. خيلی قشنگ صحبت می‌کرد و فضای عمومی جامعه ما را به خوبی شناخته بود و اين به ما خيلی کمک می‌کرد. شايد تفکرات ما با هم فرق داشت اما ياد گرفتم درکنار هر کسی که هستم از او چيزهايی ياد بگيرم و در همه موارد سعی خودم را در اين راه به کار بسته‌ام.
- ما دنبال يک واقعيت ديگری هستيم. اينکه آيا قطبی آن چيزی که می‌گفت با کاری که انجام می‌داد يکی بود يا به عبارتی حرف و عملش واقعا يکی بود؟
- ما به هر خون دل خوردنی بود يک فصل با هم کار کرديم. الان او دوباره به پرسپوليس آمده و من نمی‌خواهم آرامش پرسپوليس به هم بريزد بنابراين از شما هم می‌خواهم خيلی دنبال اين موضوع نباشيد.
- حسن نيت شما به همه مردم ثابت شده اما فقط يک پاسخ دو کلمه‌يی به ما بدهيد. آيا آقای قطبی به آنچه که می‌گفت اعتقاد داشت؟
من يک جور ديگر پاسخ شما را می دهم. آقای کاشانی کار بسيار بزرگی را برای حضور قطبی در ايران انجام داد و زمانی‌‏که حاج حبيب از پرسپوليس رفت، آقای قطبی هم گفت من فقط با کاشانی کار می‌کنم ولی شما الان او را در ايران می‌بينيد و حتما خوانده‌ايد که قطبی اين‌بار گفته بخاطر آقای هدايتی ويا آقای علی آبادی آمده‌ام.
- در فصل گذشته شما در يارگيری خيلی خوب عمل کرديد . آيا واقعا بر اساس نياز بازيکن گرفتيد ؟
بازيکنانی که در تيمهای استقلال و پرسپوليس بازی می‌کنند بايد شخصيت قهرمانی داشته باشند تا به کار تيم بيايند .سپهرحيدری،عباس آقايی،محسن خليلی،حسن رودباريان،محمد نصرتی،حسين کعبی و ... همه پتانسيل خوبی داشتند و هر کدام در تيم های سابق خود شخصيت قهرمانی و بزرگ بودن را به اثبات رسانده بودند و در موفقيت تيم‌‏های خود نقش به سزايی ايفا کرده بودند. شما ديديد که همين نفرات، پايه‌های قهرمانی پرسپوليس شدند و البته ديگر بازيکنان نيز نقش بسزايی ايفا کردند.
-البته بعضی خريدها هم خيلی خوب جواب نداد. مثلا شما روی بهادر عبدی خيلی حساب باز کرده بوديد اما آقای قطبی اعتقادی به وی نداشت و ديديم که خيلی زود افول کرد؟
-بهادر ازجمله بازيکنانی است که توانايی فوق العاده بالايی دارد ولی نحوه استفاده از او در فصل گذشته اشتباه بود و به دليل تفکر غلط برخی ها اين بچه ضربه خورد ولی او يکی از بهترين‌‏های فوتبال ما خواهد شد.
پرسپوليس را در اين فصل چگونه می بينيد؟
تيم خوبی است اما فراموش نکنيم ترکيب و اسکلت‌بندی تيم قهرمان بايد ۸۰ درصد حفظ شود تا مشکلی پيش نيايد. البته بازيکنان بسيار خوبی گرفته اند ولی هماهنگ کردن آنها بسيار مهم است و حتما کادر فنی تيم از عهده آن بر می آيند.
- چه شد که افشين قطبی سر از پرسپوليس درآورد ؟
افشين را از طريق دوستانی که در آمريکا داشتم ،می شناختم و می‌دانستم يک ايرانی عاشق به فوتبال و آگاه به مسائل روز فوتبال دنياست. آقای کاشانی نيز تاکيد داشتند کادر فنی در صورت امکان ۱۰۰درصد ايرانی باشد . بنابر اين قبل از شروع فصل پيش در دبی قرار ملاقات گذاشتيم و با او در دوبی صحبت کرديم .همانطور که می‌دانيد قرار بود در ابتدا قطبی به عنوان مدير فنی در کنار تيم باشد که نظرش حضور در سمت سرمربيگری بود و من هم به خاطر پرسپوليس قبول کردم ، مابقی ماجرا را که خودتان می‌دانيد .
- با دنيزلی هم مشکل داشتيد . بارها در اين خصوص گفته شد اما حالا که کار به اينجا کشيد برای مردم بگوييد مشکل شما با اين مربی ترکيه ای چه بود ؟
آقای دنيزلی مربی خوبی بود و من از او نيز چيزهای بسياری ياد گرفتم اما مشکل من با او اين بود که او بدحرف می‌‏زد و به بازيکنان توهين می‌کرد. من خودم آذری هستم و به زبان ترکی اشراف دارم و نمی‌توانستم تحمل کنم که يک مربی خارجی به بازيکنان ايرانی توهين کند. برای همين ناراحت می شدم و اعتراض می‌کردم .
- با مربيان بسياری کار کرده‌ايد، کدام يک در موفقيت شما تاثير بيشتری داشتند؟
همه موثر بودند. از آقای پروين مديريت را ياد گرفتم . از دنيزلی نظم و انضباط تيمی را و از آری هان و يونگ مسايل فنی را. در کنار اين موارد دانش خودم را نيز افزايش دادم و سعی کردم با علم روز فوتبال بيش از پيش آشنا شوم.
- در بين مربيان خارجی که با آنها کار کرديد،کدام يک بهتر بودند؟
آری هان و ايويچ .البته حضور آری هان در فوتبال ما کوتاه مدت بود اما تاثير به سزايی داشت .ايويچ هم خوب بود و چيزهای بسياری از او ياد گرفتم .
- با آنها ارتباط هم داريد؟
تا حدودی . هنوز با آقای ايويچ در تماسم . يادم نمی‌رود روزی که از تيم ملی فوتبال در ايتاليا جدا شد و رفت، همه ناراحت بوديم و حتی بعضی‌ها گريه می‌کردند.
- اگر شما در پرسپوليس می مانديد، برای امسال و رقابتهای آسيايی تيم را چگونه می‌بستيد؟
من برنامه‌‏ای داشتم که به هيات مديره به صورت مکتوب ارائه کرده بودم. در اين برنامه همه شرايط خودم و تيم را ذکر کرده بودم تا شرايط قهرمانی در ايران و آسيا محقق شود .از اول هم گفته بودم پرسپوليس پتانسيل و توانايی قهرمانی در ايران را دارد و می تواند با تلاش مضاعف در آسيا نيز بر سکوی نخست بايستد.
- شما تيم را با چند نفر می‌بستيد؟
فوتبال به مديريت نياز دارد تا علاوه بر موفقيت در زمين بر روی نيمکت نيز به مشکل برنخوريد. با ۲۰ بازيکن خوب و يکدست استارت می‌زديم وکار خود را با آنها شروع می‌کردم و برای هر پست حداقل دو بازيکن بسيار خوب و عالی مد نظر داشتم . من مشکلات سپاهان را در فصل قبل ديدم و نکات خوبی از آنها آموختم. آنها تيم خوبی داشتند اما سه جام معتبر را به دليل اينکه نيمکت خوبی نداشتند از دست دادند . نمی‌خواستم اين مشکل برای پرسپوليس اتفاق بيافتد.
- در برنامه خودتان زمان شروع کار تيم را چه زمانی اعلام کرده بوديد؟
۲۵خرداد ماه زمان استارت کار تيم بود .چرا که بازی در سطح آسيا با ليگ ايران متفاوت است و بايد بازيکنان را برای اين ميدان بزرگ آماده کرد.
- و درخصوص کادر فنی ؟
همين نفرات به اضافه آقای کماسی،مرزبان و عزيزيان و البته يک پيشکسوت از خانواده پرسپوليس.
- با اين وجود شرايط حال حاضر پرسپوليس را چگونه می بينيد؟
کمی دير شروع کردند و از اين بابت نگرانم .مهره های کارآمدی دارند و اميدوارم در کارشان موفق شوند .قطبی هم کمی دير آمد اما مهم‌ترين چيز در شرايط کنونی انجام بازيهای تدارکاتی است تا بازيکنان با هم آشنا شوند چرا که اسکلت تيم تا حدود زيادی تغيير کرده و اينها نياز به هماهنگی دارند .از طرف ديگر، بازيکنان بهتر شده اند و تيم تا حدودی تقويت شده است .
- اما تعداد بازيها بيشتر شده است .به هر حال در سه جبهه بايد تلاش کنند .
بله و برای همين است که بايد بر روی نيمکت، بازيکنان تاثيرگذار داشته باشند.
- و در مورد افشين پيروانی؟
او مربی خوبی است و بازيکنان ايرانی را نيز می شناسد .با حاشيه های ورزش ما نيز بيگانه نيست و می‌تواند به پرسپوليس کمک کند ضمن اينکه او خود سال‌‏ ‌‏ها در همين تيم بازی کرده و به شرايط آگاه است .فراموش نکنيم دوره‌های خوبی را هم پشت سر گذاشته است.
- چند نفر از بازيکنان فصل قبل از ترکيب تيم کنار رفتند . در مورد آنها چه نظری داريد؟
آنهايی که از جمع ما رفتند به هر حال بازيکنان پرسپوليس بودند و در قهرمانی ما نيز مثل ديگر بازيکنان سهيم هستند. نبايد زحمات آنها را فراموش کرد. شايد اگر من می‌‏بودم آنها را حفظ می‌کردم ولی به هر حال اين نظر کادر فنی فعلی پرسپوليس است.
- البته شما هم با حاشيه‌های زيادی روبرو بوديد ولی نسبتا به حواشی تسلط داشتيد .
در يک خانواده ممکن است بين فرزندان هم مشکلاتی و حتی حسادت‌هايی به وجود بيايد. در تيم ما نيز اين مساله وجود داشت و نبايد آن را کتمان کرد چرا که طبيعی است. اما نوع و شيوه برخورد با اين موضوع مهم است و در پرسپوليس به ويژه در سفرها سعی می‌کرديم نفراتی را که با هم مشکل داشتند حتی در يک اتاق قرار دهيم تا با هم دوست شوند و با رفع مشکلات ،درصدد کمک به يکديگر برآيند که جواب هم داد.
- مثلا نيکبخت و خليلی را؟!
بله.من نمی‌خواستم اسمی از کسی بياورم.
- فصل قبل کريم باقری را به گونه‌ای متفاوت ديديم و او حتی پر انرژی‌تر از دوران جوانی‌اش بازی می‌کرد .شما چه تاثيری روی کريم گذاشته بوديد؟
کريم بازيکنی نمونه است و برای همه می‌تواند يک الگوی کامل به شمار بيايد .هيچ کس با او مشکل ندارد و با اين همه سال که در فوتبال حضوری فعال دارد با اخلاق خوبش با همه ارتباطی صميمی دارد .می‌داند که چه زمانی بيايد و کی برود ،چکار کند و چه حرفی بزند . نه تنها به تيم آسيب نمی‌زند بلکه کمک حال مربيان نيز هست و نقش تاثيرگذاری در تيم دارد .در خصوص آمادگی کريم بايد بگويم او در تمرينات آماده سازی بسيار خوب عمل کرد و بدون غيبت اين ايام را پشت سر گذاشت. برای همين هم به او اختيارات زيادی داده بوديم و در نبود مربيان اعلام کرده بوديم کريم باقری به عنوان کاپيتان ، همه کاره تيم است و بقيه بايد از او تبعيت کنند. او چشم ما در تيم بود و با درايت خود در قهرمانی پرسپوليس نقش ارزنده‌ای داشت.کريم را من خيلی خوب می شناسم. او بايد اختيار عمل داشته باشد و به نوعی از يک آزادی نسبی در زمين برخوردار باشد ما اين اختيارات را به او داديم و خوب هم جواب داد.
- البته در پست او هم تغييراتی به وجود آمده بود.
بله . در زمان دنيزلی از باقری در جای مناسبی استفاده نشد . باقری در دفاع خطی چهار نفره کارآيی اصلی خودش را ندارد اما در ميانه زمين عالی و يک فرمانده تمام عيار است .راندمان او در هافبک وسط رو به جلو بيشتر است و بايد در اين پست به کار گرفته شود .من سالها در کنار او بودم و می‌دانستم در اين منطقه از زمين جواب می‌دهد.حتی آن زمان هم من بيشتر به کارهای دفاعی می‌پرداختم و او به هجوم می‌انديشيد .
- به تيم ملی برويم . شرايط اين تيم را چگونه ارزيابی می کنيد ؟
بازيکنان خيلی خوبی در اين حضور دارند و می توانند در زمانهای خاص به کار تيم بيايند .جوانگرايی صورت گرفته در ترکيب تيم ملی نشان از اعتقاد آقای دايی به جوان‌ها دارد و با اين تعداد بازيکن می‌توان گفت دو تا سه تيم در کنار تيم اصلی می‌توان آماده کرد.
در خصوص اردوی اسپانيا چه نظری داريد ؟
بدون شک اردوی خوبی بوده است اما بازيهای تدارکاتی نقش تاثيرگذاری در روند آماده سازی و شناخت تيم دارد که بايد روی آن نيز توجه شود . متاسفانه در اسپانيا اين مهم محقق نشد که به لطف خدا در برنامه بعدی تيم، اين مشکل حل شد و بچه ها توانستند بازی تدارکاتی انجام دهند .بازيکنان جوان به اعتماد به نفس احتياج دارند و بايد اين شرايط را برای آنها فراهم کرد.
- در مورد گروه ايران چه عقيده‌ای داريد؟
گروه آسانی نيست اما بايد صعود کنيم و می‌توانيم اين کار را انجام دهيم .بازی اول و دوم برای ما خيلی مهم است و نبايد اين دو ميدان را دست کم بگيريم .استارت کار بچه‌ها برای صعود مهم است و بايد آنها را در اين امر توجيه کرد.
- برخی با جوانگرايی آقای دايی موافق نيستند .شما چه نظری داريد ؟
هر مربی با فلسفه خودش کار می کند و اين حق طبيعی اوست .بعضی از مربيان از جوانها استفاده می کنند و برخی از بازيکنان باتجربه بهره می‌گيرند .گروهی نيز از تلفيق اين دو گروه استفاده می‌کنند . مهم اين است که صعود کنيم و اميدوارم اين امر محقق شود.
- پس با حفظ لژيونرها موافق هستيد؟
نه، منظورم اين نيست اما تا الان وتا اين مرحله کار آقای دايی با همين ترکيب و تفکر در اين مرحله جواب داده است.
- حالا که صحبت از تيم ملی شد می خواهيم به جام جهانی ۹۸ بازگرديم .از آن زمان بگوييد.
يادم می‌آيد بازی پلی‌آف قرعه‌کشی شد و ما در بازی اول ميزبان شديم و در ورزشگاه آزادی تهران به مصاف تيم فوتبال استراليا رفتيم . اطلاعاتی که در آن زمان از بازيکنان استراليا گرفته بوديم حکايت از اين داشت که تيم قدرتمندی هستند و بازيکنان آنها در تيمهای مطرح اروپايی بازی می کنند . به ميدان رفتيم و در نهايت يک بر يک از زمين خارج شديم که البته می‌توانستيم بازی را ببريم و يک مقدار برای بازی برگشت جرات پيدا کرديم.
- و بازی برگشت با استراليا و ورزشگاه کريکت شهر ملبورن و آن فضای جهنمی؟
می‌دانستيم کارمان در ملبورن سخت است . در شروع بازی واقعا" تحت فشار بوديم و اجازه فکر کردن هم به ما نمی‌دادند . مانده بوديم چه کار بايد بکنيم . عابدزاده در آن ميدان ستاره بود و خيلی به ما کمک کرد .شايد او تنها نفری بود که روحيه‌ای متفاوت داشت و بدون استرس بازی می‌کرد .يک گل در نيمه اول خورديم و به رختکن رفتيم . يادم می آيد ويه‌را در بين دو نيمه گفت برويد و هر کاری که که بلدهستيد، انجام بدهيد . به زمين که رفتيم گل دوم را هم خورديم و ديگر اميد چندانی نداشتيم .می‌دانستيم کار بسيار سختی پيش رو داريم اما ميدان بزرگی بود و نمی‌خواستيم دست خالی بيرون بياييم . در اين شرايط يک تماشاگر استراليايی به زمين آمد و تور دروازه ما را پاره کردو به نوعی مارا تحقير کرد و تماشاگران استراليايی هم ما را به تمسخر گرفته بودند. اينجا بود که همه چيز فرق کرد .گل خورده بوديم ، از جام جهانی جا مانده بوديم اما اين ديگر يک توهين بود که طاقت تحملش را نداشتيم در آن لحظات انگار يک آب سردی روی سر ما ريختند و به نوعی جرقه‌ای در ضمير ناخود‌آگاه ما زده شد. آنها هم بازی را رها کرده بودند و در اين لحظات ما گل اول را زديم وبازی برگشت . ما روحيه گرفته بوديم و آنها خونسردتر از قبل به بازی ادامه می‌دادند که خداداد به آن زيبايی گل دوم را زد تا ورزشگاه پر از جمعيت ملبورن غرق در سکوت شود.
- به جام جهانی فرانسه برويم .بازی معروف ايران و آمريکا .
روزهای خوبی بود . با آنکه در مقابل کرواسی بازی دوستانه را واگذار کرده بوديم اما نمايش خيره کننده بچه ها در بازی اول مقابل يوگسلاوی باعث شد تا روحيه خوبی بگيريم .البته شرايط مديريتی آقای صفايی فراهانی هم در آن زمان خيلی به ما کمک کرد .بعضی از بازيکنان با خانواده های خودشان به جام آمدند تا از اين نظر خيالشان راحت باشد .آقای الهی قمشه ای نيز به آنجا آمدند و برای بازيکنان سخنرانی می‌کردند . از نظر روانی بهتر شديم و به مصاف آمريکا رفتيم .تمام وجود خودمان را برای بازی با آمريکا گذاشته و بازی جوانمردانه‌ای را ارائه کرديم .بعد هم که برديم و توانستيم دل مردم را شاد کنيم.
- جريان آن خواب معروفی که مادرتان ديده بود،چه بود ؟
مادرم قبل از بازی با آمريکا گفت خواب ديده ام دو بر يک برابر آمريکا پيروز می‌شويد .گلها را هم دايی و مهدوی کيا خواهند زد اما به جای دايی ،من گل زدم .
- از خانواده ات بگو .
دو برادر دارم . مسعود که با تيم آرمين همکاری داشت و سعيد هم که پس از جنگ به درجه جانبازی نايل آمد .
- و فرزندان؟
دو تا دختر به نامهای آتنا و آنيتا .
- و در مورد همسرتان؟
واقعا" از او بايد تشکر کنم . در اين سالها خيلی سختی کشيد و در تمام روزهای سخت زندگی در کنارم بود. البته فکر می‌کرد اگر بازيکن نباشم بهتر است اما زمانی‌‏که ديد مربی شدم و مشکلات را درک کرد، فهميد که ما نمی توانيم از فوتبال جدا شويم و بناچار تحمل می کند!
- و صحبت پايانی؟
از شما ممنونم .من در اين مدت خيلی کم مصاحبه انجام داده ام و علت آن هم شيطنت برخی از دوستان است . متاسفانه بعضی از دوستان کم لطفی می کنند و از سخنان آدم حرفهايی در می آورند که اصلا"‌‏حقيقت نداشته و تنها ايجاد مشکل می‌کند . به صراحت می‌گويم عليه پرسپوليس حرفی نزده‌ و نخواهم زد .من عاشق اين تيم هستم و برای موفقيت بچه‌ها دعا می‌کنم. عده‌ای می‌خواهند از قول من چيزهايی بنويسند تا به قول معروف از آب گل آلود ماهی بگيرند اما من اهل اين جور حرفها نيستم و حرفی نخواهم زد . پس هر چه می‌نويسند ،صحت ندارد .

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/37750

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'قطبی که گفته بود فقط با کاشانی کار می‌کند! گفت وگوی تفصيلی ايلنا با حميد استيلی، مربی سابق پرسپوليس' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016