ايران ورزشى- محمود رفيعى سوت را در دهان گذاشت و با دو دست ميانه ميدان را نشانه گرفت تا حكم به برترى صفر-۲ سايپا و قهرمانى اين تيم در ليگ ششم حرفه اى دهد. هيچ كس نمى دانست چه كند. ۵ هزار هوادار حاضر در ورزشگاه، ۱۱ بازيكن سايپا درون زمين، نيمكت نشينان و مديران كارخانه همه لبخند بر لب داشتند و سر از پا نمى شناختند. سوت رفيعى كه زده شد از جمع ۱۵ هزار نفره روى سكوها حدود ۲ هزار نفر به زمين مى ريزند و مى خواهند همپا با بازيكنان تيم شان به جشن و پايكوبى بپردازند. همه چيز مثل هميشه بى برنامه است و هيچ خبرى از تدارك مناسب براى برپايى يك جشن درست و حسابى نيست. درست مثل پارسال كه ورزشگاه آزادى مثل يك پارك پر ازدحام از نفرات غير مسؤول روى چمن بود، حالا زمين ورزشگاه انقلاب نيز چنين حالتى پيدا كرده است. البته سكويى براى مراسم قهرمانى و اهداى جام در ميانه ميدان تعبيه شده اما ازدحام جمعيت اجازه انجام مراسم را نمى دهد. حدود نيم ساعت مى گذرد تا مأموران انتظامى كمى اوضاع را سر و سامان داده و هواداران را به بيرون زمين راهنمايى كنند. جالب است كه بازيكنان سايپا همان اول كار زمين را ترك كرده و به رختكن رفته اند. مثل اينكه آنها تا از خالى بودن زمين مطمئن نشوند پا به زمين نمى گذارند. البته خواسته تيم قهرمان سرانجام عملى مى شود و با حضور مقامات ارشد سازمان و باشگاه سايپا مراسم اهداى جام قهرمانى خيلى زود آغاز خواهد شد. خبرى از جام اصلى نيست و مثل پارسال جامى كه هيچ زيبايى ندارد و بيشتر شبيه يك گلدان فلزى بزرگ مى ماند تا جام قرار است به قهرمان ليگ اهدا شود. بازيكنان نزديك سكوى ويژه قهرمانى مى شوند و آن بالا كيومرث هاشمى معاونت سازمان و سرپرست فدراسيون فوتبال منتظر شروع مراسم است. كنار دست او تقى زاده مسؤول تربيت بدنى استان تهران هم حضور دارد و قرار است در اهداى جوايز كمك هاشمى باشد. سرانجام مراسم تحويل جام كليد مى خورد و با يك جشن مختصر همه چيز به پايان مى رسد.
advertisement@gooya.com |
|
تنها دستگاه پخش كننده كاغذهاى سفيد و نارنجى رنگ كوچك پشت سكو كمى حال و هواى قهرمانى در مسابقات اروپايى را يادمان مى آورد. صادقى جام را از هاشمى تحويل مى گيرد و همزمان با بالا بردن آن بازيكنان غريو شادى سر مى دهند تا قهرمان ششم نارنجى پوش باشد.
پرچم بزرگ نارنجى در ميانه زمين به رقص درمى آيد اما كم كم با ورود افراد متفرقه و غيرمسؤول دوباره بلبشويى راه مى افتد كه نظيرش البته در سال هاى گذشته هم ديده شده و خيلى غريب نيست. محسن خليلى از همه بازيكنان خوشحال تر به نظر مى رسد و لنگ لنگان بالا و پايين مى پرد. دايى هم حسابى احساس غرور مى كند و لبخندى روى لبانش دارد. هر كس به او مى رسد صورتش را مى بوسد و تبريكى جانانه به وى مى گويد. احمد مؤمن زاده اما بى تفاوت ترين نارنجى پوش است. او گوشه اى ساكت نشسته و انگار نه انگار كه تيمش قهرمان ليگ شده، خودش مى گويد: «خسته ام، بايد بروم دوش بگيرم.»
جام دست به دست مى شود و هر كس دوست دارد با آن دورى بزند كه در اين گيرودار اتفاق نادر ديگرى در مراسم قهرمانى مسابقات فوتبال ما مى افتد. جام تهيه شده از سوى فدراسيون در اثر دست به دست شدن زياد و فشارى كه بر آن آمده شكسته شده و به ۲ نيمه تبديل مى شود تا اينگونه جشن نارنجى ها به پايان خود نزديك شود.