چه بخواهيم و چه نخواهيم خاطرات خوبى را از اولين بازى ايران در جام جهانى ۲۰۰۶ در ذهن نداريم و هنوز بابت فرصت هايى كه در آن مسابقه از دست رفت و سهل انگارى هايى كه باعث شكست تيم ملى شد روزگار خوشى را سپرى نمى كنيم، اگر آن بازى را حداقل با نتيجه تساوى به پايان مى رسانديم الان شانس بالايى براى صعود به مرحله بعد داشتيم و بدون شك با ولع بيشترى در انتظار فرا رسيدن روز بازى با پرتغال به سر مى برديم. اما به هر حال مجموع اشتباهات كادر فنى و بازيكنان، ايران را به انتهاى جدول گروه D فرستاد و اكنون به اعتقاد خيلى ها ديگر صحبت كردن از صعود نوع خطرناكى از رؤياپردازى و ناديده گرفتن واقعيت ها محسوب مى شود. اما آيا تمام تيم هايى كه اولين مسابقه خود را با شكست پشت سر گذاشتند ديگر اميدى براى صعود به مرحله بعد ندارند؟ هجدهمين جام جهانى تاريخ در حال برگزارى است و ما هم آنجا در آلمان هستيم. فراموش نكنيم كه اين يك آرزوى بزرگ بود و همه بابت اينكه توانستيم يكى از ۳۲ تيم حاضر در فراخوان بزرگ ۲۰۰۶ لقب بگيريم شب تا صبح نخوابيديم. حالا هنوز به اندازه ۲ بازى ديگر فرصت داريم و ناديده گرفتن اين موقعيت و زانوى غم بغل گرفتن به خاطر يك شكست هرگز نمى تواند شرط عقل باشد. ما باختيم... خيلى هم بد باختيم. شايد تا قبل از سوت آغاز بازى با مكزيك قبول داشتيم كه كلاس بازى حريف چند درجه از ايران بالاتر است اما با توجه به اتفاقاتى كه در زمين رخ داد نتوانستيم اين شكست را هضم كنيم. شايد كماكان كسانى را كه رؤياهايمان را به بازى گرفتند، نبخشيده باشيم اما هنوز فرصت باقيمانده و فرصت سوزى قطعاً اين آه و حسرت را به اوج خواهد رساند. حالا هم مى دانيم كه احتمال بردن پرتغال چندان زياد نيست اما دليلى براى اميدوار نبودن وجود ندارد. فوتبال است و هزار و يك اتفاق. شايد حوادث روز دوم گروه D به گونه ديگرى رقم خوردند و خوشبختى به اردوى ايران هجوم آورد. حداقل مى توانيم براى يكى ۲ روز مكزيك را فراموش كنيم و از پرتغال حرف بزنيم. مى توان دور و بر تيم ملى را گشت و مجموعه اى از عوامل اميدواركننده را يافت. شايد تيم ما با يك شكست از خواب بيدار شده باشد. بد نيست اگر يك بار ديگر با نگاه مثبت به قضايا نگاه كنيم و سعى كنيم خوشبين باشيم. چاره ديگرى نيست. به هر حال بعد از آن باخت اتفاقات جالبى هم به وقوع پيوسته كه مى توان با مرور آنها كمى گره اخم ها را شل كرد.
۱- اشتباه ابراهيم ميرزاپور بدجورى فكر برانكو را مشغول كرده و او تلويحاً گفته كه احتمال دارد در بازى مقابل پرتغال از رودباريان يا طالب لو استفاده كند. چه اين اتفاق رخ دهد و چه خود ابراهيم گلر اول ايران باشد مى توان مطمئن بود كه درصد اشتباهات در اين منطقه كاهش پيدا خواهد كرد. ميرزاپور قطعاً آخرين شانس خود را به راحتى از دست نخواهد داد و او و گلرهاى ذخيره هم براى به اثبات رساندن خود لحظه شمارى مى كنند.
۲ - رحمان رضايى هنوز هم اشتباهى كه منجر به گل دوم مكزيك شد را باور ندارد. او خودش را مقصر مى داند و البته قول داده كه مقابل پرتغال بهترين بازيكن تيم ايران خواهد بود. رحمان باانگيزه را خيلى خوب مى شناسيم. عبور از او با اين شرايط تقريباً غيرممكن است.
۳ - از تمرينات تيم ملى خبر مى رسد كه مهدى مهدوى كيا به طور كامل از بند مصدوميت رها شده و مى تواند ۹۰ دقيقه تمام به نفوذهاى خود ادامه دهد. او در بازى با مكزيك خيلى زود خسته شد و تصور اينكه حركات ۳۰ دقيقه ابتدايى مهدوى كيا و كعبى تا انتهاى مسابقه ادامه پيدا كند اميدوارى هاى بسيارى را به وجود آورد.
۴ - على كريمى اين بار در پست جديدى به ميدان مى رود. او هر چند در اوج نيست اما حضورش در نزديكى هاى خط حمله احتمال اشتباه مدافعان حريف را افزايش مى دهد. پس مى توان براى بازى شنبه به خلاقيت و حركات ويران كننده كريمى دل بست. او ديگر مجبور نيست براى دفاع كردن تا يك سوم دفاعى زمين خودى به عقب بازگردد.
advertisement@gooya.com |
|
۵ - نمايش درخشان آندرانيك تيموريان در بازى اول اين توقع را به وجود آورده كه او مقابل پرتغال بسيار جا افتاده تر ظاهر شود و جواد نكونام هم با توجه به پيدا شدن سر و كله يك رقيب تازه وارد با انگيزه بيشترى به توپ ضربه بزند.
۶ - مى گويند على دايى بازى نمى كند و زوج وحيد هاشميان در خط حمله بازيكن ديگرى خواهد بود. اين اتفاق قطعاً تحرك فاز هجومى ايران را چند برابر خواهد كرد و حتى اگر دايى هم به عنوان بازيكن تعويضى وارد ميدان شود انگيزه فراوانى را جهت پاسخگويى به انتقادات خواهد داشت.
۷ - با توجه به فشار بيش از حدى كه طى روزهاى گذشته به برانكو وارد شده و مطرح شدن بحث احتياط و توصيه پذيرى او احتمالاً اين بار به بازى هجومى بيشتر بها خواهد داد و سعى مى كند شكست مقابل مكزيك را جبران كند. مرد كروات قصد دارد فرامين جديدى را صادر كند. بايد منتظر تصميمات جديد او ماند.
۸ - ... و ايران انتحارى بازى مى كند. يادمان نرفته كه در مقاطع بحرانى نتايج دور از ذهنى گرفتيم و اكنون ستاره هاى ما به خلق يك شگفتى ديگر مى انديشند. حمله به دروازه پرتغال دستور اول است. اين براى اميدوار بودن كافى نيست؟