آغاز پروژه استقلال طلبي فدراسيون فوتبال با خروج علي آبادي از كانون تصميم گيري آن، فارس

خبرگزاري فارس: پس از روي كار آمدن محمد علي آبادي در سازمان تربيت بدني، فدراسيون فوتبال تقابلي جند باره را با وي جهت تثبيت موقعيت خود داشته است، اما از ابتداي هفته جاري اجراي پروژه جديدي با عنوان "استقلال از نظارت كارشناسانه سازمان تريت بدني" آغاز شده است.


به گزارش خبرگزاري فارس، پس از آنكه تيم ملي فوتبال ايران نتوانست در تورنمنت چهار جانبه تهران انتظارات كارشناسان و مردم را برآورده كند، رئيس جديد سازمان تربيت بدني به اين موضوع واكنش نشان داد و خواستار رفع مشكلات فني تيم شد، اما اين موضوع باعث شد تا مسئولان فدراسيون فوتبال با استفاده از برخي رسانه هاي چاپي و الكترونيكي كه در اختيارشان بود به مقابله با علي آبادي بپردازند. البته همراهي يكي از برنامه هاي رسانه ملي با فدراسيون كه با واكنش منفي رسانه هاي ورزشي هم همراه شد، نشان از اين جريان برنامه ريزي شده داشت.
اين تقابل وجود داشت تا زمزمه هايي در خصوص رفع نظارت رئيس سازمان تربيت بدني بر فدراسيون فوتبال مطرح شد. طراحان اين پروژه قصد داشتند تا با انجام گفت و گو هايي با روساي سابق فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت بدني بر سرعت اجرايي اين طرح بيفزايند تا هر چه سريع تر به اهداف خود دست يابند. آنها مي خواهند با فشار بر رئيس سازمان تربيت بدني كه شناخت چنداني با قوانين بين المللي فوتبال ندارد به هدف خود دست يابند.
گفت و گوي علي اكبر عرفانيان دانشور، معاون رئيس فدراسيون فوتبال با يك پايگاه اطلاع رساني كه از سوي يكي از مقامات اين فدراسيون سياست گذاري مي شود، مي تواند گوياي اين موضوع شد. وي به گونه اي مستقيم از رفع نظارت كارشناسانه سازمان مي گويد، اما هرگز از ابلاغيه يا نامه رسمي كنفدراسيون فوتبال آسيا و فدراسيون بين المللي فوتبال(فيفا) سخني به ميان نمي آيد. البته نيابد فراموش كرد كه وي به ندرت وارد مصاحبه مي شود. دانشور مي گويد:" اينكه ارتباط بين فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت بدني به عنوان تشكيلات دولتي ورزش بايد به صورتي اصلاح شود تا استقلال كامل اداره فدراسيون در زمينه مديريت فوتبال به طور كامل تأمين گردد. البته تاكيد دارم كه نمي خواهيم ادعاي استقلال كنيم، به هيچ عنوان هم مشكلي با سازمان تربيت بدني نداريم. با مهندس علي‌آبادي به عنوان رييس سازمان ورزش اصلاً مشكلي نداريم، اما اين قانوني است كه بايد از آن تبعيت كنيم. فيفا اين قانون را گذاشته و ما تا تاريخ مقرر بايد آن را انجام دهيم." اين همان پروژه اي است كه از ابتدا آغاز شده است. البته نكته جالب توجه طرح اين مباحث پايگاه اطلاع رساني است كه مديريتش بر عهده نزديكان يكي از مقامات فدراسيون فوتبال است. اين فرد كه در نشريه اي هم سمتي دارد، اين مباحث را در آنجا نيز مطرح مي كند. موضوعي كه ساير رسانه ها به آن توجهي ندارند و اين يكي از شكست هاي اطلاع رساني اين جريان است كه براي رفع آن نيز برنامه ريزي هايي صورت گرفته است.
اين مقام مسئول كه برخي جريان هاي نزديك به رئيس اسبق سازمان تربيت بدني تلاش داشتند تا وي را به عنوان سخنگوي اين سازمان معرفي كنند، اما ناكام ماندند، در نشستي با حضور برخي رسانه هاي ورزشي از تصميم محمد دادكان براي استعفا از مديريت فدراسيون فوتبال گفت. البته در نشستي با حضور مديران فدراسيون، دادكان را از اجراي اين تصميم منصرف كردند تا پس از اجراي برخي پروژه ها اقدام كند. پروژه هايي مانند افتتاح ساختمان باشگاه هاي پرسپوليس و استقلال تهران كه بتواند باعث ماندگاري نام اين مدير در تاريخ شود. نبايد فراموش كرد كه برخي از بزرگان فوتبال اين گونه حركات را نمايشي و با اهدافي غير فوتبالي مي دانستند.

اما دليل طرح اين موضوع در چنين نشستي چه بود؟ وي قصد داشت تا واكنش هاي احتمالي به طرح موضوع استقلال فدراسيون فوتبال را خنثي كند. وقتي بحث استعفا مطرح شود، ديگر اين پرسش ايجاد نمي شود كه تغيير اساسنامه فدراسيون فوتبال چه سودي براي مديران آن دارد. آنها در پي آن هستند تا از اين راه زمينه ساز استقلال فدراسيون فوتبال از سازمان تربيت بدني را فراهم كنند. موضوعي كه موجب رفع هرگونه محدوديتي از فدراسيون شده و در پايان به رياست دائم دادكان بر اين مجموعه منتهي مي شود. در اين بين هم بايد موضوع را به شكلي فراتر از قدرت فدراسيون نشان داده شود كه ابلاغ مقامات بين اللمللي است. همراهي برخي رسانه ها نيز كه با هدف دريافت حمايت هاي سفر به جام جهاني 2006 آلمان نيز صورت مي گرد، قابل توجه است. اگرچه اين جريان نيز با اختلاف اساسي مواجه شده است.
تا كنون اين پروژه در رسانه هاي ورزشي با بازتابي همراه نبوده و به گونه اي شكست خورده است، اما محمد علي آبادي زير فشار خواهد بود كه مبادا عدم اجراي اين ماجرا با واكنش بين المللي همراه شود. در نتيجه با قبول تغييرات مورد نظر، زمينه ساز پايان موفقيت آميز اين طرح مي شود. در صورتي كه هم اكنون اساس نامه جديد فدراسيون فوتبال در فيفا وجود ندارد تا به آن واكنش نشان دهد. از سويي، فيفا هرگز در امور داخلي فدراسيون ها وراد نمي شود كه اين نقض مسلم حاكميت ملي دولت ها نيز به شمار مي رود.
اين پيش بيني وجود دارد كه تقابل رئيس سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال در روزهاي آينده وارد مرحله اي جديد شود. آيا فدراسيون مي تواند به اهدافش دست يافته و زمينه ساز استقلال شود يا سازمان تريبت بدني از حق قانوني خود در نظارت كارشناسانه جهت مقابله با ضعف ها و ناكارآمدي ها عقب نشيني نخواهد كرد؟