گفتگوی مشروح "مهر" با برانکو: بعد از چهار سال شایسته چنین رفتاری نبودم، بطورقطع یک جو ناخوشایند علیه تیم ملی ایران ایجاد شده است

- تیم ملی نمی تواند همیشه پیروز باشد
- این تیم ملی به تنهایی توانسته بیش از20 میلیون دلار درآمدزایی داشته باشد
- به همراه رسانه ها دست به هرکاری زدیم تا مردم به تیم ملی کشورشان پشت کنند!

برانکو ايوانکوويچ، سرمربي تيم ملي فوتبال ايران

گروه ورزشی" مهر": پس از نتیجه ضعیفی که تیم ملی در دیدار مقابل مقدونیه کسب کرد، اوج حملات منتقدین به تیم ملی فوتبال و برانکو شدت بیشتری یافت و تا آنجا پیش رفت که برخی از آنها خواستار اخراج وی از تیم ملی فوتبال شدند.
برآن شدیم که با هماهنگی رضا چلنگر دوست عزیزمان با برانکو قرارمصاحبه ای گذاشته تا او درگپ وگفتی دوستانه به سوالات گروه ورزشی " مهر" پاسخ دهد. اونیز مثل همیشه با روی گشاده پذیرفت. اما این بار برانکو ما را به سوئیت کوچک محل اقامتش واقع درهتل گلشهر دعوت کرد.

مانند همیشه خندان نبود و آثارفشارهای عصبی ناشی از انتقادات چند روز اخیردرچهره اش نمایان بود. سرصحبت که بازشد بدون مقدمه بشدت از برخوردهای نادرستی که علیه اوشده بود، گله کرد. برانکو خود را شایسته این همه انتقاد نمی دانست. او معتقد بود که با فوتبال ایران افتخارات بسیاری کسب کرده ونباید حالا که در آستانه حضوردرجام جهانی آلمان هستیم، با ایجاد این جو مخرب مانع از اجرای برنامه هایش برای تیم ملی شویم.

اوبسیاری از این انتقادات را جهت دارمی داند ومی گوید برخی ازاین منتقدین، مغرضانه وبا برنامه پیش می روند و می خواهند به هرشکل ممکن مانع ازموفقیت این تیم و این فدراسیون درجام جهانی شوند. برانکو به فشارهای برخی افراد رسانه ای اشاره می کند و معتقد است آنها برای اینکه مربیان وبازیکنان مورد نظرشان را وارد تیم ملی کنند، دست به هرکاری خواهند زد وموفقیت تیم ملی درجام جهانی برایشان اهمیتی ندارد. آنها می خواهند میان مردم و تیم ملی فاصله ایجاد کنند. یک مدت دکتردادکان را هدف قرارمی دهند و یک موقع کادرفنی را وبرای ایجاد تفرقه دربین این کادر دست به هرکاری می زنند.

برانکو حرفهای بسیاری زد که ازما خواست به رسم امانت پیش ما بماند وبخاطر آرامش تیم ملی از آوردن آنها خودداری کنیم. ماحصل گپ وگفت گروه ورزشی " مهر" را با سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان باهم می خوانیم:

* فکر نمی کردید در برابر این همه انتقاد قرار بگیرید؟
- بزرگترین کارمن این است که به اعصابم مسلط باشم وسعی کنم به حیثیت منتقدانم لطمه نزنم و یک میزان از ادب را برخلاف آنها رعایت کنم.

* و دکتر دادکان را به عنوان بزرگترین حامی درحال حاضر به دنبال خود دارید؟
- در راه رسیدن به جام جهانی دکتر دادکان به من وفخرالدین بگوویچ این فرصت را داد و ما را ازکرواسی به ایران آورد تا به همراه فرکی وشاهرخی بتوانیم بهترین نتایج تاریخ فوتبال ایران را رقم بزنیم. راهیابی به جام ملتهای آسیا به همراه بهبود و افزایش کیفیت تیم ملی که سومی آسیا را به همراه داشت.

این در واقع نتایجی بود که ازما دربرابر انتقادات محافظت کرد، راهیابی به جام جهانی نه خوب بود نه عالی، بلکه فوق العاده عالی بود. این نتایج بود که ما را تاکنون حفظ کرده است. علیرغم آن نمی فهم که چرا شش ماه تمام دارند می نویسند که کادرفنی را باید برکنارکرد وهیچ چیز درتیم ملی سرجایش نیست و کادرفنی به درد نمی خورد. درواقع برخلاف آنها من فکرمی کنم که همه چیز فوق العاده تاکنون خوب پیش رفته است.

در راس همه این امور دکتردادکان به مانند پدری همه چیز را برای فرزندانش فراهم ساخت. یعنی به محض تقاضا هرچه را که خواستیم فراهم کرد، از زیرساختهایی چون کمپ ومحل اردویی گرفته تا برگزاری اردوهای خارجی و... فدراسیون فوتبال به هیچ کس بدهکار نیست. حتی برای تیمهای امید وجوانان مربی خارجی استخدام کرده است تا کارها هرچه بهترپیش برود تا فوتبال ایران توسعه یابد. حالا من نمی دانم چه چیزی را باید توجیه کنم. مرا آورده اند که کار انجام دهم ومن هم با یک استیل مناسب کارم را انجام می دهم.

دکتر دادکان وفدراسیون فوتبال تاکنون بهترین نتایج را میان سایر فدراسیونهای ورزشی کسب کرده اند. این تیم ملی ونسل فعلی فوتبال ایران ظرف دوسال گذشته به تنهایی توانسته اند بیش از20 میلیون دلار درآمدزایی داشته باشند. یعنی تنها رده سنی هستیم که درحال درآمدزایی می باشیم و زندگی 5 هزارنفر کارمندان فدراسیون، هیاتهای فوتبال سراسر کشور و... را از این راه می گذرد. این تیم ملی بزرگسالان است که برای سایر رده های ملی هم درآمدزایی داشته است. چرا که درپی عملکرد فوق العاده تیم ملی سایر اسپانسرها به سرعت دنبال وصل شدن با فدراسیون هستند. نتایج بهتر پول بیشتری راهم نصیب تیم ملی خواهد کرد.

* چهارسال پیش قبل از بازیهای آسیایی بوسان همه گفتند دکتر دادکان برکنارتان خواهد کرد، اما محکم پشت شما ایستاد و پس ازگذشت چهارسال شرایط مشاهبی برای شما روی داده است؟
- به خوبی به این مسئله واقف هستم که کارکردن با دکتر دادکان به هیچ وجه ساده نیست. چرا که اوهم مثل ما تحت فشار این قبیل حملات بدون استدلال ومنطق است. بدون هیچگونه شالوده و اسامی. او هم می داند کار راحت نیست چرا که از جوانب مختلف به او هم حمله ور شده اند اما دادکان به خوبی به این امر واقف است که هیچ کس جز ما چند نفر شجاعت نداشت بیاید و هدایت تیم ملی را در آن شرایط حساس برعهده بگیرد. ما هم وارد ریسک شدیم وبا علم بر اینکه می دانستیم همه منتظرغرق شدن ما بودند، عهده دارهدایت تیم ملی شدیم و حالا که تیم ملی به جام جهانی صعود کرده صدها مالک برای آن پیدا شده که می خواهند هرکدام سهمی درهدایت کردن تیم ملی داشته باشند تا شاید یکسری بازیکنانشان را درتیم ملی بازی دهند و دکتر دادکان بهتر ازهرکسی به این قضیه واقف است. این موضوع واقعا باورکردنی نیست که شش ماه تمام درمورد مشکلات بگویند درحالیکه هیچ مشکلی نیست.

* چرا فکرمی کنید عده ای دنبال منافعشان هستند و دربرابر انتقادات مقاومت می کنید، مگرنه اینکه از دیدار آلمان تا مقدونیه تیم ملی پرنوسان ظاهرشده است؟
- قبل ازهرچیز درنظرداشته باشید که فوتبال برخلاف آن نظریه ای که در رسانه های ایران مطرح می شود، اصلا ساده نیست. بلکه بسیار ورزش پیچیده ای است که ابتدایی ترین مسئله آن هماهنگ کردن یازده بازیکن در آغازهرکاری است. بازیکنانی با عادات وتفکرات مختلف آن هم درتیم ملی که قبل ازهرمسابقه طبق قانون فیفا می بایست 3 جلسه تمرین داشته باشیم. پس می بینید با آن زمان کم، سخت است بتوانیم همه مسابقات را عالی پشت سر بگذاریم، چون اینها انسان هستند و صاحب ضعفها وقوتهای شان. هیچ بازیکنی نیست سراسرسال درفرم عالی بسرببرد، بلکه دچارنوسانات مختلفی می شود و این ازنظرمن عادی است. به طورمثال بازیکنان بارسلونا فصل پیش را بسیارضعیف آغازکردند ومجددا به فرم ایده آلشان رسیدند. منظورم ازاین مثال تیمهایی است که فوتبال را هم زیبا بازی می کنند. آنها درجام باشگاههای اروپا دریک چهارم نهایی حذف شدند و درلیگ هم پایین تر از اوساسونا قرارگرفتند.

* درحال حاضر تیم ملی بعد از جام ملتهای چین زیبا بازی نمی کند؟
- تا جایی که به تیم ملی بستگی دارد، تیم ملی قبل ازبوسان وقبل ازچین 6 هفته تمرینات مشترک داشت. یعنی اینکه می شود دراین مدت کارهای زیاد را انجام داد. ما قبل از چین درتهران تورنمنت بسیارخوب غرب آسیا را داشتیم که بازیهای رقابتی خوبی بود و استارت مناسبی برای جام ملتها زده شد و کارنهایی را در اردوی آلمان به اتمام رساندیم. درچین طبق نظر کارشناسان متخصص در جام ملتهای آسیا دیدارمان برابرکره جنوبی بهترین بازی دورانهای اخیر این جام لقب گرفت. اینگونه رقابتها در هیچ کجای دنیا مکررا برگزارنمی شود، بلکه ایران وکره عالی بازی کردند. خود من وقتی آخرین دوره جام جهانی را به یاد می آورم، به سختی باید فکرکنم که برزیل کدام مسابقه اش را زیبا بازی کرده است، آنها درفینال بدترین بازیشان را انجام دادند و2 گل زدند که مقصر اصلی آن شکست بهترین دروازه بان جام جهانی اولیور کان بود. این ورزش است وباید این قبیل موضوعات را درک کرد.

تیم ملی ایران نمی تواند دائما پیروزباشد. ما ازمقدونیه دوکلاس بهتربودیم و1-2 هم باختیم. مسابقه ای که قبول دارم خوب بازی نکردیم. اما آن کسی که این دیدار را آنالیزمی کند اولا باید آنالیزش را اینگونه آغازکند که ابتدا وضعیت درون زمین را به طور کلی بررسی کند که کی بهترتوپ را به جریان در آورد؟ چه درکار دفاع و چه درکارحمله و سایرجوانب را بسنجد ودر آخرنتیجه گیری کند که کدام تیم خوب بوده یا بد؟

* قبل ازتورنمنت تهران گفته بودید که این تورنمنت مهمترین تورنمنت سالهای اخیر ایران بوده و لقب جام جهانی کوچک را به آن داده بودید. اما اکنون به گونه دیگری صحبت می کنید؟
این تورنمنت یکی ازقویترین تورنمنتهایی بوده که درتاریخ تورنمنتهای ایران برگزارشده است که در آن 3 تیم به جام جهانی رفته بازی می کردند و به این دلیل می بایست 100هزارنفر ازآن دیدن می کردند، لیکن ما به همراه رسانه ها وخبرنگاران دست به هر اقدامی زدیم تا بگوییم این تورنمنت 2 ریال هم نمی ارزد و آنرا کم اهمیت جلوه دادیم تا مردم به تیم ملی پشت کنند.

* اما بحث ما روی زمان است که می شد با نفرات داخلی هماهنگی بیشتری در تیم ملی ایجاد کرد و لژیونرما کمتر بازی می کردند تا بازیکنان لیگ برتر با انگیزه تر شوند؟
- اول باید این نکته برای اذهان عمومی روشن شود که درتیم ملی همیشه بهترین بازیکنان به بازی گرفته می شوند ومن این حق را ندارم، اگر بازیکنی سزوارحضور و بازی درتیم ملی است، این حق را از اوسلب کنم. یعنی لژیونرها که درخارج بازی می کنند، حق دارند ازمن ناراحت شوند، اگرنگذارم آنها درتیم ملی بازی کنند. درهمه جای دنیا روال این است.

* اگر دیدار تدارکاتی مناسب دیده می شد، لژیونرها هم بهترکار می کردند؟
- انگلستان بعد از 5/1 سال توانست یک بازی خوب مقابل آرژانتین تدارک ببیند. چرا که این سرنوشت تیمهای ملی است که به سختی بتوانند همه مسابقات دوستانه شان را در سطح بالا برگزارکنند. به اعتقاد من هرتیمی یک دوره افت دارد، درست مثل سپاهان که درخانه نتیجه را به راه آهن واگذارکرد و سایپا با ابومسلم مساوی کرد. اینطوری است که حتی باشگاهها هم که بازیکن را 24 ساعت دراختیار دارند، دوره های افت خود را خواهند داشت. از سوی دیگر ایران وهمه تیم های ملی دنیا درسال فقط ده دیدارتدارکاتی یا رسمی خواهند داشت. براساس قانون فیفا بازیکن 72 ساعت قبل ازبازی دوستانه و5 روز قبل ازبازی رسمی در اختیار تیم ملی قرار می گیرد. حالا چطورمی شود همه چیزکامل باشد ومن خوشحالم که ما در این دوره افت بازهم خوب کار می کنیم. تیم ملی ازنظر من فوق العاده کارمی کند، چون دربازیها اندکی ضعیف ظاهرشده ایم، این یک واقعیت و استدلال برای من است وتا جایی که به لژیونرها مربوط می شود، اگر آنها نیایند کی فرصت و زمان داریم تا آنها راببینم وکنارهم بازی کنند تا هماهنگ شوند. مهمترین هدف من ایجاد یک پرستشگاه ازتیم ملی نزد بازیکنان است.

* باشگاههای لیگ برتری معتقدند که بازیکنانشان بدون آنکه در تیم ملی آزمایش شوند، سرخورده به باشگاه باز می گردند؟
- قبل ازهرچیز باید پاسخ دهم که من نمی دانم چرا سرخورده به باشگاه بازمی گردند؟ بلکه مربیان باشگاهی باید جواب بدهند، چرا بازیکن تا زمانی که نزد من است، بسیار با انگیزه کارمی کند. این مسئله آنهاست که چگونه بازیکنانشان را آماده نگه دارند، این طبیعی است که همه دوست دارند به تیم ملی بیایند، چرا که تیم شرایط فوق العاده ای دارد. هتل، غذای مناسب، مراقبت عالی زیرنظرمربیان و کادرپزشکی همه دست به دست هم می دهد تا بازیکن در تیم ملی با انگیزه کارش را دنبال کند. فیفا درقوانین خود گفته درهردیدار دوستانه می بایست 6 تعویض صورت پذیرد ونه بیشتر. ما هم در دو دیداردوستانه 12 تعویض داشتیم. برای همین نمی شود همه بازیکنان را تست کرد و آنها درتمرینات می بینیم. پس می بینید که هیچ زمان شرایط کامل نیست. اما من از همین وضعیت هم راضی هستم. مربیان و بازیکنان باید بدانند هرکسی حق ندارد به تیم ملی دعوت شود، مگر آنکه بسیارعرق بریزد تا پایش به تیم ملی بازشود. تازه آن زمان هم تضمین نیست، چرا که سایرین هم به مانند آنها تلاش می کنند.

همین فخرالدین بگوویچ جز 3 دروازه بان برتر اروپا بود، اما از50 بازی ملی یوگسلاوی فقط 15 بازی به او رسید. پس می بینید درتیم ملی کار کردن سخت است، باید سریع وصحیح تصمیم گیری شود، محتوای کار را باید طوری تنظیم کرد که کاردقیق باشد. با توجه به زمان کم می بایست ظرف 15 دقیقه ببینم که کدام بازیکن روی فرم است یا ضعیف ترشده است، حالا با چنین ساختاری باید رفت ونتیجه هم گرفت.

* نگاه کنید آقای برانکو مردم از تیم ملی توقع دارند مثل جام جهانی 98 فرانسه خوب و تماشاگر پسند بازی کند. مردم ما فوتبال را می فهمند و منتقدان هم خواسته آنها را می گویند که بازی خوب می خواهیم. با انگیزه نزد بازیکنان، منتقدان معتقدند که شما برای یکسری بازیکنان حاشیه امنیت درست کرده اید و آنها دیگر انگیزه ندارند. مردم هنوزهم شما را مهره شانس تیم ملی می دانند و دوست دارند تیم ملی همیشه با برانکو پیروز ازمیدان خارج شود؟
- ببینید بعضی ازمقوله ها دارند با هم مخلوط می شوند. اما این شما هستید که اذهان عمومی را شکل می دهید. من هم می گویم که تاکنون نتایج خوبی کسب کرده ام. اصلا نمی دانم کدام تیم ملی دردنیا توانسته تاکنون چنین نتایجی بدست آورد. ما در ژاپن بدون شش لژیونر به میدان رفتیم وهیچکس دراین مورد چیزی ننوشت، هرچند اگر آنها هم بودند بازهم شانس اول پیروزی با ژاپنی ها بود. چرا که آنها درخاک خودشان بازی می کردند. اما شانه به شانه آنها پیش رفتیم وحتی لحظاتی برتر ازآنها بودیم. می گویند ما دربرابرکره ضعیف بازی کردیم، درحالی که برعکس آنها معتقدم خوب هم بازی کردیم وحتی روی بدشانسی دوگل دریافت کردیم، درحالی که کره برتر ازما نبود وتعداد شانسهایش کمتر ازما بود. زمانی می شود گفت که ما ضعیف بودیم که مثل صربستان توپهایمان به وسط زمین نمی رسید وخودمان نزدیک هیجده قدم هم نبودیم، نه آنکه تا آخرین لحظه دنبال مساوی باشیم. درآن بازی ما 4 شانس بیشتر ازکره داشتیم، آن هم برابر80 هزارتماشاگر که انگار برای قهرمانی آسیا به ورزشگاه آمده بودند.

من هرگزنمی پذیرم هیچ تئوری را که بگویند کریمی یا مهدوی کیا آمده اند تهران تا سربه سرما بگذارند. مسابقه آنها در آلمان تمام شد، درحالی که سرشان خیس بود، خودشان را به هواپیما رساندند تا بیایند برای تیم ملی بازی کنند. آنها هم مانند سایرین حق دارند زمانی ضعیف بازی کنند. قبلا هم عرض کردم که بایدهرچه سریعتر تیم را هماهنگ کنم، آن هم با دومسابقه تدارکاتی دیگر!! پس نمی شود درهربازی یک ارنج را امتحان کرد، چرا که هرچه زودتر باید تیم فیکس شود تا کیفیتها مشخص شود و هماهنگی های لازم بوجود بیاید تا هرچه زودتر تیم ملی به سمت تیم شدن پیش برود. این هدف اصلی من است البته هرکس می تواند عقیده خودش را داشته باشد، چرا که هرگزنگفته ام افکارمن محقانه است، اما من با این فلسفه کاری جواب گرفته ام.

من اصلا متوجه نشده ام وقتی می گویند بازیکن انگیزه ندارد یعنی چه؟ اگربازیکن برای تیم ملی انگیزه نداشته باشد، باید سریعا تیم ملی را ترک کند. واقعا ناراحت می شوم کسی از انگیزه وبی انگیزگی نزد ملی پوشان صحبت می کند. نوید کیا یا مبعلی انگیزه ندارند که ذخیره کریمی هستند یا کاظمیان ذخیره مهدوی کیا است؟! آنها حتی باید خوشحال باشند که بیایند با این بازیکنان سرجلسه تمرین و با آنها تمرین کنند. آنها باید ازاین بازیکنان کسب تجربه کنند، این یعنی راه صحیح. الان درتیم ملی جنگ است، برای اینکه فقط 20 بازیکن به جام جهانی می روند. شما می گویید من مهدوی کیا وکریمی را صدا بزنم وبگویم ذخیره باشید. آنها 5 هزارکیلومتر را کوبیدن آمده اند، درحالی که ملی پوش فیکس هستند. آنوقت بخاطر افکارعجیب وغریب مربیانشان ظرف ده روزفقط 15 دقیقه بازی کنند.

می دانید مربی هاشمیان پیش از دیداربرابرکره جنوبی التماس می کرد تا او را برای دوجلسه تمرین ویک تست دو روزبیشتر بگذارم در آلمان بماند. فقط برای تمرین چه برسد به مسابقه؟!! آنوقت شما می گویید لژیونرهای بی انگیزه را دعوت نکن، واقعا متاسفم ومن برای هرمسابقه یک جنگ تمام عیاربا مربیان باشگاههای اروپایی دارم تا بازیکنان را به اختیاربگیرم و آنها فقط بخاطرحس وطن پرستی به ایران می آیند و آنگاه ورزشگاه خالی آزادی را بعد از5 ماه مشاهده می کنند!!!

* با توجه به برنامه از پیش تدوین شده تاکنون به خواسته هایتان رسیده اید؟
- بله کاملا به خواسته هایم رسیده ام. بازیهای دوستانه یکسری دیدارهای آماده سازی هستند که به اعتقاد من اصلا اشتباهی در آنها وجود ندارد، بلکه هرکاری می تواند قاعده خاص خودش را داشته باشد. اگربازیکن در وسط زمین اشتباه می کند یا ضعیف ظاهرمی شود، این اشتباه نیست. بلکه به من نشان می دهد این عقیده خوب نبوده وباید دنبال راه حل دیگری گشت. دیداربا مقدونیه اشتباه نبود، بلکه نشان داد مشکلات درکجا بوده است. دراین دیدارما بیش از5 شانس ایجاد کردیم وباختیم و دربرابرتوگوعلیرغم گلی که زدیم 7 موقعیت گل داشتیم، این نشان می دهد که این فرصت را باید داشت تا بر روی حمله وتاثیر آن کارشود.
دراین دو دیدار 12 تعویض روی هم رفته صورت گرفت که دریکسری بازیکن کمتر ویکسری بیشترشانس بازی داده شد، چرا که قادرنیستیم به یک بازیکن و رده مسابقه شانس بدهم . تیم ملی دو دیدار تدارکاتی دیگر پیش رو دارد که اگربازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا درماههای اسفند وفروردین برگزارشود، دیگر امکان ارزیابی بازیکنان را نداریم.

* شما سطح ایده آل تیم ملی را همیشه جام ملتهای آسیا مثال می زنید آیا در جام جهانی هم می خواهید یا همین سطح فوتبال در آسیا به میدان بروید؟
- من انتظار بهتر شدن تیم ملی را دارم چون تیم ملی از آن دوره پیشرفت کرده است و قاطعانه به جام جهانی رفته این یعنی قدرتمند گرم قوی تر بازی کرده ایم مسابقه با ژاپن در تهران شاید یکی از سخت تمرین مسابقات تیم ملی ظرف 5-6 سال اخیر بود که فراتر مرزهای آسیا برگزار شد. بازی با کره زیبا بود اما در برابرژاپن باید پیروز هم می شدیم . در ژاپن بدون لژیونرها شانه به شانه آنها حرکت کردیم این یعنی ما در جام جهانی بهتر می شویم.

* فکر می کردید بعد از این همه موفقیت در ورزشگاه علیه شما شعار بدهند؟
- برای ما مربیان همه چیز امکان پذیر است. اینها پدیده هایی هستند که مداوم تکرارمی شوند، ولی برای مربیانی که موفق نیستند. به هرکجا می روم مردم با لذت فراوان سلام می دهند وتشکرمی کنند. انتظارنداشتم بعد ازکسب چنین نتایجی و راهیابی به جام جهانی اینگونه مرا در ورزشگاه " هو" کنند. نمی دانم دلیلش چیست؟ ولی جماعت تماشاچی همیشه حق نظردارند وبزرگترین احترام را من نسبت به آنها داشته ام، چون من وهمکارانم بخاطر آنها دست به هر اقدامی می زنیم تا دل آنها شاد شود. همیشه این ترس در وجودم بوده که بخاطر آن چیزی که به ایران آورده شدم، نتوانم به انجام برسانم ونتوانم انتظارات مردم را برآورده کنم. وقتی به جام جهانی راه پیدا کردیم خوشحال ترین مرد دنیا شدم فقط بخاطر مردم ایران.

* این روزها کارهای مثبت برانکو زیاد به چشم نمی آید، اما همیشه در برابر هرکاری ازسوی شما یک علامت سئوال وجود دارد؟
- من بیش ازحد خودم را ناراحت نمی کنم، چون این سئوالاتی هستند متداول، اما این سوال پیش می آید که آیا پشت این سوالات قصد وغرض هم وجود دارد یا خیر. اینکه گفته می شود چرا فلان بازیکن درلیست تیم ملی هست یا نه؟ درحالی که مسائل مهمترین هم وجود دارد.

* فکر می کنید قصد وغرض وجود دارد؟
- من فکرمی کنم بله، وجود دارد، اما من مثل تمام مربیان دیگر با این مسئله برخورد می کنم.

* خیلی ها از این موضوع که تیم ملی به باختن عادت کند، می ترسند؟
- متوجه این سئوالات شما نمی شوم. عادت به باخت یعنی چه؟ من اصلا این انتقادات را قبول ندارم، ما بعد از راهیابی به جام جهانی دردیدار برابر ژاپن درنیمه دوم برتربودیم، درحالی که ژاپنی ها درنیم فصل لیگ بسرمی بردند وجام کنفدراسیون و بازیهای شرق آسیا را پشت سرگذاشته بودند وما با یک دیدارتدارکاتی در انگلیس به مصاف آنها رفتیم. تیمی که 8 سال است که قهرمان آسیاست وبعد از7 سال برابرما درتهران شکست خورد. هیچکس نمی تواند بگوید ما بد بودیم. دربرابرلیبی 4 برصفر پیروزشدیم، درحالیکه آنها در برابر ساحل عاج وکامرون یک برصفرشکست خورده بودند. دردیدار برابرکره جنوبی دوگل دردقیقه اول و آخربدون شانس گل دریافت کردیم، دربرابرتیمی که 6 باربه جام جهانی رفته است. تمام این بازیها برای آن است که در اردوی نهایی درصدد رفع آن بربیایم.

* دو بازی تدارکاتی دیگر پیش رو داریم، نمی ترسید در صورت باخت دراین بازیها از سمت خود برکنار شوید؟
- در ایران همه چیز امکان پذیر است، چون برطبق منطق شما هیچ مربی که راه پیدا کرده به جام جهانی نباید درجام جهانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند!! کرواسی به پرتغال می بازد، هلند به ایتالیا، صربستان به کره، آرژانتین به کره می بازد و آلمان فرانسه دریک بازی کسل کننده که دیدارما برابربحرین قشنگ تر ازآن بود، مساوی می کند وهیچ اتفاقی برای مربیانشان نمی افتد. فدراسیون بحرین بخاطرنرفتن به جام جهانی پاداش می دهد. اریکسون سرمربی سوئدی انگلیس به ایرلند ودانمارک می بازد، هیچ اتفاقی رخ نمی دهد، اما درایران برای یک باخت دردیدار تدارکاتی می خواهند سرمربی را برکنارکنند.

* شما باید متوجه شده باشید که اینجا ایران است و شرایطش با همه جای دنیا فرق می کند؟
- قبول دارم که شرایط به اینگونه است، اما مشکل اینجاست که راه حل ندارید. فقط می خواهید سریعا همه چیزعوض شود. تفاوت اینجاست که وقتی ایویچ به تیم ملی ایران محلق شد، تیم ملی به جام جهانی صعود کرده بود. اما من چهارسال است که در ایران هستم و این یک واقعیت با استدلال است که هیچ زمانی نبوده که یک مربی چهارسال سرمربی تیم ملی ایران باشد و یک نسل موفق را همراه با نتیجه گیری مناسب به همراه خود داشته باشد. آنوقت است که من ناراحت می شوم وقتی می شنوم ومی بینیم که درمورد برکناری من صحبت می شود.

روش صحیح وعادی این است که با من درخصوص اینکه می خواهم یک قرارداد جدید تمدید کنم یا خیرصحبت بشود. عادی است که روزنامه نگاران فشاربیاورند به رییس فدراسیون که به هرقیمتی باید قرارداد برانکو را تمدید کنید. اما ظرف 6 ماه گذشته یک نفرهم این موضوع را ننوشته است، نمی دانم در ایران چرا با مسائل اینگونه برخورد می کنند؟ رسم است وقتی سرمربی نتیجه خوب کسب می کند، قطعا قراردادش تمدید می شود. وقتی نتیجه عالی کسب می کند، آنوقت به هرقیمتی باید قراردادش را تمدید کرد. وقتی نتیجه فوق العاده عالی است، مانند من باید مضطرب شد که چطورمرا را ضی کنند که قراردادم را تمدید کنم. اما شش ماه تمام می نویسند که چطورباید برانکو را برکنارکرد؟ حال شما بگویید این عادی است؟!

واقعا به من برمی خورد وقتی اینگونه با من رفتارمی شود، با تمام ضعفها و جوانب مثبتم. من هم انسانم، مثل شما. اما نقاط مثبت هم داشته ام که ظرف چهارسال نشان داده ام. آن هم تنها بدون خانواده ام وتنها رضایت من خود مردم بوده اند که با محبتهایشان تمام سختی ها را بخاطر آنها تحمل کرده ام وخوشحال ترین آدم دنیا هستم، بخاطر اینکه شادی زیادی را بین مردم بوجود آورده ام.

* می خواهید درخصوص این بی مهریها دلایل آنرا بیان کنید؟
- این مسئله من نیست، براساس یکسری گفته ها وشنیده ها ولی واقعیت این است که برخی از روزنامه ها تا چند روزپیش از تورنمنت علنا نوشتند که موضع ما برکناری شخص سرمربی تیم ملی است، ولی من می گویم این سیاست تحریریه و آن روزنامه است. من نه سر درمی آورم ونه می خواهم تاثیری روی آن بگذارم.

* یکی از منتقدین گفته است روزنامه ها طی یکسال گذشته ازشما حمایت کرده اند و آنها باعث شدند که شما برگردید، اما حالا...؟
- نمی دانم، اصلا معنی این لغت را نمی فهم که کسی ادعا کند ازمن حمایت کرده یا نکرده است. حمایت کردن ازمن به چه معنا است؟ این به این معنی است که نفراتی که ازمن حمایت کرده اند، تیم ملی را دوست ندارند. احتمالا تیم ملی وطن وکشورتان باید بشود ارزش که من هم یکی از اعضای آن هستم وکادرفنی آن. آنچه که ازمن حمایت می کند این موضوع است که من نتیجه کسب کرده ام یا نکرده ام. آخرین باری که ایران را ترک کردم، احتمالا رسانه ها متوجه شدند که بهتر است برگردم. چون با تیم ملی موفق شدم دربوسان نتایج خوبی را کسب کنم. طبیعتا در آن مدتی که درکارم وقفه افتاد، درتمام مدت با دکتردادکان درتماس بودم. ولی پیش از شهریورماه نمی توانستم به ایران بیاییم، یکسری مشکل داشتم که باید حلشان می کردم و زمانی که بازگشتم، دوباره موفق شدم نتایج به مراتب بهتر ازبوسان را کسب کنم. چرا نمی خواهید بفهمید که اول چیزی که مرا نگه می دارد نتایجم است، نه حمایت روزنامه ها.

می دانید حمایت یعنی چه؟ یعنی اینکه اگر به اردن می باختیم یا مساوی می کردیم، آلمان را دیگر نمی دیدیم. آنوقت احتمال این بود که برانکو برود که می بایست هم می رفت. آن موقع بود که شما رسانه ها باید می گفتید برانکو باید بماند و حفظش کرد، این یعنی حمایت. این حمایتی بود که اتو ره هاگل در یونان با آن مردم احساسی داشت تا توانست قهرمان اروپا بشود. اما به جام جهانی راه پیدا نکرد. اما برای ایران این یک موفقیت بسیاربزرگ بود که به جام جهانی راه یافت. در دورقبل جام جهانی، برزیل دردور آخر موفق شد به جام جهانی راه پیدا کند. این اصلا صحت ندارد که روزنامه ها ازمن حمایت کرده اند، اصلا نیازی به حمایت ندارم. یا من دارم خوب کارمی کنم، باید کار می کنم. اگرخوب کارمی کنم طبیعی است که حمایت شوم. اگرشما در روزنامه یا آژانس خبری خوب باشید، قطعا سردبیرشما را حفظ می کند و اگربد باشید بعد ازسه روزخودتان را درخیابان خواهید دید.

* برخی از منتقدین معتقدند تیم ملی برآیند مربی است و مربی شعله فروزان تیم ملی. بازیکنان از برانکو به دلیل انتقاداتی که صورت گرفته حساب نمی برند و تبدیل به باندی علیه وی شده اند؟
- نمی دانم چه پاسخی باید بدهم. همیشه ازهمه راحت تر این قبیل ارزیابی هاست. طبیعتا وقتی من صحبت می کنم درسطح استدلالها صحبت می کنم و استدلالها نتایج هستند. استدلال، نتایج تیم وشیوه کارکردن درتیم ملی است و روابط بین بازیکنان است. فقط متاسفم که چرا اینگونه صحبت می کنند؟ آنها می دانند که درچه کار پرمشقتی بسرمی بریم وهمیشه ما مربیان با چه مشکلاتی متفاوتی روبروهستیم. احتمالا دستورالعملی ازجایی رسیده که اینگونه صحبت و ابرازنظر کنند.

* یکی از منتقدین گفته بازیکنان دیگر از شما حرف شنوی ندارند؟
- دوست دارم مشخص کنند کدام بازیکنان حرف شنوی ندارند؟ این آنالیز است؟ مشخص کنند، نه اینکه به طورکلی درمورد زندگی صحبت کنند، این یعنی کمک. نه اینکه کدام ازبازیکنان خوب بازی نمی کنند وکدام بازیکن درترکیب قرارداده بشود؟ یا اینکه ما درغربت چه کارکنیم؟ نمی خواهم جروبحث کنم، فقط بنویسید واقعا کمکهایی که ارزشمند هستند را می شنوم، نه اینکه بگویند سرعتی تر و محکم تر باید بازی کنید. این را که همه می دانیم.

* درگیری مطبوعات دریکسال گذشته و دادن القابی مانند ترسو، دلال و اسکینزوفرنی، اما باز شما همیشه به آنها پاسخگو بودید؟
- متاسفانه خیلی به من برخورد وقتی دیدم که در رسانه ها ازکلمات زشت وسنگین زیادی استفاده شده است که نه عادلانه بود ونه صحیح. حداقل بسیارمایوس شدم، به این خاطرکه بعد ازچهارسال شایسته چنین رفتاری نبودم. علیرغم اینکه ضعفی داشته باشم یا نداشته باشم، بنظرمی آید بزرگترین مشکل این است که چرا ما به جام جهانی راه پیدا کردیم، ولی طبیعتا من آنها را می بخشم. دلیلی ندارد برای اینکه عصبانی شوم، انواع و اقسام قصه ها وجود دارد وهرگونه ترکیبی بگویید از آن درمی آید، اصلا فکرش را نمی کنم وفقط حواسم را جمع می کنم برای جام جهانی و آنها کلاهشان را بالاتربگذارند، بخاطر این بی ادبی هایشان.

* نظرتان در خصوص موضع گیری برخی از نمایندگان پارلمانی ایران چیست؟
- بطورقطع یک جو ناخوشایند علیه تیم ملی ایران ایجاد شده است. چون با مقدونیه مسابقه داشتیم فقط 20 هزارنفر آمده بودند و در دیدار با توگو که فقط 200 نفر آمده بودند. نمی دانم بخاطریک مسابقه دوستانه باید به کسی پاسخگو بود؟ چون این مسابقات فقط دوستانه است و تدارکاتی ونتایجش غیرمهم است، چون چیزی تصمیم گیری نمی شود. چون اساسا این مسابقات باهدف ایجاد جومثبت برای جام جهانی و بررسی نقاط ضعف وقوت برگزارمی شود.

حال نمی دانم چه اتفاقی رخ داده که به چه کسی وبه چه خاطرباید جواب بدهم، چون این ورزش است که یک نفر می برد و یکنفرمی بازد وحداقل این است باید مردم از ورزش لذت ببرند. درتمام دنیا ورزش برای تفریح مردم است ومن هیچ کجا را مثل ایران ندیده ام که اینگونه با یک بازی تدارکاتی و صرفا دوستانه اینگونه برخورد شود. بازیکنان گلادیاتورنیستند و ازپوست، گوشت و استخوان هستند وسعی می کنند هرکاری ازدستشان برمی آید، انجام دهند که عملا همیشه امکان پذیر نیست. چون حریف مقابل هم این موضوع را می خواهد.

* یکی از منتقدان گفته نتایجی را که شما با تیم ملی بدست آورده اید، را مربیان ایرانی نیز قادر بودند بدست بیاورند. نظرشما چیست؟ درخصوص بازنشسته شدن برخی بازیکنان و نسل آینده تیم ملی فوتبال را چگونه ارزیابی می کنید؟
- من می پذیرم که هرکارشناسی نظرات خودش را داشته باشد وناراحت نمی شوم که آنها به سایرمربیان اعتقاد دارند و این بسیارخوب است. بطورقطع مربیان خوبی چون شاهرخی، فرکی وسجادی در ایران وجود دارند که آنها هم دیده اند. اما درخصوص عدم پشتوانه سازی برای آینده تیم ملی موافق نیستم. ضمن آنکه بازنشسته شدن برخی ازبازیکنان یک تصمیم انفرادی است و مربوط به بازیکن است که کی ازفوتبال دست بکشد؟ هرکس باید خودش درمورد آینده اش فکرکند، درخصوص آینده تیم ملی هم این موضوع را درنظرگرفته نشده است که ما فقط دو بازیکن بالای 30 سال درتیم داریم و درهر اردوی تیم ملی حداقل 13 تا 15 بازیکن بین 20 تا 25 سال شرکت می کنند و آینده درخشانی پیش رو دارند وسالهای سال می توانند دراختیار فوتبال ایران باشند.

دردیدار برابر کره جنوبی شکوری، صالحی نژاد، کعبی، برهانی، تیموریان، منیعی، علوی، زارع ومثلا الان معدنچی، جباری، مبعلی و کاظمیان که طی چهارسال گذشته بوده اند، تنها مربی ای بوده ام که درکنار کسب نتیجه، برای آینده تیم آینده داری را ساخته ام. برای وارث بعدی ام یک تیم جوان و آینده داری را باقی خواهم گذاشت وبه نحوی صاحب تجربه هم خواهند شد. بازی کردن برابر تماشاگران زیاد و دیداربا تیمهای بزرگ و پیدا کردن راه حلهای مناسب درچنین شرایط سختی وتیم ملی درآینده صاحب یک روحیه پیروزمندانه خواهد بود.

* گویا در کادرفنی از آنالیزور استفاده می کنید؟
برای کادر آنالیز به جزء اعضای کادرفنی آقای هومن افاضلی هستند، فکرکنم درترکیب کادرفنی همین تعداد نفرکافی است تا اغتشاش ایجاد نشود، چون این کادرهمگی هم بینش هستند.

* چرا میان این همه کارشناس و آنالیزور مانند جلالی، چراغپور و ... شما افاضلی را انتخاب کردید؟
- چون معتقدم ایشان یکی ازبهترین مربیان ایران است که معلومات بسیارزیادی دارد و بسیاربه فلسفه وبینش من نزدیک است و آن چیزی را که من از او می خواهم را بسیارخوب انجام می دهد. من یک ایرانی را آوردم، نرفتم دنبال یک کروات یا خارجی. چون به وی کاملا اعتقاد دارم. به لحاظ آنالیز کارش عالی است. اوبحرین و توگو را آنالیزکرد و ما بردیم. 6 نفر ازکرواسی زنگ زدند که برای اینکار بیایند ایران، ولی من افاضلی را بر آنها ترجیح دادم.

* یکی از روزنامه ها از قول بلاژوویچ گفته که شما فقط یک تمرین دهنده هستید؟
- این را باید از بلاژوویچ پرسید. به گفته روزنامه ها زیاد توجه نکنید.