عکس از "ايران ورزشی"
«رفتم سراغ داور از او پرسيدم آقاى داور دقيقه چنده؟ گفت هشت دقيقه و ۳۰ ثانيه. گفتم اى واى. من على ۳۰ ثانيه ام. هشت دقيقه دير گل زدم!»
•على سامره بعد از گلزنى در ديدار سال گذشته استقلال- پرسپوليس در دور رفت
«وقتى وارد تونل مى شويم، جو ورزشگاه طورى است كه بازيكنان حريف مى شوند دشمن خونى. بايد لت و پارشان كنيم.»
• مهدى هاشمى نسب در حاشيه مصاحبه اى در هفته نامه تماشاگران
«جواد كاظميان گفته دقيقه ۲۰ گل مى زنم؟ خب، دقيقه ۱۵ مى فرستم اش بيرون. اين كه كارى ندارد!»
•پيروز قربانى در پاسخ به كرى جواد كاظميان، سال ۱۳۸۲
«اين بازى مثل همه بازى ها سه امتياز دارد!»
• اصل جمله احتمالاً مربوط است به كنفسيوس حكيم! اين جمله بارها و بارها به نشانه كم اهميت بودن بازى از زبان مربيان و بازيكنان دو تيم شنيده شده است
«اگر ببازيم، كله ام را از ته مى تراشم.»
• سهراب بختيارى زاده، قبل از فينال جام حذفى بين پرسپوليس و استقلال در سال ۱۳۷۸
«اول محروم كردند بعد به من زنگ زدند كه براساس محروميت ما گزارش بنويس.»
•احمد ابهران قاضى ديدار جنجالى استقلال - پرسپوليس ۱۳۷۳
«مادرم خواب ديده گل مى زنم.»
•فرهاد مجيدى، قبل از داربى سال ۱۳۷۸
«سرگل سوم شادى مى كنم!»
advertisement@gooya.com |
|
•على فتح الله زاده مديرعامل استقلال كه عقيده داشت حداقل دو گل به پرسپوليس مى زنند اما آبى ها اين ديدار را باختند
«توپ استقلالى ها كه خورد به تير دروازه ما، آقايان شش متر پريدند هوا.»
•على پروين در واكنش به سعيد فائقى معاون فنى سازمان كه شايع بود استقلالى است. اين دو بعد ها با هم به شدت ائتلاف كردند.
«من بچه شهرستانم. آمده ام اينجا فوتبال بازى كنم. نه اينكه فحش بدهم. اصلاً به قيافه من مى آيد؟»
•پايان رأفت بعد از ديدار جنجالى ۱۳۷۹
«من يك روز اين پسر را مى زنم: حتى اگر شد در كوچه!»
•بهروز رهبرى فرد خطاب به فرزاد مجيدى، سال ۷۹
«من هيچ وقت اين بازى را نباختم.»
•احمدرضا عابدزاده دروازه بان استقلال و پرسپوليس كه هيچ وقت شكست را در داربى تجربه نكرد.
«سكته كنم خوبه؟»
•ناصر ابراهيمى مربى پرسپوليس در واكنش به حملات رسانه ها پس از شادى عجيب او، پس از گل تيمش كه پشتك زد.
«هاشمى نسب مثل ديوار چين است!»
•احمد مومن زاده زمانى كه هاشمى نسب پرسپوليسى بود.
«از آنها چهار نفر بودند، از ما سه نفر. مرا براى اين محروم كردند كه مساوى بشويم!»
•بهزاد داداش زاده پس از ديدار جنجالى ۱۳۷۳
«پيش بينى را نمى گويم چون نتيجه رويايى است. فقط به دوستان نزديكم گفته ام چند - صفر مى بريم.»
•اكبر غمخوار مدير پرسپوليس قبل از باخت به استقلال در داربى سال گذشته
«هادى طباطبايى خيلى بد بازى كرد. او گل ها را خورد و اين على كريمى بود كه گل نزد!»
• مجتبى محرمى پس از زد و خورد با امير قلعه نويى در داربى ۱۳۷۳
«اين بازيكن ايرانى دست يك بازيكن ايرانى هموطن خودش رو مى گيره و از روى زمين بلندش مى كنه!»
•هيچ كس مگر جواد خيابانى. ديدار برگشت داربى ۱۳۷۹.چند ماه بعد از يك جنجال حسابى
«از اول تا آخر بازى صداى نفسش پشت گوش من بود.»
•فرشاد پيوس در توصيف رضا حسن زاده يارگير هميشگى اش
«رفتيم بازداشتگاه كلى رفيق پيدا كرديم. حتى يك نفر را كه به خاطر مشكل چك افتاده بود زندان، آزاد كرديم.»
•حميد استيلى كه پس از درگيرى با محمد نوازى چند ساعتى را به اتفاق او در بازداشت به سر برد
«من با هيچ كدام شان رفيق نيستم. هيچ كدام شان!»
•على دايى در برنامه نود، پس از ديدار جنجالى سال۱۳۷۹
«كارى مى كنيم هاشمى نسب دقيقه ۳۰ اخراج شود.»
•على پروين قبل از داربى سال ۷۹. در اين بازى هاشمى نسب اولين بازى اش را براى استقلال كرد و يك گل به پرسپوليس زد.