در همين زمينه
12 تیر» کنسرت شجریان در تهران پس از 2سال، ایلنا7 اردیبهشت» آغاز کنسرت های شجريان و گروه شهناز در استراليا، مهر 2 اردیبهشت» جليل شهناز، خانه موسيقی را با حضور محمدرضا شجريان و ديگر اعضا؛ بازگشايی کرد، ايلنا 26 اسفند» ديدار اعضاي شورايعالي خانه موسيقي با استاد شهناز، همشهری 18 دی» تقدير بازيگران از استاد آواز ايران، شجريان مهمان خانه سينما بود، اعتماد
بخوانید!
1 مهر » زنگ آغاز سال تحصيلی به صدا درآمد، ايلنا
31 شهریور » عندليب ايران زمين، سال هفتادم بر تو مبارک بادا، عرفان قانعی فرد 30 شهریور » پخش سريالهاي ايراني از تلويزيون ترکيه، ايسنا 30 شهریور » تهيهكنندگان «24» «سرزمين مادري» را به روي آنتن ميبرند، ايسنا 30 شهریور » بازگشت محمدرضا سرشار به جایزه کتاب سال منتفی است، مهر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! عندليب ايران زمين، سال هفتادم بر تو مبارک بادا، عرفان قانعی فردمغنی کجايی نوايت کجاست مغنی از آن پرده نقشی بيار چنان برکش آواز خنياگری « ساقی نامه حافظ» در ۷۰ سال پيش – ۱ مهر ۱۳۱۹ – که يک سال قبل از پايان ايام رضا شاهی بود، در چنين روزی ، طفلی پای به عرصه وجود نهاد که امروز مردمان ديارش ، وی را " خسرو آواز ايران " می شناسند.درباره شعرهای برگزيده آوازش اين گمان به ذهن متبادر می شود که آئينه دوران زيستنش بوده و صدايش را پژواک روزگار ناميدند... چه آن زمان که يکی خيال انديش، خواب فرعون می ديد و چه آن دوران که يکی " مخبط دين شان و حکم شان – از پی طومارهای کژبيان" بود به شناعت، هوس مسخ کردن هنر ايران زمين کرده بود....اما شجريان؛ سوز دل دم های سرد را از حنجره اش بازگفت
گرچه در آئينه رازگون تاريخ باستان ايران زمين، شه های غافل زمانه که جبرشان به فرياد الله الله خلق ، بی اثر ماند ، حکايتی است در ادب و فرهنگ ما ، که اهل هنری " مهرها روياند از اسباب کين " و مردمان اهل شرم و آزرم را به عتاب از دروغ و جستن فروغ فراخواند تا صبوری اختيار و گمان سپيدی بعد از سحر را يقين کنند... گاه يکی زان هزار عندليب هنر ايران زمين؛ پيغامش الوداع گفتن مردمان با غم بود که در مرگ سياه ، از زايش برگ و گياه و آوردن صبا گلی ز گلزار اميد و.... چه هنرمندانی که بر مردمان ديار، شور بخشيدند و غم پوشيدند.... نه يوسف بودند نه يعقوب اما غافل نماندند که چرخ گردون بازی بسيار دارد.. و خنده ها از نو زنده شد بر لبان خشکيده چشم به انتظاران. اما ای عزيز!، سال هفتادم بر تو مبارک بادا و اميدوارم که آرزويت امسال به تحقق برسد و آن همانا کنسرت تو در استاديوم آزادی تهران است که هفت شب رايگان برای مردمان ديار ايران زمين ، با عشق و آواز رود حريفان، بخوانی و گلبانگ آن خسروانی سرود بر آسمان ايران زنی!.... شايد دف و چنگ را ساز کنی و به آيين خوش، نغمه آواز ونوای مرغ سحر را با اشک شوق و مستی همگان درآميزی... کسی چه داند از پرده تقدير... Copyright: gooya.com 2016
|