مردی که دروغ نمیگفت، محمد نوری به خاک سپرده شد، ايلنا
پيکر محمد نوری درحاليکه جمعيت زيادی از دوستدارانش احاطهاش کرده بودند، رهسپار ديار خاک شد. آنها که از نزديک او را میشناختند از محاسنش گفتند و ديگران ترانههای او را زمزمه کردند.
ايلنا: پيکر محمد نوری در ميان جمعيت زيادی از علاقمندان وی درحالی به جايگاه ابدیاش بدرقه شد که حاضران با چشمان گريان میخواندند «ما برای آنکه ايران خانه خوبان شود/ رنج دوران بردهايم».
به گزارش خبرنگار ايلنا، اين مراسم که صبح امروز(۱۱ مرداد) ساعت ۹:۳۰ در مقابل تالار وحدت برگزار شد و در آن چهرههايی مانند شهرام ناظری، فريدون شهبازيان، احمد ابراهيمی، امينالله رشيدی، نيما مسيحا، مجيد اخشابی، بيژن بيژنی، جواد مجابی، هادی منتظری، منوچهر آذری، علی مرادخانی، اردشير رستمی، ميلاد عمرانلو، علی ترابی، اميرنيا، ايمانیخوشخو، محمدعلی خبری و حميد شاهآبادی درکنار جمعيت پرشماری از علاقمندان به آوازهای محمد نوری حضور داشتند.
اين مراسم در ابتدا با پخش پيام محمد سرير(مديرعامل خانه موسيقی) اينگونه آغاز شد: اين روزها حسرت از دستدادن هنرمندان بر دوشمان مینشيند و ما را داغدار کرده است.
فقدان محمد نوری که پيش از پنج دهه طنين صدايش در قلب ما جای گرفته است؛ اندوهی عميقتر و ماندگارتر است و برای من که تجربهی همکاری با او را داشتم، تحمل اين درد دشوار است. آوازهای او از رايحهی فرهنگ ديرين مردم برخوردار است و خاطرههای او برای ما جاويدان خواهد ماند.
در ادامه داريوش پيرنياکان(سخنگوی خانه موسيقی) گفت: من افتخار اين را داشتم که سالها در بسياری از شوراهای موسيقی و جشنوارهها به عنوان داور درکنار محمد نوری باشم. بودن با او، باوجود اينکه از کودکی به صدای او علاقه داشتم؛ علاقهام را به او صدچندان کرده بود. زندگی و سلوک محمد نوری بسيار برتر از صدای او بود چراکه ما معمولا تقوا را در مسائل عرفی و دينی به کار میبريم، ولی بايد گفت محمد نوری به معنای واقعی تقوای هنری داشت.
اين مدرس و رديفدان با تاکيد بر اين موضوع که نوری هيچوقت از کسی متوقع نبود، خاطرنشان کرد: محمد نوری درباره مسائل مادی حرف نمیزد. او هيچگاه به مسائل حاشيهای موسيقی که در کشور ما زياد است؛ نپرداخت.
سيمون آيوازيان؛ ديگر سخنران اين برنامه بود که وی نيز مانند همه از خلق و خوی حسنه نوری گفت: محمد نوری در هنر بسيار متواضع و بیادعا بود و هيچگاه درپی پول و مقام نرفت. هنرش دلنشين بود و بیشک برای هميشه ماندگار خواهد بود. محمد نوری يک خادم حقشناس و خيرانديش بود و نمیتوانم باور کنم که ديگر در کنارمان نيست.
در ادامه داوود گنجهای گفت: خوشحالم که يک عمر با اين مرد بزرگ زندگی کردهام و از طرف خانه موسيقی اين مصيبت بزرگ را به هنرمندان تسيليت میگويم. امروز در اين مراسم شاهد جمعيت هستيم که همه با عشق آمدند و اين رفتار فقط برای کسانی پيش میآيد که عاشق زندگی همنوعانشان هست.
گنجهای گفت: همسر نوری هيچگاه نگذاشت که کسی برای هزينههای بيمارستان او خرجی کند و میگفت ما پول داريم و خودمان بايد خرج کنيم. بعداز مرگ محمد نوری؛ تمام پرسنل بيمارستان «جم» برای تشييع او آمدند که از همه آنها تشکر میکنم.
وی تاکيد کرد: محمد نوری معلمی بود که هيچگاه در تدريس خساست نمیکرد و دروغ نمیگفت و شعار نمیداد. او مردی اديب و وطنپرست بود و ما بايد قدردان او باشيم.
در پايان اين مراسم ترانه «سفر برای وطن» از نادر ابراهيمی که محمد نوری آن را خوانده است، پخش شد و شاگردان او روی سن آمدند و با اين قطعه همخوانی کردند:
ما برای پرسيدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کردهايم
چه سفرها کردهايم
ما برای بوسيدن خاک سر قلهها
چه خطرها کردهايم
چه خطرها کردهايم
ما برای آنکه ايران خانهی خوبان شود
رنج دوران بردهايم
رنج دوران بردهايم
ما برای آنکه ايران گوهری تابان شود
خون دلها خوردهايم
خون دلها خوردهايم
***
ما برای بوييدن بوی گل نسترن
چه سفرها کردهايم
چه سفرها کردهايم
ما برای نوشيدن شورابههای کوير
چه خطرها کردهايم
چه خطرها کردهايم
ما برای خواندن اين قصه عشق به خاک
رنج دوران بردهايم
رنج دوران بردهايم
ما برای جاودانه ماندن اين عشق پاک
خون دلها خوردهايم
خون دلها خوردهايم.