در همين زمينه
24 دی» تاريخ، بزرگان ايراني و فرانسوي، اعتماد9 آبان» فرانسه شبکه مخصوص پخش فیلم برای خاورمیانه تاسیس میکند، پرس تی وی
بخوانید!
4 تیر » بخش مهمی از تکه های گمشده منشور کورش پيدا شد، در اين بخش نيز باز تاکيد بر آزادی مذاهب است، کميته بين المللی نجات پاسارگاد
4 تیر » مِهرپَرستی در فرانسه، عليرضا مناف زاده، راديو بين المللی فرانسه 4 تیر » به علی عامهکن، هنرمند تصويرگر و گرافيست مبتلا به سرطان در ايران کمک کنيم! 4 تیر » پای سخن حجتالاسلام کديور، جمعهگردیهای اسماعيل نوریعلا 3 تیر » شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، farsi1 در حاشيه امنيت، فواد شمس
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مِهرپَرستی در فرانسه، عليرضا مناف زاده، راديو بين المللی فرانسهچندی پيش، گروهی ازکاوُشگرانِ فرانسوی وابسته به بُنيادِ ملّیِ پژوهش هایِ پيشگيرانهء باستانشناختی (INRAP)، پرستشگاهی را درآنژه (Angers)، شهری در غربِ فرانسه، کشف کردند که کريستيان گودينو، مورّخ و باستانشناسِ معروفِ فرانسوی، آن را کشفی استثنايی خوانده است. اين پرستشگاه در اوايلِ قرنِ سوّمِ ميلادی برایِ پرستشِ ميترا يا مِهر، يکی از خدايانِ باستانیِ هندوايرانی، ساخته شده بود. تاکنون، باستانشناسانِ فرانسوی چندين پرستشگاهِ ميترا در خاکِ فرانسه شناسايی کرده اند. اين خدا را در سانسکريت و پارسیِ باستان «ميترا» و در فارسی «مِهر» می نامند. از همين رو، در فارسی به پيروانِ آيينِ ميترا، مِهرپرست می گويند.
کارِ اصلیِ کاوُشگرانِ اين بنيادِ پژوهشی، رديابی و کشفِ ميراثِ باستانشناختیِ فرانسه است در زمين هايی که در محدودهء طرح هایِ بزرگِ راه سازی يا ساختمان سازی قرار گرفته اند و عملياتِ خاکبرداری و خاکريزی در آن ها آغاز شده است. ظرفی سفالی به شکلِ مشربه بيش ازهمه کنجکاوی برانگيخته است. بر رویِ آن نوشته اند: پيشکش به ميترا، خدایِ شکست ناپذير. حدس می زنند که اين ظرف را در فاصلهء ميانِ سال هایِ ۱۶۰ و ۲۳۰ ميلادی در يکی از کارگاه هایِ لُزو (Lezoux) در نزديکی هایِ کلِرمون فران (Clermont-Ferrand) ساخته اند. «شهروند جِنياليس» نام شخصی است که گويا سفارشِ ساختنِ اين ظرفِ سفالی را داده بود تا آن را به ميترا تقديم کند. اين نام بر رویِ ظرف حک شده است که نشان می دهد سفارش دهندهء ظرف، پيش از پُختنِ سُفال در کوره، نام وهديه نامهء خود را بر رویِ ظرف نوشته بوده است. پس از نام جِنياليس، سه حرف (amb) ديده می شود که به گُمانِ باستانشناسان ممکن است باقی ماندهء کلمه ای باشند. شايد سفارش دهنده، اَمبی یَن (ambien) يعنی اهلِ اَمی یَن (Amiens) بوده و در آنژه نمی زيسته است. بدين سان، اين ظرفِ کوچکِ سفالی، روايتگرِ سرگذشتِ يکی از پيروانِ آيينِ ميترا در قرنِ سوّمِ ميلادی است که از اَمی یَن به راه افتاده بوده است تا پس از پيمودنِ ۶۰۰ کيلومتر راه به کارگاه هایِ سراميک سازیِ معروفِ لُزو برسد و از آنجا دوباره راهی به مسافتِ۵۰۰ کيلومتر بپيمايد تا به پرستشگاهِ ميترا در آنژه برسد و هديه اش را به خدایِ خويش تقديم کند. در اين پرستشگاه صدها سکّه نيز يافته اند که به ميترا تقديم شده بود. تمثالِ ميترا را بيشتر از کلاهِ فروگيايیِ آن می شناسند. تنديسی که از او در اين پرستشگاه يافته اند، دو تکه است. سرِ تنديس که بسيار آسيب ديده است، از تن جداست. بُلندایِ تنديس در مجموع يک متر و بيست سانتی متر است. کاوُشگران، پُشته ای استخوانِ خروس نيز در کناره هایِ پرستشگاه يافته اند و حدس می زنند که پيروانِ ميترا به جایِ قربانی کردنِ گاوِ نَر در پيشگاهِ ميترا که يکی از مراسمِ آيينی آنان بوده است، خروس قربانی می کرده اند. پرستشگاه، روزنه ای هم به بيرون داشته که دليلِ استواری است برزيرزمينی بودنِ آن. اين ويژگی ها همه نشان می دهند که پيروانِ اين کيش، خدایِ خود را مخفيانه می پرستيده اند. پرستشگاه هایِ ميترا تصويری ازغار نيز بوده اند. زيرا در روايات آمده است که ميترا در غاری از يک صخره زاده است. باستانشناسان معتقدند که پرستشگاه را گروهی از مسيحيان در سالِ ۳۹۳ ميلادی ويران کرده اند. از رویِ خرابی هایِ به جا مانده رویِ نقش هایِ برجستهء ديوارهایِ پرستشگاه، حدس می زنند که مهاجمان به تَبَر و کُلنگ مجهّز بوده اند. کيشِ ميترايی را نظاميان و بازرگانانِ رومی که به شرق رفت و آمد می کردند و در آنجا با اين کيش آشنا شده بودند، درسرزمين هایِ امپراتوریِ روم رواج دادند. ميترا، خدایِ خورشيد و جنگ است و معمولاً آن را در حالِ کشتنِ گاوی نَر تصوير می کنند. زادگاهِ اين خُدایِ کُهن را سرزمينِ ايران می دانند. در روايات آمده است که او در غاری از يک صخره زاده شد. نخست، شبانانی که در آن حوالی بودند بر او ايمان آوردند. آنگاه او گاوی نَر را بکُشت و هرجا که قطره ای از خونِ گاو فروچکيد، آنجا سرسبز و بارور شد. بعضی از پژوهشگران، نشانه هایِ پرستشِ او را در دوره هایِ پيش از آمدنِ آرياييان به ايران يافته اند. آنچه مسلم است، اين آيين پيش از ظهورِ کيشِ زرتشتی در ايران رايج بوده است. ميترا يا مِهر چنان جايگاهی در ايرانِ پيش از زرتشت داشته که به اوستا نيز راه يافته و به صورتِ فرشتهء فروغ و روشنايی و پاسدار عهد و پيمان در آمده است. يکی از يشت ها زير عنوانِ مِهريشت به نام اوست. Copyright: gooya.com 2016
|