بخوانید!
29 خرداد » هري پاتر به كمك گردشگري فلوريدا ميآيد (+ ویدئو)، ايسنا
29 خرداد » وزير كشور: برخورد با باندهاي فساد و فحشا - ايجاد يك ميليون و يكصد هزار شغل در جامعه در سال جاري، ايسنا 29 خرداد » محمدرضا لطفي: موسيقي جدي ايران زيرزميني شده است!، ايسنا 29 خرداد » گفتوگوی خبرآنلاین با استاد محمود فرشچیان: همه زندگیام را به پای عظمت هنر ایرانی میگذارم 29 خرداد » "ژوزه ساراماگو" خالق رمان "كوري" درگذشت، ايسنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گفتوگوی خبرآنلاین با استاد محمود فرشچیان: همه زندگیام را به پای عظمت هنر ایرانی میگذارممحمود فرشچیان که ساکن نیوجرسی آمریکاست، مدتی است به ایرانی آمده تا در کنار نمایشگاهی که از آثارش در گالری موزه فرشچیان در کاخ موزه سعدآباد برگزار شده، میزبان علاقهمندان آثارش باشد. آذر مهاجر: در اتاقی کوچک نشسته بود و صبورانه به حرفهای مهمانانش گوش میداد. صدها نفر دانشجو، پیر و جوان و حتی کودکانی با پدر و مادرشان آمده بودند تا استاد آثارشان را ببیند و نظر بدهد، راهنماییشان کند و عکسی بیاندازند و امضایی از او بگیرند و... او نیز در 81 سالگی با آرامش و خوشرویی پذیرای تکتک مهمانانش بود.
با لهجهای که هنوز یادآور زادگاهش بود، برای علاقمندان توضیحاتی میداد و گاه دست به قلم میبرد و طرحهایی میزد تا راهنماییشان کند. پس از آنکه از دفتر مدیریت موزه فرشچیان پایش را به گالری گذاشت باز این هجوم خیل علاقمندان به خود او و هنرش بود که بر سرش بارید. دست آخر مسئولان موزه به زحمت او را از طرفدارانش جدا کردند تا به موقع به یک ملاقات برسد. این گفتوگو در فاصله بین رفت و بازگشت محمود فرشچیان به دفتر مدیر کاخ موزه سعدآباد انجام شد و به لطف استاد که ترجیح داد، راننده را دنبال کارش بفرستند و قدم زنان به سئوالات خبر پاسخ دهد. شما وقتی از ایران رفتید بسیار جوان بودید و در معرض فرهنگ غرب قرار گرفتید، اما چه چیزی باعث شد در نهایت به یکی از اصیلترین هنرهای ایرانی روی بیاورید و سالهای سال توان و تلاشتان را به این هنر اختصاص دادید؟ در واقع این عشق و علاقه شما ناشی از نوع تربیت شما در خانواده بوده است؟ نگران این نبودید که نقاشی ایرانی رنگ کهنگی به خود بگیرد و در جریان هنرهای نو فراموش شود؟ آیا نوآوری شما در نگارگری ایرانی و رسیدن به سبک جدیدی در این هنر نتیجه چنین نگاهی به هنر ایرانی بودهاست؟ از همان زمانی که جوان بودید به این مسئله واقف بودید یا در طول زمان به این نتیجه رسیدید؟ مخاطبان آثار شما تردیدی ندارند که آنچه شما به هنر نقاشی ایرانی دادهاید از جمله تابلوی عصر عاشورا و ضامن آهو، تنها نتیجه هنرمندی شما و تسلطتان بر تکنیک و فن نقاشی نیست. در پس این آثار به جز دانش هنری و دستان توانمند، چیزهای دیگری را هم میتوان دید که من نمیتوانم نام جامعی برای آن پیدا کنم. خود شما فکر میکنید چه چیزهایی به آثارتان روح بخشیده است؟ یعنی این اعتقاد مذهبی شما باعث شده در هنر به تعالی برسید؟ به پشتکار اشاره کردید؛ داستان زندگی شما پر از ماجراهایی است که نشان میدهد همیشه انسان سختکوشی بودهاید و برای رسیدن به هدف لحظهای درنگ نکردهاید. این پشتکار در شما یک خصوصیت ذاتی است یا ناشی از عشق و علاقه شما به هنر و شاید هم خصوصیتی در راستای اعتقادات مذهبی شما؟ کسی نمیتواند منکر سهم عشق در شکوفایی یک هنرمند شود، اما امکانات و شرایط چقدر در شکوفایی استعدادهای یک هنرمند نقش دارد؟ یعنی معتقدید یک هنرمند در بدترین شرایط و در محرومترین جامعه هم میتواند استعدادهایش را به شکوفایی برساند و بدرخشد؟ زمانی که جوان بودید و هنوز در حال تحصیل، امروزتان را برای خودتان ترسیم کرده بودید؟ منظور من جایگاه علمی و هنری امروز شماست نه سن و سالتان! شما از معدود استادانی هستید که همچنان که در قید حیات هستید و سایهتان بالای سر هنر ماست، موزههایی به نام شما نامگذاری شده و ... درست است، اما وقتی نام شما برای یک موزه انتخاب میشود، نشان از آن دارد که برخلاف بسیاری از هنرمندان، دیده شدهاید و قدرتان شناخته شده! شما سالهاست در عرصه هنر فعالید و در دورههای مختلفی کار کردهاید. در داخل کشور و خارج از آن، قبل از انقلاب و بعد از آن، در زمان جنگ و در فضاهای مختلف سیاسی و مدیریت دولتهای مختلفی که هر کدام شیوه خودشان را در اداره امور فرهنگی و هنری کشور داشتهاند. به اعتقاد شما مدیران اجرایی چقدر میتوانند در جریان هنر و فرهنگ نقش داشته باشند و این نقش چگونه باید ایفا شود؟ این نکته را قبول ندارید که برنامهریزی در عرصه فرهنگ و هنر و داشتن سیاستهای درست و اصولی میتواند به رونق هنر و رشد آن بیانجامد؟ این خواسته من به خاطر اصالتهای هنری این سرزمین است و کسانی که به این هنرهای اصیل عشق میورزند. به همین دلیل هم بارها و بارها به مسؤولان نامه نوشتم و این خواسته را با آنها در میان گذاشتم، اما تا این لحظه هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است. در این شرایط چه میشود کرد؟ کار دیگری از دست من برنمیآید. Copyright: gooya.com 2016
|