دوشنبه 24 خرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مـسـوولان بـبـیـنـنـد - کــارتــن خــوابــی در پــایــتــخــت، ايسنا

از عبور هر روزه مردم از کنار کارتن‌خواب‌ها و خرابه‌خواب‌ها شروع می‌کنيم، اما قطعا با ماجرای پاسخ‌های تکراری مسوولان گزارشمان تمام نمی‌شود و تنها چون بيش از اين کاری از دستمان برنمی‌آيد به نمايش عکس‌ها و تصاوير و روايتی تلخ از آن‌ها قناعت می‌کنيم.

اين سرنوشت بی‌حاصل پيگيری يک سوژه درميان غفلت کسانی است که به نظر می‌رسد توجه و حساسيتشان نسبت به اين موضوع، درکنار کارتن‌خواب‌ها در گوشه‌ای از همين خيابان‌ها به خواب رفته.

به گزارش خبرنگار «شهری» خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، نکته جالب در مورد کارتن خواب‌ها و متکديان بی‌سرپناه تهران - و البته ساير شهرها- اين است که مسوولان مرتبط اهتمام جدی دارند که اين پديده زشت و ناميمون را از شهر حذف کنند، اما ما هم هنوز نمی‌دانيم چرا سر و صورت متکديان و کارتن‌خواب‌های کودک و بزرگسال شهر ما به تمام درهايی که گويا مسوولان باز می‌کنند، می‌خورد و به جای قبلی‌شان برمی‌گردند! و انگار خيابان‌های تهران علاوه بر جاذبه مالی برای افراد بيکار، آب و هوای خوبی هم دارد و مخصوصا در تابستان به هر خانه و کاشانه‌ای می‌ارزد!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




در تابستان هم که هوای تهران برای ماندن در فضای باز مساعد می‌شود، کارگران شهرستانی و فصلی و افغان‌های کارگر و يا مردان و زنان مسافری که ترجيح می‌دهند پولی برای سرپناه ندهند و همان کنار خيابان شب را بگذرانند، ديگر زحمت رفتن تا همان دو يا سه مرکز شبانه‌روزی نگهداری شهرداری را هم به خودشان نمی‌دهند و کنار و کنج خيابان، مخروبه‌های هميشه پا برجای شهرمان،، زير پل‌ها، در پارک‌ها، دستشويی‌های پارک‌ها و غيره و يا مغازه‌های مخروبه‌ای که شهرداری مدت‌هاست تملکشان کرده و حالا خرابه‌ای مهيا برای انواع جرم است، شب را صبح می‌کنند.

«محمد» ـ ۲۶ ساله ـ که نمی‌گويم از کدام شهرستان است، مشخص است که هنوز تلاش زيادی برای تميز نگه‌داشتن لباس‌هايش دارد و دلش نمی‌خواهد کارتن‌خواب به حساب بيايد اما در هر صورت خيابان خوابی با تميزی و لباس روشن جور در نمی‌آيد.

او می‌گويد: «پول مسافر‌خانه و اتاق برای ما که کارگر روزانه‌ايم و هر روز هم کار نداريم زياد است، اگر آشنايی باشد به خانه آن‌ها می‌رويم و اگر نبود جای دنجی پيدا می‌کنيم و می‌خوابيم!»

‌«محمد» هنوز معتاد نشده اما می‌گويد که اين عاقبت برای گوشه خيابان زندگی کردن ناگزير است و تقريبا نمی‌شود از آن فرار کرد، مگر اين که کار را رها کرده و به شهرشان برگردد!

«محمد»، تجربه در کارتن خوابيدن را از ميدان امام حسين(ع) تهران شروع کرده و اگرچه مدت زيادی از خيابان خوابی او نمی‌گذرد اما در پاسخ به سوال ما در مورد وضعيت خود از نگاه مردم و شرايط خاص کارتن‌خواب‌های دائمی در خيابان می‌گويد نگران چند ماه ديگر است که هوا سرد می‌شود.

هر سال در پاييز و شروع فصل سرما آمارها از گرمخانه‌ها و تعداد متکديان و کارتن‌خواب‌ها اعلام می‌شود، اما گويی اين آمارها درباره شهر ديگری است، چرا که چشم‌های مردم، متکديان و کارتن‌خواب‌ها را پشت چراغ‌های قرمز و زير پل‌ها و کنار پارک‌ها و خرابه‌ها و کنار خيابان‌ها می‌بينند، و اين درحالی است که گوش‌هايشان همچنان اخبار رضايت بخش می‌شنود!

و البته خوبی تهران ما به همين چيزهاست، هيچ کارتن خوابی بدون گوشه امن نمی‌ماند و هيچ مسافری وسط راه و در خيابان نمی‌ماند!

نکته جالب در اين ميان، آمارها و اخباری است که در نهايت اطمينان از سوی سازمان‌ها و ارگان‌های مسوول اعلام می‌شود، درحالی که ديگر حتی خود رسانه‌ها هم از اين اخبار خسته شده‌اند و از پوشش مجدد آن‌ها هيچ استقبالی نمی‌کنند.

به گزارش ايسنا، متاسفانه هيچ گاه آمار مشخصی حتی از تعداد کارتن‌خواب‌ها در زمستان که تعدادشان کم می‌شود، توسط مراجع مسوول اعلام نمی‌شود، چه برسد به فصل تابستان که تعداد آن‌ها با کارگران فصلی زيادتر و چند برابر می‌شود و در اين ميان متاسفانه اتفاقی که می‌افتد، بی‌تفاوتی نسبت به اين معضلات است که به راحتی هر روز در انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، سياسی، اقتصادی و ... از کنار اين پديده عبور می‌کنند و در حال حاضر ديگر کارتن‌خوابی با همه رفتارهای همراه آن از جمله مصرف مواد در گوشه خيابان و پارک و غيره تبديل به بخشی از نمای شهر ما شده است.

خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، برخلاف اخبار اعلام شده در مورد جمع‌آوری کارتن خواب‌ها و ساماندهی آن‌ها از چند محدوده خاص نظير ميدان امام حسين (ع)، ميدان آزادی، ميدان شوش، ترمينال غرب و جنوب و برخی پارک‌های اطراف آن‌ها و غيره فقط در چند ساعت انتهای شب و ساعات اوليه روز به شکل مستند اين پديده زشت و نگران کننده را نشان می‌دهد.

متاسفانه، اين مناظر در لايه‌های پنهان جامعه نيستند و به راحتی و با عبوری پياده و يا سوار بر اتوبوس همه مردم هر روزه اين مناظر گاه دردناک را می‌بينند. در اين ميان تنها چشمان «مسوولان مربوطه» است که ظاهرا متوجه نقطه نامعلوم ديگری است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016