بخوانید!
7 آذر » درخشش سينمای ايران در سومين دوره جوايز اسکرين آسيا پاسيفيک، اصغر فرهادی دو جايزه گرفت، مهر
7 آذر » معرفی کتاب "احتمالاً گم شدهام" اثر سارا سالار، فرنگيس حبيبی، راديو بينالمللی فرانسه 7 آذر » عذرخواهی نخستوزير ايالت هسن آلمان از نويد کرمانی، نويسنده ايرانیتبار، دويچه وله 7 آذر » تقدير از فيلم اخراجیها با حضور وزير ارشاد، ايلنا 7 آذر » پائلو کوئليو به شبکه مبارزه عليه خشونت زنان پيوست، مهر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! معرفی کتاب "احتمالاً گم شدهام" اثر سارا سالار، فرنگيس حبيبی، راديو بينالمللی فرانسهاين کتاب، که در عرض شش ماه سه بار توسط نشر چشمه تجديد چاپ شده است، حديث نفس زنی است که در کلاف سردر گم خاطره های آکنده از نياز و فقر عاطفی اش گرفتار است. روايت زنی است مالامال از حس بيهودگی، ناراحتی وجدان، عدم اعتماد به خود. زنی شکننده، بی تصميم و شخصيت گم کرده. اين گم کردگی و گم شدگی در طول داستان با يادآوری مقطع و پاره پارۀ خاطراتی بيان می شود که اين زن، که نامش هرگز برده نمی شود، ظاهراً با دختری هم سن و هم شکل و هم قوارۀ خودش به نام گندم، در نوجوانی داشته است.
داستان ماجرای پر کشش و پر تناقض دو شخصيت است که در عين شباهت ها، يکی بر ديگری چيره است، يکی به ديگری غبطه می خورد، يکی ديگری را طرد می کند و يکی نسبت به ديگری احساس گناه ميکند. "احتمالاً گم شده ام" داستان تقلای زنيست گرفتار الکل، که در داستان با "شيشۀ آب" بيان می شود. زنی که در عين حال مادر است و گويی پيوندش با پسر پنج ساله اش تنها واقعيت زيبا و تعهد برانگيز زندگيش است. داستان طوری نقل شده است که خواننده را برای کشف راز رابطۀ راوی و گندم بدنبال خود می کشد. هرچند که گاه ناله ها و خودزنی های درونی راوی کمی مصنوعی به نظر می آيد. انتريگ داستان شخصيت و هويت گندم است که اين شک را در خواننده بوجود می آورد که شايد راوی و دوستش دو نيمۀ يک نفر باشند. چرا که راوی خاطرات خود را با تأکيد بر شباهت بی چون و چرای گندم با خودش آغاز می کند. سارا سالار می گويد عمداً نمی خواسته است کليد هويت و شخصيت اين دو را بدست خواننده بدهد و مرز ميان واقعيت و خيال را مشخص کند. هرچند داستان ادعای برخورد جامعه شناختی را ندارد ولی به نوعی تحول و جابه جايی گروه های اجتماعی را بيان می کند. راوی و شخصيت اصلی داستان زنی است که در خانواده ای فقير بدنيا آمده است، باور های شديد مذهبی داشته است ولی امروز بسيار مرفه است و از اعتقادات و اعمال مذهبی بسيار فاصله گرفته است. سارا سالار می گويد هشت سال است که با نوشتن در گير است. با داستان کوتاه شروع کرده است، به ترجمه روی آورده است و حالا به دنيای داستان بلند قدم گذاشته است. Copyright: gooya.com 2016
|