تأکيد حميدرضا ترقی بر لزوم احيای کميته پيگيری تخلفات دولت: مسايلی در جامعه نگرانیهايی را به وجود آورده است، ايلنا
به نظر من احمدینژاد با نوشتن نامه اشتباهی ديگر کرد و البته آنهايی هم که چنين تصميمی هم اتخاذ کرده بودند هم نبايد تصميمشان را قبل از مطرح کردن در همان کميتهای که برای حل مشکلات تشکيل شده است، به اطلاع عموم میرساند
ايلنا: حميدرضا ترقی ، عضو شورای مرکزی جمعيت موتلفه اسلامی معتقد است، انتقاداتی که اين روزها به دولتیها وارد میشود، امری عادی است و اعتقاد دارد که هر دولتی با اين شرايط مواجه میشود .به گفته ترقی طرح سئوال از رئيس دولت آن هم به اين دليل که نمايندههای مجلس احساس میکنند تصميماتشان با بیتوجهی احمدینژاد مواجه میشود، نمیتواند در چارچوب منطق باشد چرا که قانون اساسی طرح سئوال را برای زمانهايی پيشبينی کرده است که منافع ملی و مصالح نظام تهديد شود، نه اينکه مجلسیها اختلافات شخصی خود با نفر اول کابينه را بهانهای برای سئوال قرار بدهند.
مصاحبه ترقی با ايلنا در خصوص انتقادات اخير به دولت و همچنين درباره اظهاراتی که در روزهای اخير درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات مطرح میشود، در زير میآيد:
*ظاهرا قرار است کميته پيگيری تخلفات دولت بازهم فعاليتش را به طور جدی شروع کند.
قبل از پاسخگويی به اين سئوال، لازم میدانم که در خصوص چرايی و چگونگی تشکيل اين کميته اطلاعرسانی کنم. در اواخر سال ۸۸ يا اوايل سال ۸۹ ، با توجه به اوجگيری اختلافاتی که بين قوههای مجريه و مقننه به وجود آمده بود، قرار بر اين شد تا کميتهای با حضور اعضايی از دولت، مجلس، شورای نگهبان و نهاد رهبری تشکيل شود تا در اختلافهای احتمالی که اتفاقا طبيعی هم هستند، بتوانند مشکل را مورد بررسی قرار داده و قبل از رسانهای شدن مساله را حل کنند. اولين گزارش هم حاکی از آن بود که هم دولت در مواردی بیقانونی کرده است و هم مجلس در تصويب برخی قوانين نظر منطقی دولتیها را جدی نگرفته است که دقيقا به همين دليل مقام معظم رهبری هم در ديدار با نمايندههای دولت و هم در جلسهای که مجلسیها به ديدار ايشان رفته بودند، تذکرات لازم را دادند تا مشخص شود که از نظر ايشان هر دو قوه در رفتارهای خود اشکالاتی داشتهاند.
* دليل تشديد فعاليتهای اين کميته چيست؟
به هر حال مسايلی در جامعه به وجود آمده و نگرانیهايی را به وجود آورده است. به همين دليل باز هم بررسیهای لازم صورت خواهد گرفت تا به جای اينکه رسانهای شدن اختلافات مردم را نگران و جامعه را ملتهب کند، اعضای آن به فکر راهحلی باشند تا مشکلات را کم کنند و در نتيجه از آسيبهای احتمالی مشکلات بکاهند.
*پس اين کميته در راستای رسانهای نشدن اختلافات تلاش میکند.
هم رسانهای نشدن اختلافات و هم برطرف شدن آنها تا از اين طريق دستگاههای مختلف به جای اينکه به طور دايم با يکديگر درگيریهای بیفايدهای داشته باشند، در فضايی آرام به فکر انجام بدون عيب و نقش وظيفه خود باشند.
*نظرتان در مورد انتقاداتی که به دولتیها وارد میشود ، چيست؟
به هر حال هر کسی اگر رفتاری از خود نشان دهد که با عرف و منطق همخوانی نداشته باشد، بايد منتظر اين باشد که درباره عملکردش، اظهارنظرهايی مطرح شود. دولتیها هم از اين قاعده مستثنی نيستند و به همين دليل هر زمان که مورد قابل نقدی از خود نشان میدهند، طبيعی است که منتقدانشان انتقاداتی را مطرح میکنند تا بلکه دولت به اشتباه خود پی ببرد.
*میتوان نامه احمدینژاد به وزير علوم در خصوص لغو تفکيک جنسيتی دانشگاهها را يکی از اين موارد دانست؟
به نظر من احمدینژاد با نوشتن اين نامه اشتباهی ديگر کرد و البته آنهايی هم که چنين تصميمی هم اتخاذ کرده بودند هم نبايد تصميمشان را قبل از مطرح کردن در همان کميتهای که برای حل مشکلات تشکيل شده است، به اطلاع عموم میرساندند. اگر اين موضوع از همان اول در کميته فوق مطرح میشد، همه اعضا بعد از بحث و تبادل نظر بهترين تصميم را گرفته و به مردم میگفتند، بدون اينکه اين همه سر و صدا به پا شود و رئيس دولت هم به خاطر مخالفت با اين طرح از طرف کسانی زير سئوال برود.
*البته انتقاد و نظردهی نمیتواند اتفاقی بد و هزينهساز تلقی شود.
همه دولتها انتقاد شنيدهاند و اين را نمیتوان نشانهای از ايراد يا ضعف دولت بدانيم. اما وقتی مطرح شدن بعضی از بحث ها موجب میشود تا اين تلقی در اذهان عمومی ايجاد شود که شايد دستگاههای مختلف با يکديگر مشکلات برطرف نشدهای دارند، باعث میشود تا مردم نگرانیها و تريددهايی در خصوص کارايی دستگاه مورد نظر در روند اجرايی کردن برنامههای ملی شوند.
*طرح سئوال از رئيس دولت هم شامل اين بحث میشود؟
به نظر من اينکه نفر اول دولت برای جواب دادن به سئوالات آنچنانی به مجلس احضار شود، اتفاق خوبی نيست و موجب میشود تا فضايی توام با تنش و اختلاف در کشور به وجود آيد. پس بهتر است که نمايندههای مجلس که از طرف مردم برای خدمتگذاری انتخاب شدهاند، راههای بهتری را انتخاب کنند تا هزينهها پايينتر بيايد.
*اما فرصت سئول را قانون اساسی در اختيار نمايندههای مجلس قرار داده است.
من هم اين را نگفتم که نمايندههای مجلس تحت هيج شرايطی نبايد رئيس دولت را برای پاسخگويی به صحن مجلس بخوانند. حرف من اين است که با هر بهانهای نمیتوان رئيس قوه مجريه را مجبور به پاسخگويی کرد و اصولا اين بحث در شان مجلس و دولت نيست.
*بهانه سئوال، عدم تمکين دولت از قانون است. اين بحث مهمی نيست؟
تحليل من از انگيزه نمايندههايی که برای سئوال از احمدینژاد ۱۰۰ امضا جمع کردهاند، اين است که مشکل آنها مشکلی نيست که به اداره کشور ربطی پيدا کند و به همين دليل صلاح نمیدانم که با انگيزهای که نمیتوان انگيزهای منطقی دانست، دست به اين اقدام بزنند.
*" انگيزهای که نمیتوان آنگيزهای منطقی دانست،" توضيح میدهيد؟
ببينيد! با نگاهی سطحی به اتفاقات اين چند وقت اخير، به راحتی متوجه اين امر میشويم که مشکل مجلسنشينان با شخص احمدینژاد اختلافی است که بر اساس رابطهای که بين او و خودشان به وجود آمده است، خودنمايی میکند و به همين دليل میتوان گفت که امضاکنندگان طرح سئوال دنبال اين هستند تا اختلاف خود و نهاد مرتبطشان با احمدینژاد را به عنوان دليل کشاندن نفر اول دولت به صحن مجلس کنند که اين رفتار نمیتواند رفتاری صحيحی از قانونگذاران باشد. تاکيد میکنم که بر اساس تاکيد قانون اساسی بر طرح نظارتی مجلس و اينکه قوه مقننه از ابزار کافی برای جلوگيری از تخلفات آسيبرسان برخوردار است، نمايندههای اين قوه مهم میتوانند رئيس دولت را با سئوالاتی که به نظر میرسند، مطرح شدنشان واجب است، بپرسند. اما اين پيشبينی صحيح قانون اساسی نمیتواند و البته نبايد برخورد با نفر اول قوه مجريه آن هم تحت هر شرايطی را توجيه کند.
*بالاخره طرح سئوال خوب است يا بايد آن را اتفاقی بدانيم که بهتر است، نيفتد؟
طرح سئوال خوب و لازم است. البته اگر بهانه طرح و همچنين سئوالهايی که مطرح میشود، واقعا در راستای دغددغههای کشور و مردم باشد.
*از اين بحث خارج شويم، اظهارنظرهای چند روز اخير درباره ضرورت حضور اصلاحات در انتخابات را چطور تحليل میکنيد؟
اينکه انتخابات به حضور جريانهای سياسی و چهرههای نشاخته شده گروههای مختلف نياز دارد، امری است که لازم به گفتن دوباره نيست. البته همه بايد بدانند که نظام به کسانی اجازه حضور در انتخابات را میدهد که بر اساس بايدها و نبايدهای قانون اساسی فعاليت کنند و به اصول انقلاب پايبند باشند.
*من جوابم را نگرفتم، حضور احتمالی اصلاحطلب ها را چطور میبينيد؟
اصلاحطلبی که بتواند مرز خود را با فتنه و فتنهگران مشخص کند، بدون هيچ قيد و شرطی میتواند در انتخابات مجلس و هر انتخابات ديگری کانديدا شده و بخت خود را برای موفقيت احتمالی هم بيازمايد. به همين دليل نمیتوان به اين قاطعيت از حضور يا عدم حضور جريان اصلاحطلبی چيزی گفت. همانطور که گفته شد، رابطه داشتن يا نداشتن با حوادث و عوامل حوادث پس از انتخابات ملاکی جدی و البته لازم برای حضور هر فردی در انتخابات مجلس نهم است.
*عدم حضور احتمالی جريان اصلاحات چه تاثيرات احتمالی در انتخابات خواهد گذاشت؟
انتخاباتی که برای تعيين مجلس برگزار میشود، خيلی به مسايل سياسی ربط پيدا نمیکند و به همين دليل بر اين باور هستم که انتخابات مجلس نهم هم به مانند انتخابات مجالس پيشين به خوبی برگزار شده و نمايندههای قوه مقننه را برای ۴ سال قانونگذاری مشخص خواهد کرد.
*يعنی ميزان مشارکت را نمیتوان دغدغهای از دغدغههای انتخاباتی دانست؟
مردم ايران به بلوغ سياسی قابل توجهی رسيدهاند و به همين دليل اگر احساس کنند که نظام و کشور به مشارکت بالايشان احتياج دارد، بیشک پای صندوقهای رای حاضر شده و رای خود را میريزند. به همين دليل خيلی مهم نيست که کدام جريان سياسی حضور دارد يا کدام گروه توانسته چهرههای بيشتری را به عنوان کانديدا وارد رقابت انتخاباتی کند. چون مهم نظام است و "اصل" حضور در انتخابات است که اين حضور با اراده مردم و تعهدی که به نظام احساس میکنند، تحت هر شرايطی حاصل خواهد شد.