گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 مرداد» به یاد مـاشـاءالله بامری موسيقیدان بلوچ که امروز به خاک سپرده شد، عـبدالـستار دوشوکی21 خرداد» پروژه الماس فریب، درس آموزندهای برای اپوزیسیون، عبدالستار دوشوکی 19 اردیبهشت» در ذهـن بمبگذار انتحاری بلوچ چه میگذرد؟ عبدالستار دوشوکی 2 اسفند» امروز روز جهانی زبان مادری است، عبدالستار دوشوکی 29 آذر» اعدام ۱۱ بلوچ و انتقامجويی جمهوری اسلامی از بمبگذاری چابهار، عبدالستار دوشوکی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! در ذهـن بمبگذار انتحاری بلوچ چه میگذرد؟ (بخش دوم و پايانی) عبدالستار دوشوکی
جمهوری اسلامی با مطالعه سیاست های گوناگون مقابله با ستیزه جویان انتحاری در کشورهای مختلف از جمله کارزار دولت ترکیه بر علیه کردهای پی ک ک و گاها ً تعقیب آنها در خاک عراق؛ و سیاست انهدام بیرحمانه و کامل ببرهای تامل توسط دولت مرکزی سریلانکا؛ و سیاست دوگانه سرکوب نظامی و جذب رهبران شورشی چچن توسط دولت روسیه؛ و سیاست جذب و بسیج عشایر سـنُی مذهب بر علیه القاعده در عراق؛ و سیاست جداسازی فیزیکی انتحاریون فلسطینی از طریق دیوارکشی توسط اسرائیل، و غیره تلاش می کند تا با ترکیبی از سیاست های مذکور جندالله را شکست دهد. در این راستا جمهوری اسلامی ملغمه ای از استراتژی های ذکر شده را در بلوچستان دنبال می کند. از طرفی جمهوری اسلامی ادعا می کند که آموزه های مذهبی در مدارس اهل سنت در بلوچستان، بمبگذاری انتحاری را ترغیب می کنند و به همین دلیل تلاش دارد تا کنترل و مدیریت این مدارس دینی را در اختیار خود بگیرد، اگرچه تا به امروز بمبگذاران انتحاری جندالله طلبه اینگونه مدارس دینی نبوده اند، و آمار پژوهشگران از جمله مطالعات دکتر مارک سئجمن، جامعه شناس و متخصص امور تروریسم، و روانپزشک قانونی و کارمند سابق سازمان سیا در افغانستان نشان می دهد که فقط ٪١٣ از انتحاریون در کشورهای مختلف طلبه مدارس دینی بوده اند (۶۲). جذب و بسیج عشایر بلوچ برای مقابله با جندالله یکی دیگر از پایه های استراتژی جمهوری اسلامی می باشد. دستگیری و سرکوب و اعدام جوانان متهم به همکاری با جندالله، به همراه عفو عمومی و تامین امنیتی و یا امان دادن به صدها تن (۶۳) از اعضا و طرفداران جندالله نیز بخش مهمی از این استراتژی چند جانبه می باشد. علاوه بر تطمیع و تهدید دیپلماتیک پاکستان و سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان موسوم به آی اِس آی (ISI)، جمهوری اسلامی تلاش می کند با مسدود کردن فیزیکی مرز با پاکستان از طریق احداث دیوار بتونی، سیم خاردار، حفر کانال و خندق، احداث سدهای بتونی در مسیل رودخانه ها، ایجاد پاسگاه و برجک های مرزی، قرارگاه های مجهز مرزی سپاه و نیروهای انتظامی، مین گزاری راه های صعب العبور و مال رو، گشت های نیروهای مسلح بسیج عشایری، نسب دوربین های پیشرفته الکترونیکی و مادون قرمز و رادارهای پیچیده که ایران به بهانه مبارزه با مواد مخدر از اتحادیه اروپا وصول نموده است، با جندالله، که به ادعای جمهوری اسلامی در خاک پاکستان مستقر است، مبارزه کند نقش پیچيده و بعضا ً رقابتی سازمان های اطلاعاتی امنیتی نظیر اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه در استان سیستان و بلوچستان در تقابل با جندالله و مدیریت عوامل ارتباطی و جاسوسی بسیار غامض تر از آن است که در این مقاله گنجانده شود. فقط به این بسنده می کنم که بعد از بمب گزاری چابهار که ظاهرا ً بعضی از عوامل محلی اطلاعات استان سر نخ هایی در دست داشتند، اما به دلایل متعددی در جلوگیری از آن کشتار ضد انسانی تعلل ورزیدند. به همین دلیل نیز مدیریت سیاست های ضد تروریستی در استان مستقیما ً به تهران واگذار شد. زیرا، بعقیده تحلیلگران منطقه، اعتماد نسبت به اداره اطلاعات سیستان و بلوچستان که بعضی از عوامل افراطی آن در استان به سرکردگی حسینعلی شهریاری همگام با نهادهای موازی نظیر اطلاعات سپاه به نوعی آتش بیار معرکه بودند تا استان را نا امن جلوه دهند، سلب شده بود. بر خلاف روش معمول، همه دستگیر شدگان بعد از بمب گزاری چابهار مستقیما ً به تهران منتقل شده اند. علاوه بر مقوله جنجالی عزل عبداللهیان معاون حقوقی و امور مجلس وزارت اطلاعات توسط مصلحی، تا حدی و تا آنجایی که به بلوچستان مربوط می شود بازتاب این تنازع قدرت در مناقشه سیاسی بین احمدی نژاد و حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز مشهود است. بــهــر حــال اگرچه نمی توان و نباید با قاطعیت سخن گفت، ظاهرا ً اینگونه به نظر می رسد که اتخاذ مجموعه تدابیر فوق از جمله بازنگری اطلاعاتی ـ امنیتی و توقف اعدام ها در استان سیستان و بلوچستان در طی قریب به پنج ماه گذشته و بخصوص اتمام حجت جمهوری اسلامی با ارتش پاکستان ظاهرا نوعی آرامش نسبی از حیث اعدام و انتحار در منطقه را بوجود آورده، و امید می رود که دوران عملیات انتحاری در بلوچستان نیز بسر رسیده است، اگرچه جندالله اکنون تحت نام سپاه صحابه در سایت های تبلیغاتی مربوطه به تهدیدات خود در مورد اجرای "عملیات استشهادی" ادامه می دهد.
نتیجه گیری و کلام آخر جمهوری اسلامی، به مصداق ضرب المثل "مرگ خوب است اما برای همسایه"، با یافته های منتشر شده توسط پژوهشگران دانشگاهی، محققین و کارشناسان در مورد علل ریشه ای "تروریسم انتحاری" کاملا ً موافق است و به این یافته ها استناد می کند، اما به شـرطـی که در مورد بقیه کشورها از جمله "عملیات استشهادی" در فلسطین اشغالی، عراق و افغانستان و غیره صدق کنند، و نه در مورد ایـران! این برخورد دوگانه با کشفیات مستند و علمی، همراه با حاشای واقعیت و انکار "حقیقت" که با سرشت دوپهلوی جمهوری اسلامی عجین شده است، مانع اساسی حل مشکلات موجود در بلوچستان می باشد. بعنوان مثال جمهوری اسلامی نتایج تحقیق ۳۰ ساله پروفسور رابرت پئیپ در توجیه و یا تشریح "مقاومت مشروع" در شکل "عملیات استشهادی" بر علیه سرکوب و "تحقیر جمعی" در همه جای دنیا از جمله فلسطین اشغالی، عراق، افغانستان، لبنان، بحرین و یمن و غیره را با جان و دل می خرد، و آن را درآمدی بر طرح تبیین دیدگاههای مذهبی شیعه در خصوص این پدیده تلقی می کند (۲۹). اما حاضر نیست همان دست آوردهای علمی را در رابطه به مظالم و معضلات بلوچستان حداقل مورد واکاوی قرار دهد. سوال اساسی این است که گذشته از عملکرد مرگبار، ماهیت و وابستگی ایدئولوژیکی جندالله، چه عوامل و زمینه های تاثیرگذار و یا تاثیر پذیر موجود در بستر اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی بلوچستان باعث جذب جوانان بلوچ بسوی "مـُردن و کـُشتن" می شوند؟ چرا، بر اساس ادعای جمهوری اسلامی، استکبار جهانی و آمریکا و انگلیس و اسرائیل و به اصطلاح "وهابیون" قادر هستند جوان بلوچ را برای "مرگ" (انتحار) بسوی خود جذب کنند؛ ولی جمهوری اسلامی که صاحب به اصطلاح "اقتدار" است، و تمام ارکان های قدرت، نفوذ، تعلیم و تربیت و تبلیغ در بلوچستان را در اختیار دارد، قادر به جذب جوانان بلوچ بسوی "زندگی" و "نـــظـام" نیست؟ چـــرا؟ این سوال واضحی می باشد که بی جواب مانده است! مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی رهبر بل الفعل اهل سـُنت ایران در خطبه های نماز جمعه مورخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ نیز به علل ریشه ای رشد خشونت گرایی و "تروریست پروری" در جهان پرداخت. وی گفت : "همه اینها زاییده استبداد و دیکتاتوریت و ظلم و اجحاف هستند؛ وقتی که به حرف مظلوم گوش نکرده و به خواسته های آنان توجهی نمی کنند، بلکه با توسل به زور و قدرت اقدام به لشکرکشی و اشغال سرزمینهای مردم می نمایند، و اعلام می کنند که هر کس حرفی بزند یا اعتراضی بکند با او برخورد خواهد شد، مسلم است که در نتیجه چنین برخوردها و زورگوییهایی، چنین جریاناتی به وجود می آیند". ایشان پیش بینی کردند که استبداد و دیکتاتوریت در خاورمیانه تمام خواهد شد، و این نکته را هم تاکید کرد که "تا زمانی که استبداد و دیکتاتوریت از جهان برچیده نشود، اگر هزاران بن لادن را هم بکشند، این جریانات خاتمه پیدا نخواهند کرد؛ خشونت و حملات انتحاری و تروریستی زمانی پایان می یابند که دیکتاتورها و متکبران از تکبر خودشان باز بیایند و حرف مظلوم را بشنوند" (۱). متاسفانه علیرغم ادعای پیشرفت های علمی خیره کننده و شگرف دانشمندان ایرانی، از علم نانو گرفته تا هسته ای، از پروژه های اعجاب آور سپاه تا فتح فضاء، از آخرین سیستم های پیچده موشکی گرفته تا ساخت زیردریایی های پیشرفته و رادارگریز، و کسب مقام پنجم علمی جهان و غیره؛ و حتی با حضور بیش از هفتاد هزار دانشگاهی در دانشگاههای استان سیستان و بلوچستان، تا به امروز حتی یک مقاله تحقیقی ـ علمی و یا پژوهش کارشناسانه و مستند در تجزیه و تحلیل ریشه ِ معضلات و درگیری ها، از جمله "بمبگذاری انتحاری" در استان توسط دانشگاهیان صورت نگرفته است؟ این بیانگرعمق فاجعه و فقر مفرط علمی در حیطه علوم انسانی دانشگاههای جمهوری اسلامی می باشد. این در حالیست که استاندار سیستان و بلوچستان مدعی می شود که ایران جزوه ده كشور نخست دنيا در زمينه توليد علم قرار دارد (۶۴). همانگونه که بسیاری از سایت ها و روزنامه دیروز از جمله مشرق نیوز (۶۵) و خبرگزاری مهر (۶۶) و سازمان تبلیغات اسلامی (۶۷) و سایت الــف (۶۸) مورخه ١٨اردیبهشت ١٣٩٠ آمده است بسیاری از اطلاعات مربوطه به جندالله و حقیقت دستگیری بنیانگزار آن محرمانه و سری می باشند. سیدحکمت قاضی میرسعید نویسنده کتاب "در چنگال عـقـاب" که جزئیات ادعای جمهوری اسلامی در مورد دستگیری عبدالمالک ریگی را تشریح می کند، نیز تلاش نموده به دور از هرگونه ریشه یابی و تفحص علمی در مورد علل "تروریسم انتحاری" و رشد آن در بلوچستان، فقط اقتدار نیروهای اطلاعاتی و نیروی هوایی را به رخ خواننده بکشد. بسیاری از بلوچها معتقد هستند که عملکرد افراطی، تبعیضگرا و تحقیرآمیز جمهوری اسلامی در بلوچستان زمینه برای رشد انگیزه های انتقامجویانه افراطی و جذب آنها بسوی جندالله را فراهم آورده است. برونی جلوه دادن و به خارجی ها و به اصطلاح "وهابی ها" منتسب نمودن تمام مشکلات بلوچستان دردی را دوا نخواهد کرد. تحلیلگران مسائل بلوچستان معتقد هستند که علل اصلی و ریشه مشکلات را باید در تبعیض، تحقیر، اعدام ها و رفتار ضد ـ سـُـنی و ضد ـ بلوچ مقامات دولتی، امنیتی و اطلاعاتی استان جـُست! و بجای توسل به چوبه دار و تشدید نگاه خشن امنیتی ـ اطلاعاتی وافزایش سرکوب و اعدام ها، باید به دانشگاهیان و پژوهشگران علوم اجتماعی و روانشناسی در استان اجازه داد تا از طریق ریشه یابی کارشناسانه، مستقل و واکاوی علمی، و با استفاده از یافته های محققین علوم انسانی و روانشناسان و جامعه شناسان کشورهای مختلف، در مورد اساس و ریشه مشکلات و علل درگیری های مرگبار بلوچستان تحقیق کنند؛ کاری که متخصصین و محققین همه جوامعی که قربانی کشتارهای ضد انسانی و بمبگذاری های انتحاری هستند، انجام داده اند. کشته شدن اسامه بن لادن و فشار آمریکا و کشورهای همسایه بر روی ارتش پاکستان و بخصوص آی اِس آی، و تغییر سیاست این سازمان بهمراه تغییرات راهبردی در سیاست های اطلاعاتی در استان و همچنین توقف اعدام های هفتگی و متداول در استان در طی قریب به ۵ ماه اخیر از یکسو، و نبود هیچگونه عملیات انتحاری از سوی دیگر، نــکـتـه ِ قابل توجهی است که دلالت بر بازتولید خشونت توسط خشونت دارد و بل العکس! نتیجتا برخی از تحلیلگران مسائل بلوچستان محتاطانه و امیدوارانه ارزیابی می کنند که احتمالا ً دوران عملیات انتحاری در بلوچستان شاید بسر رسیده باشد، اگرچه تهدیدات از جانب جندالله (سپاه صحابه بلوچستان) همچنان ادامه دارد. اما همانگونه که مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی در خطبه های نماز جمعه اخیر تاکید نمودند تا زمانی که دیکتاتورها و متکبران از تکبر خودشان باز نیایند و حرف مظلوم را نشنوند، خشونت و حملات انتحاری و تروریستی ممکن است پایان نیابد (۱). توضیحات (پاورقی): منبع و متن حداقل دو مطلب قدیمی مندرج در سایت های قدیمی جندالله بدلیل مسدود شدن نسخه قدیمی آنها، در اینترنت موجود نیستند. در نتیجه با رجوع به فایل ها و صفحات ذخیره شده (از سایت های قدیمی) توسط مرکز مطالعات بلوچستان، به مطالب مربوطه اشاره و یا استناد شده است. در خلال متن مقاله از واژه های مشابه و یا مختلفی نظیر جهادیون، انتحاریون، استشهادیون، انتحاری، استشهادی، تروریسم و غیره بطور مترادف و یا معاوضه ای بدون منظور ویژه و یا هدفمندی معنای خاصی استفاده شده است. عـبـدالـسـتـار دوشــوکـی فهرست و لینک به منابع و مراجع ۱ ـ http://farsi.sunnionline.us/bargozide/3112-1390-02-16-14-24-04.html Copyright: gooya.com 2016
|