شبکه های اجتماعی "معدن طلای اطلاعاتی " برای شبکه های اطلاعاتی رژيم ايران، ن. هدايت
اگر در گذشته رژيم ايران بايد با هزار راه به گروههای مخالف در خارج کشور نفوذميکرد تا اطلاعاتی ريز ودرشت از وابستگان به گروههای سياسی و يا مستقلين بدست آورد، امروز با وجود شبکه های اجتماعی اينترنتی برای رژيم حکم يک معدن طلای اطلاعاتی را دارد. رژيم براحتی ميتواند يک تصوير از وضعيت گروههای سياسی ، سمپاتها و هواداران يک سازمان و افراد مستقل سياسی بدست آورد.
در نظر بگيريد با يک روش ساده چگونه ميتوان به اطلاعات زيادی نسبت به مخالفين بدست آورد .
مثلا در فيس بوک
هرکس مقداری کم وبيش از خود اطلاعاتی بيرون ميدهد
حد اقلش : خطوط سياسی که او دنبال ميکند ، نام و نام خانوادگی ، واگر طرف بسيار باز عمل کند باز هم اطلاعات بيشتری به اينکه کجا زندگی ميکند و به چه مسائلی علاقه دارد و بعد هم هر دوستی دوستی را دنبال ميکند که خود حاوی اطلاعاتی نادر برای رژيم است . امروز رژيم علاوه بر نعمت تکنولژی کنترل زيمنيس -نوکيا که برای کنترل ارتباطات در داخل بکار ميگيرد ، عملا با وجود شبکه های اجتماعی مانند فيس بوک دست يابی به اطلاعات وسيعی را دارد .
البته بعضی هنوز به ضرورت مبارزه مخفی ديگر نميپردازند و انرا "سنتی " معرفی کرده و ميدانند ومانند حز ب" هوچی گری" حزب کمونيست کارگری "مبارزه علنی "را برگزيده است که خود عاملی است بر کمک شدن به رژيم برای شناسايی ودستگيری و همچنين بستن سوراخهای دستگاه رژيم در مقابل مخالفين . ولی اپورتونيسم راست حزب حکاکا در اين تنها خلاصه نميشود . بهر روی با يک مثال ساده رژيم ميتواند به اطلاعاتی عميق نسبت به افراد دست يابد :
- اگر مثلا تا ديروز خبری از م. س يک فعال سياسی برای مثال نداشت . امروز م. س را از او خبر دارد که مثلا هنوز نسبت به فلان سازمان سياسی سمپاتی دارد و م. س خود دارای دوستانی است و اين دوستان باز دوستانی دارند که در فيس بوک يا بصورت گروهی ويا بصورت فردی به يکديگر متصل هستند وبدين شکل حد اقل وضعيت سياسی افرادی که تا ديروز برای رژيم به عنوان هوادار ساده ، نزديک ودور مشخص نبود امروز برای رژيم مشخص ميشود و در ميابد که هر شخص تبعيدی ويا مخالف اکنون در چه وضعيتی از فعاليت سياسی قرار دارد.
ولی از نظرتکنيکی رژيم براحتی ميتواند :با گرفتن نام ونام خانوادگی افراد در کشورهای مختلف اروپايی از طريق دستگاه اطلاعاتی که در هر سفارتخانه دارد ، در سيستم تلفنی هر کشور اطلاعات محل زندگی افراد را بدست آورد و اگر هم برايش حساس باشد با تلاش بيشتری در محل اطلاعات نسبت به افراد بدست آ ورد.
ميتواند با داشتن ايميل برنامه های مختلف را با اسب تراوا ارسال کند که با يک نوشته مخالف رژيم برای مثال در برنامه ورد ، ويا پی دی اف ويا حتی تصوير ويا يک بازی ويک برنامه جالب و... اطلاعات کامپيوتری افراد را خالی نمايد .
با فرستادن ايميل به عنوان مخالف رژيم ودريافت ايميل متقابل ميتواند با رد گيری آی پی ، حد اقل شهر مربوطه وکشور مربوطه را بدست آورد و ميتواند با گوگل اطلاعات بيشتری از فرد بدست آورده و حال حساب کنيد که اگر تمامی اين تلاشهای ساده را رژيم بهم گره بزند ، چه اطلاعاتی را ميتواند بدست آورد :
- ميداند که يک نفر اکنون در چه وضعيت سياسی است وتا چه حد فعال ميباشد
- ميداند که او در کجا ودر چه کشوری ودر چه شهری زندگی ميکند وحتی شکل وقيافه امروزی اش چه شکلی است ، چون افرادی در تصويردهی از خود بسيار دست ودلباز ميباشند
- ميتواند در شبکه های اجتماعی مانند فيس بوک رفقای شخص را رد گيری کند
- ميتواند ايميل افراد ، شماره تلفن ، محل خانه و زندگی وحتی کار شخص را بدست آ ورد
چه موقعی ميتوانست رژيم براحتی اين گونه اطلاعات مجانی نسبت به تعداد زيادی از افراد اپوزيسيون بدست آورد واز حال فرد فرد آنها با خبر باشد . آيا رژيم از اين فضای مجازی ضرر کرده است يا نفع ؟يا يک چاقوی دوسره است که علی رغم زخمهای سطحی که ميتواند برای رژيم در بر داشته باشد ، ميتواند زخمهای عميقی بر تن مخالفان رژيم بگذارد؟ البته امکانات سازماندهی اطلاعاتی رژيم در فضای مجازی بسيار گسترده تر از اين مثال ساده ميباشد ولی اين مثال ساده ميتواند حد اقل نمونه ای از يک منبع اطلاعاتی وسيع برای جمع آوری اطلاعات در اينترنت برای رژيم باشد وبرای مخالفين رژيم اين هشدار ب را بايد به همراه داشته باشد که براحتی يکديگر را رد سطلح اينترنت تحت عنوان "فشاگری " لو ندهند و کار اطلاعات رژيم را سا ده نکنند ، در اينترنت وفضای مجازی با احتياط حرکت کنند و تا ميتوانند اطلاعاتی از خود بروز ندهند ويا تمامی اطلاعات خود را بروز ندهند ودچار ساده انديشی نشوند که چه کسی ميتواند از اطلاعات ما سود ببرد ويا اگر هم سياسی نيستند فکر نکنند "ما که چيزی برای پنهان کردن نداريم " اين ساده انديشی باعث ميشود که رژيم از فرد اطلاعات وسيعی جمع آوری کند .البته اين به معنی ا ين نيست که ما بايستی از فعاليت در فضای مجازی خود داری کنيم ، بلکه بايستی از ساده انديشی خارج شده و در مورد رفتار خود در فضای مجازی و اينترنتی يک دگرگونی ايجاد نماييم که اطلاعات کمتری به خارج وبدست رژيم ايران داده شود .