آلکاپون قندهار، برادر رئيس جمهور افعانستان، از مظنونين بزرگ قاچاق موادر مخدر، اشپيگل آنلاين، ترجمه ن. هدايت

اشپيپگل آنلاين ، بيست و هشتم اکتبر

برادر رئيس جمهور افعانستان ولی کرازی يکی از مظنونين بزرگ در رابطه با قاچاق موادر مخدر در افغانستان ، ميبايستی که يکی عوامل سيا سرويس مخفی آمريکا بايستی باشد. برای آمريکاييها اين افشاگری دراين زمان يک آبروريزی است ، اين باعث شديدتر شدن بحث بر سر درست بودن استراتزی نظامی در هندوکش شده است

برلين – در مصاحبه با گزارشگران غربی ولی خرازی خود را به عنوان يک مرد آماده برای کمک معرفی ميکند مانند يک نمونه از قبيله اش، پشتو .«من به آمريکاييها ، کانادييها ، بريتانيايی ها کمک ميکنم ، اين را برادر رئيس جمهور افغانستان حميد کرازی ميگويد، «من به هرکس کمک ميکنم که سراغ حمايت مرا بگيرد .»او بنا به گفته خودش به عنوان رئيس شورای منطقه قندهار در جنوب افغانستان دريافت نميکند. بعضی مواقع برادرم حميد پولی دريافت ميشود که برای کارهای خير در مناطق خطرناک افغانستان در شهرها هزينه ميشود اين را ولی متواضعانه بيان ميکند.
ولی بنا به يک گزارش «نيويورک تايمز» اين حقيقت گويی ولی يک کاهش دادن واقعيت است .زيرا که حدود هشت سال است يعنی از زمان شروع ميسيون آمريکاييها در افغانستان ، برادر خرازی بخاطر خدماتش و تماسهايش بخوبی دستمزد دريافت ميکند، اين را اين روزنامه مينويسد. از جمله اين خدمات اين است که او اين مردم قدرتمند در جنوب افغانستان برای تماس سيا با گروههای سمپات طالبان ارتباط برقرار ميکند، همچنين برای سيا يک گروه شبه نظامی ساخت وبرا ی خدمات مشاورتی و عملی نيز حمايت ميکند- تا پيدا کردن خانه های مناسب .

اين افشاگری بسياری از سولات را مطرح ميکند. چرا که ولی خرازی تنها يک برادر رئيس جمهور ويک سياستمدار محلی نيست ، بلکه همزمان يکی از مظنونين به عنوان بزرگترين قاچاقچی مواد مخدر کشور است.بنا به گزارشات سرويس های غربی بايستی صدها ميليون دلار در معامله با مواد خام ترياک و هروئين بايستی که درآمد کسب کرده باشد، بعلوه بايستی که او برای برادر خود در جنوب تقلب در انتخابات را ارگانيزه کرده باشد. مثلا در تابستان گذشته سربازان انلگليسی به يکی از مزرعه هايش حمله کرده و يک بار بزرگ ترياک کشف کردند ، اين قضيه پنهان گرديد. به عنوان استدلال گفته ميشود که ولی با نشانی دادن هميشه کمک کرده است.

يک مرد ايده آل برای ارتباط
اين طور بنظر ميرسد که همکاری خرازی با سيا .. . زمانی که مرد قدرتمند ، که دارای بيشترين نفوذ درمقايسه با ديگر مردان دولتی دارد برای ارتباط گيری يک مرد مناسب ايده آل برای سيا ميباشد. کرازی را هرکس ميشناسد ، همچنين طالبان، که از او بايستی گمرکی برای حمل مواد مخدر در منطقه خود دريافت ميکنند . چون خدمات در قندهار مسله اش مبارزه با مواد مخدر نيست ، بلکه شکار تروريست ، ميتوان با مردمی مانند خرازی بدون مشگل از خدمات او بدون هيچ مشگلی استفاده شود ، بنا به گفته سيا . بسياری از مردان سرويس مخفی در «تايمز » اين تذکر داده اند که ، عليه او ، کرازی ، هيچ مدرک محکمه پسندی وجود ندارد.
خدمات پيچيده ارتباطی کرازی وضعيت رسوای فاجعه آميز در افغانستان را نشان ميدهد ، جاييکه ارتش های بين المللی ويا سرويس های مخفی در بسياری از مناطق به همکاری با جنايتکاران وابسته ميباشند ، تا بتوانند حد اقل به اطلاعاتی دست يابند.
بر خلاف آنچه که بطور رسمی گفته ميشود که برعليه قاچاقيان عمل ميشود ، بايستی سيا آشکارا با يکی از بزرگترين قاچاقچی ها همکاری نمايد، تا اطلاعاتی در باره طالبان بدست آورد. (مترجم : انگار اين اولين بار است که سيا در مناطق جنگی وبحرانی دست به همکاری وحتی فروش مداد مخدر برای حمايت مالی گروههای متفاوت مسلح سياسی استفاده ميکند. اين را ما در جنگ ويتنام وکامبوج به خوبی ديده ايم ويا درعراق و حتی گزارشی از کمک به مجاهدين خلق توسط فروش مواد مخدر توسط سيا در افغانتستان توسط يک سايت آلمانی افشا شد ه است واشپيگل اين گونه ميخواهد نشان دهد که انگار آنها مجبور ميباشند در حالی است که اولا اين همکاری در استفاده مالی سيا نيز ميباشد و دوما خود سيا اين گونه گروهها را سازماندهی ميکند و بخاطر همين هم به برادر کرازی دستمزد ميدهد که اين شبه نظامياان را برای اهداف سيا بکار ببرد اين را خود اشپيگل هم در ستون بالا اعترف داردولی اينجا سعی ميکند که بازی را بچرخاند و آنرا اجبا رنشان دهد .) اما آنچه که جالب توجه است زمان علنی کردن اين قضيه است. اين را «تايمز » اين گونه مينويسد که در دولت اوباما يک نزاع سخت بر سر مورد ولی خرازی درگير ميباشد. در پشت آن بايستی که يک بحث بر سر اصول های ماموريتهای آينده در افغانستان پنهان شده باشد. اين سوال که در اين کشور سرويس های مخفی چه چيزی را اجاز ه دارند بطوريکه کار آنها را با کار نظاميان گزه زده ، در استراتژِی جديد آمريکاييها يک نقش مهمی را باز ی ميکند. سيا تاکنون اين نظر را داشته است ، که بايد کاملا آزادانه بتواند کار کند. اين خط با اين رسوايی آشکار شده نميتواند ديگر به اين راحتی نمايندگی شود.

انتقاد نظاميان
کاملا آشکار است که در فرماندهی نظامی استانلی مک کريستال آمريکا بسياری وجود دارند که معاملات مرموزانه سيا مورد پسندشان نيست. مک کريستال بدون آنکه مورد کرازی سخن بگويد شديدا در مورد کار مردان سرويس مخفی شکايت ميکند.«زمانی که ما از جنايتکاران حمايت کنيم ، ما خود اين فرصت هايمان را از بين ميبريم »، او اين را ميگويد. او بطور روشنی بعد ا در مورد شهر قندهار که توسط کرازی هدايت ميشود گفت :«بهترين راه برای پاک سازی در شيکاگو اين است که آاز دست آلکاپون خود را خلاص کنيم .» يک نظامی روشن تر از اين نميتواند در مورد همکاری سيا و کرازی موضعش را بيان کند.
برای خرازی گزارش «تايمز » يک مشگل است . اگرچه که مرد پشتو با ميل از ارتباطات خوبش با تمامی طرفها لاف ميزند ، اما بطور علنی در ليست حقوق بگيران سيا که مورد نفرت است اين مرد قدرتمند هم بی ميل خود را ميبيند- (مانند مجاهدين خلق که در زمانی که خبر سايت آلمانی در موردشان منتشر شد که در ليست حقوق بگيران سيا ميباشند بر عليه سايت منتشر کننده خبر وسايت آلمانی اطلاعيه دادند که از طرف وزارت اطلاعات اين را منتشر کرده اند- مترجم . )شايد هم او ا زارتباطش بطور مستقيم با اين سرويس مخفی آمريکا هرگز خبر نداشت – بهر شکل ماموران مخفی کارشناس در پوشش ميباشند. اما او بطور ساده لوحانه ای به «تايمز » در مورد پروتکل علنی شدن قضيه اين را ميگويد که او هم نميداند که چگونه سيا مزد بگيرهای خودرا استخدام ميکند .