واکنش ليلی گلستان به انجام تحقيقات فقهی بر گرايشهای هنری، ايلنا
گلستان با بحرانی توصيف کردن وضعيت گرايشهای هنری و برخوردهای نظارتی، تنها راه نتيجهبخش را تحقيقات همهجانبه بر مطالبات جامعه میداند. میگويد اگر قرار است محدوديتهای حاضر تاييد شوند، ديگر اين تحقيقات ضرورتی ندارد.
ايلنا: مدير نگارخانهی گلستان معتقد است؛ همچنان الگوهای روشنی در قانون مواجهه با گرايشهای هنری وجود ندارد و در هر دورهای، عدهای از مسوولان با رويکردی شخصی با فعالان هنری برخورد میکنند.
ليلی گلستان در گفتگو با خبرنگار ايلنا، با اشاره به اتفاقاتی که در حوزهی تحقيقات فقهی بر گرايشهای هنری درحال وقوع است، گفت: من اطلاع دقيقی از نتايج اين تحقيقات و اينکه چه تاثيراتی و در چه سطوحی بر قوانين موجود دارد، ندارم و نيز نمیدانم مسئولان چه برخوردی با نتايج اين تحقيقات در مواجهه با موضوعات هنری خواهند داشت، ولی آنچه مسلم است اين تحقيقات تنها در شرايطی میتواند نتيجهی مثبتی به همراه داشته باشد که در بعدی وسيع و گسترده صورت گيرد.
گلستان ادامه داد: اظهارنظر و صدور حکم نهايی درمورد يک مقولهی هنری، نيازمند ديدی باز و پيگيری همهجانبهی نيازها و مطالبات جامعه است. آنچنانکه به نظر من؛ چنين تحقيقاتی نمیتواند تنها ازسوی ۵ يا ۶ نفر دنبال شود بلکه بايد محققان بسياری در حوزههای مختلف؛ ازجمله رشتههای هنری، جامعهشناسان و نظريهپردازان و علما و محققان دينی روی اين مساله کار کنند تا نهايتا به يک رای قابل قبول دست پيدا کنند.
اين مترجم اظهار داشت: متاسفانه در زمانهی ما؛ موانع متعددی پيش پای هنرمندان وجود دارد؛ بنابراين اگر چنين تحقيقاتی با درنظر گرفتن روحيات هنرمندان و مخاطبان هنر سعی در باز کردن گرفتگیها و محدوديتها داشته باشد، قطعا اقدام شايستهای خواهد بود. اما اگر قرار باشد همان محدوديتهايی که سالهاست وجود داشته را دوباره تاييد کنند و يا حتی بر آن بيافزايند، اصلا ضرورت پرداختن به آن بیمعناست.
وی خاطرنشان کرد: طبيعتا در اين مسير، میبايست اشخاصی شرکت داده شوند و با آنها مشورت شود که سالها عمر خود را در راه هنر صرف کردهاند. اما مسالهی ديگر اين است که گردانندگان اين تحقيقات بايد رويکرد و شناخت مناسبی نسبت به گرايشهای هنری و فعالان اصلی آنها داشته باشند تا بتوانند اطلاعات مورد نياز را از آنها دريافت کنند زيرا به اعتقاد من؛ تنها با بررسی احکام و فتواهای پيشين نمیتوان به نتيجهی مثبتی رسيد.
گلستان با اشاره به وضعيت گرايشهای هنری و موانعی که سر راه دارند، گفت: دورهی بسيار بدیست. همهی گرايشها با نابسامانیهايی مشابه يکديگر مواجه هستند. رويکرد مسوولان در مقابل هنر و آثار هنری، رويکردی دفعیست و مميزیها و سانسورها به مراتب بيشتر از دورههای قبل است.
وی ادامه داد: شخصا بنابر ارتباطاتی که دارم، از وضعيت چهار گرايش ادبيات، هنرهای تجسمی، تئاتر و سينما آگاه هستم. در زمانهی ما فعالان اين گروههای هنری، دچار موانع و فشارهای نظارتی زيادی هستند. همانطور که ادارهی کتاب، جملههايی که مطابق ميل و سليقهی بررساناش نيست را از کتابها حذف میکند، هر تابلويی که خوشآيندشان نباشد را از روی ديوار برمیدارند و اجرا و اکران نمايشها و فيلمها را متوقف میکنند. من واقعا متاسفم که هيچ کس به فکر بحرانهايی که با اين رويکردها ايجاد میشود، نيست.
اين نويسنده افزود: در دورههای قبل، تا حدودی اوضاع بهتر بود. میشد به وزارت ارشاد رفت و با توضيحات مدلل خود، مسوولان را توجيه کرد و درنهايت رای درست را از آنها گرفت. اما در شرايط کنونی، وظيفهی پاسخگويی در ميان مسوولان فرهنگی از بين رفته. آنها به هيچ وجه نيازی نمیبينند که به توضيحات هنرمندان و اهالی هنر گوش بدهند و تنها رای خود را قاطعانه اعمال میکنند.
گلستان در پاسخ به اين سوال که چرا همچنان مسوولان نمیتوانند به هنرمند اعتماد کنند، گفت: دليل اصلیاش اين است که هنرمند دارای شعور و دقت نظر است و هر آن امکان دارد به مسائلی توجه کند که احيانا مواضع برخی از گروهها را به خطر بياندازد. بنابراين نگاه غالب دولتها اين است که به هيچ نهاد يا شخصی خارج از حيطهی سياست، حق دخالت و اظهارنظر داده نشود. اين رويکرد، رويکرد اشتباهیست زيرا هنرمند؛ اصولا انسان متعهدیست که دلسوز جامعه است.
وی اضافه کرد: ذات هنر، هنجارناپذير است و نمیتوان «بايد» و «نبايد» برايش تعريف کرد زيرا هنری که با تبعيت از اين هنجارها خلق شود، ديگر هنر نيست. البته جريانها هنری کار خودشان را انجام میدهند اما مساله اين است که يک سری از آنها ديده میشوند و به بخش ديگری از آنها اجازهی نمود و بروز نمیدهند.