سهم صفر زنان در خانه، ترانه بنی يعقوب، همشهری عصر
"بيشترين سهم ارزش افزوده فعاليتهای خانواده توسط زنان توليد میشود ."
اين نتيجه پژوهش بررسی «جايگاه زنان در اقتصاد غيررسمی است» که توسط افسانه اميدی در شهر اردل واقع در استان چهارمحال و بختياری استان چهار محال و بختياری انجام شده، اين پژوهش با تمرکز بر ميزان و درصد مشارکت هر يک از اعضای خانواده در ايجاد ارزش افزوده حاکی از آن است که ۶۵ درصد ارزش افزوده فعاليتهای مختلف اعضای خانواده توسط زنان، ۱۵ درصد توسط شوهران و ۱۱ درصد توسط فرزندان انجام میگيرد.
«ارزش افزودهء کار خانگی زنان» اينگونه معرفی شده است:«کار خانگی يک فعاليت جنسييتی شده بدون مزدی است که بخش عمده آن را زنان انجام میدهند وظايفی همچون پختن غذا، شستن ظرف، تميز کردن منزل و مراقبت از فرزندان.»
محقق تاکيد میکند که چگونگی محاسبه ارزش کار خانگی زنان و سهم آن در توليد، از مسايل مورد بحث محافل اجتماعی و اقتصادی جهان طی دو دهه اخير بوده است. در نظام رايج فعلی حسابهای ملی، معمولا فقط توليد آن عده از زنانی را که اشتغال آشکار دارند لحاظ میکنند در حالی که کار زنان در منزل و وظايف خانهداری که خود نوعی توليد خدمت است در محاسبه و توليدات کشورها ناديده گرفته میشود. اين عدم محاسبه و خدمات زنان در منزل به معنای آن است که خدمات زنان خانهدار توليدی نيست و يا کمکی به بالا بردن ارقام توليد و بازده اقتصادی نمیکند. در حالی که بسياری از اقتصاددانان خدمات زنان همچون نگهداری از فرزندان، نظافت منزل و طبخ غذا را که برای آنها بازاری وجود دارد قابل احتساب در توليد میدانند و چنانچه برای انجام همين خدمات وجهی پرداخت شود در توليد قابل محاسبه خواهد بود. همچنين خدمات زنان خانهدار در زمينه تربيت و نگهداری فرزندان و انجام امور خانه موجب آرامش هر چه بيشتر خانواده و تربيت صحيح فرزندان شده و به طور غيرمستقيم کارآيی توليد ساير اعضای خانواده را نيز افزايش میدهد. در گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهرهء بسيار اندکی از منافع توسعه داشتهاند و گرچه نيمی از جمعيت دنيا را تشکيل میدهند، اما سهم آنان در جمعيت فعال اقتصادی حدود ۳۰ درصد و در برخی کشورها کمتر از اين رقم برآورد میشود. همچنين در کشورهای در حال توسعه، زنان فرصتهای شغلی کمتری داشتهاند.
بنابراين محقق در پژوهشی سعی کرده با محاسبه ارزش افزوده کارخانگی زنان و ابعاد آن نقش زنان، مردان و فرزندان را به صورت جداگانه در اقتصاد خانواده نمايش دهد. او اين کار را در هشت بعد مورد مطالعه قرار داده و ارزش افزوده هر يکرا از جمله نگهداری از فرزندان زير شش سال، مديريت تحصيلی فرزندان، اياب و ذهاب فرزندان، آشپزی و تهيه غذا، صنايع دستی و هنری، توليد فرآوردههای لبنی، نظافت منزل، شستوشو و اتوی لباس و خريد مايحتاج ضروری سنجيده است.
براساس نتايج اين پژوهش ۳/۶۴ درصد ارزش افزودهء خانواده از طريق توليد غذای روزانه و ۶/۲۷ درصد از طريق تميز کردن منزل و شستوشو و اتوی لباس است، اما بيشترين ارزش افزوده توليد شده توسط مردان پاسخگو در اين پژوهش ناشی از خريد مايحتاج منزل ارزيابی شده و مردان بيشترين نقش را در اين زمينه داشتهاند تا جايیکه ۷/۶۰ درصد فعاليت شوهران در اين زمينه بوده است. محقق دليل اين امر را نيز مسايل فرهنگی میداند و معتقد است چون اردل شهر کوچکی است، به دليل رواج برخی سنتها زنان خانهدار از بيرون رفتن و خريد مايحتاج منع میشوند و در نتيجه اين فعاليتها بر عهدهء مرد خانواده و فرزندان قرار میگيرد. بعد از خريد مايحتاج منزل ۵/۳۵ درصد ارزش افزوده فعاليتهای مردان مربوط به پخت و پز غذاست. فرزندان نيز در فعاليتهای منزل به ويژه در دو فعاليت پخت و پز غذا و تميز کردن منزل نقش داشتهاند که ۵/۶۰ درصد به پخت و پز غذا و ۵/۳۹ درصد به تميز کردن منزل مربوط بوده است.
نگهداری از فرزندان زير شش سال نيز يکی ديگر از ابعاد فعاليتهای خانگی زنان است که در اين پژوهش بر آن تمرکز شده و نقش زنانی که خود از فرزندانشان مراقبت میکنند در توليد ارزش افزوده محاسبه شده است.
مديريت تحصيلی فرزندان نيز از ديگر مواردی است که توسط بسياری از مادران در خانواده انجام میشود، اما در قبال آن مزدی پرداخت نمیشود; منظور از مديريت تحصيلی فرزندان رسيدگی يا نظارت بر انجام تکاليف و رفع اشکالات درسی است يا به عبارت بهتر زمانی است که مادر نقش معلم خصوصی را در منزل ايفا میکند، اما هيچ مزدی دريافت نمیکند. اياب و ذهاب فرزندان نيز از ديگر مواردی است که توسط زنانی که توانايی رانندگی دارند برای رساندن فرزندان به مدرسه، مهدکودک و... انجام میشود که اين وظيفه در بسياری از خانوادهها به عهده مادر خانواده است.
آشپزی و تهيه غذا نيز عمدهترين فعاليت زنان خانهدار ايرانی محسوب میشود، در صورتی که زنان بابت اين کار دستمزدی نمیگيرند و اگر غذا از بيرون تهيه شود در آن صورت هزينهاش در توليد ناخالص ملی محاسبه میشود.
در اين تحقيق برای محاسبه ارزش افزوده حاصل از پخت غذا توسط زنان، هزينهء غذای تهيه شده در منزل که دو روز قبل از تحقيق مصرف شده بود محاسبه و هزينهء واسطهها از آن کم و ارزش افزودهء تهيهء غذا در منزل محاسبه شد.
ارزش افزوده خياطی، تعمير لباس، کارهای هنری و نظافت منزل نيز از ديگر مواردی است که محاسبه و بر اساس ميانگين اجرتی که آن عده از خانواده بابت انجام اينگونه خدمات به کارگران روزمرد يا پيشخدمت پرداخت میکنند نيز برآورد شد.
در نهايت با بررسی همه اين موارد، کل ارزش افزوده ايجاد شده توسط ۲۵۰ خانواده مورد بررسی در شهر اردل بالغ ۴۲۶هزار تومان است که در حدود ۶۵ درصد آن توسط زنان خانهدار و ۱۵ درصد توسط مردان و ۱۱ درصد توسط فرزندان و ۹/۰ درصد توسط ساير اعضای خانواده ايجاد شده است. در ميان هشت فعاليت مورد بررسی، پخت و پز و تهيه غذای روزانه بيشترين سهم را در کل ارزش افزوده ايفا کرد و پس از آن شستوشوی لباس و تميز کردن منزل بيشترين سهم را داشتهاند که اين فعاليت حدود ۴/۳۶ درصد ارزش افزوده ايجاد شده را شامل میشود.
همچنين بر اساس اين پژوهش هر يک از ابعاد ارزش افزوده توليدی متاثر از عوامل خاصی است به عنوان مثال در مورد ارزش افزوده ناشی از نگهداری فرزندان زير شش سال، سن والدين و مدت ازدواج و تعداد فرزندان موثرند يا در ايجاد ميزان ارزش افزوده ناشی از پخت و پز بيشتر بعد خانواده و مدت ازدواج موثر است، اما در مجموع تعداد افراد خانواده از جمله عواملی است که کل ارزش افزودهء توليدی توسط زنان را تحت تاثير قرار میدهد.
برگرفته از: همشهری عصر