بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آرتاكسپوی نخست تهران، ناموفق در فروش آثار، همشهریكامران محمدي با گذشت 10 روز از نخستين آرتاكسپوي بزرگ تهران، اين رويداد سراسري تنها 70 ميليون تومان فروش نقدي داشته است. اين ميزان فروش البته فروش قطعي و نقدي است كه توسط اشخاص و كلكسيونرهاي انگشتشمار اين مرز پرگهر صورت گرفته است، ولي سازمانها و نهادهاي دولتي نيز طبق معمول وعده خريد دادهاند كه به گفته دبير آرتاكسپو، مجموعا 200 ميليون تومان ميشود كه اگر اين وعده محقق شود پولش به حساب آرتاكسپو واريز خواهد شد.
طبق قواني اكسپو 70 درصد از اين فروش متعلق به هنرمند، 25درصد متعلق به مؤسسه توسعه هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد و 5 درصد متعلق به يونيسف است. اين ارقام وقتي معنادارتر و جالبتر ميشود كه بدانيم، رضا كيانيان با چند عكس شخصي خود در نمايشگاه كوچكي كه چند وقت پيش در خانه هنرمندان برگزار كرد ظرف چند روز 100 ميليون تومان به خانه برد تا نشان دهد اينجا نامها هم اهميت دارد. بنابراين ميتوان پرونده اكسپوي نخست را كم و بيش بسته فرض كرد، در حالي كه بخش بسيار اندكي از اهداف خود را به دست آورده است. در راس اين اهداف، مسلما با توجه به ماهيت هر آرتاكسپويي، فروش آثار قرار دارد كه با رقمهاي اعلام شده، عملا به هيچ روي نميتواند موفقيتي محسوب شود. بهويژه اينكه در 10 روز گذشته، يك ساختمان عريض و طويل بهنام تالار وحدت از انواع و اقسام هنرهاي تجسمي، از عكس و نقاشي و مجسمه و غيره لبريز شده و اين تصور ميرفت كه بتواند در مقايسه با اكسپوهاي ديگري كه بهطور كم و بيش شخصي و خصوصي برگزار ميشوند، به چند برابر فروش دست يابد. اما همه ماجراها چنان پيش رفت كه حتي برگزاركنندگان نيز شكست را پذيرفته و منتظرند تا هر چه سريعتر 3 روز باقيمانده نيز سپري شود و تالار وحدت را خالي كنند. دبير اكسپو درباره اين شكست ميگويد: «متأسفانه آرتاكسپو آنطور كه از ابتدا از سوي مديريت بنياد رودكي و تالار وحدت ارزشگذاري شده بود مورد توجه قرار نگرفت و اين بزرگترين ايرادي است كه از همان ابتدا بر ما وارد است و آن را ميپذيريم.» عبدالحسيني ادامه ميدهد: «پيشنهادهايي از سوي گالريداران، مسئولان و برگزاركنندگان اكسپو درباره تمديد نمايشگاه صورت گرفته است، اما به اعتقاد بنده اگر قرار باشد اكسپو با همين روند ادامه پيدا كند قطعا اتفاق شايستهاي نيست و بيش از همه گالريداران را خسته ميكند.» با اين وصف، معاونت هنري وزارت ارشاد براي جبران و البته حمايت از هنرمنداني كه در اين مدت با هزار اميد و آرزو كارهايشان را تحويل مركز هنرهاي تجسمي دادهاند، هزينهاي را معادل 150 ميليون تومان تصويب كرده است تا از اين جيب به جيب ديگري از ارشاد برود و فروش، قابلقبولتر شود. از اين 150 ميليون، 50 ميليون را نماينده معاونت هنري پرداخت كرده است تا دست كم در خبرها، رقم فروش به 120 ميليون تومان برسد. اما اگرچه اين اقدامات ميتواند كمي براي گالريداراني كه 15 روز در تالار وحدت اطراق كرده و منتظر فروش آثارشان بودهاند و البته نفروختهاند، كمي روحيهبخش باشد، مسلما به يافتن ريشههاي اين شكست تلخ، هيچ كمكي نميكند. عبدالحسيني درباره علتهاي احتمالي ميگويد: «متأسفانه بنياد رودكي و تالار وحدت بههيچوجه فضاي مناسبي براي برپايي چنين نمايشگاه بزرگي نيست؛ بهخصوص كه اين 2 مجموعه برخلاف تعهدات قبلي خود برنامههاي همزماني را با برپايي اين نمايشگاه ترتيب دادند. جشنواره موسيقي فجر كار ما را به تأخير انداخت و همايش رودكي، همايش پزشكان، بزرگداشت محمود فرشچيان و كنسرتهايي كه در اين مجموعه برگزار ميشد باعث تغييرات مداوم چيدمان نمايشگاه و بينظمي در كار ما شد.» عبدالحسيني ادامه ميدهد: «از آنجا كه فعاليت آرتاكسپو اقتصادي است، لذا موزه هنرهاي معاصر و ديگر مكانهاي دولتي نميتوانند وارد كار شوند و بهتر است مجموعههاي خصوصي همچون نمايشگاه بينالمللي يا سالنهاي حجاب براي چنين نمايشگاهي در نظر گرفته شود، اما باز هم تأكيد ميكنم كه اين حركت نياز به فرهنگسازي دارد و بايد حداقل 3 تا 4 سال بهصورت مستمر برپا شود.» اين نتيجهگيري البته تنها دستاورد اكسپوي اول نيست، اما بهنظر درست ميرسد. تاكنون تمام تجربياتي كه به شكل خصوصي برگزار شده، موفقتر از تجربه ارشاد بوده است. حالا مسئولان برگزاري، يك سال تا اكسپوي دوم زمان دارند تا بيش از آنكه به محل برگزاري فكر كنند و واژههاي هميشگي فرهنگسازي را طرح سازند، براي رسيدن بهعلتهاي اصلي، بينديشند. قطعا يكي از اين علتها، قيمتهاي عجيب آثار در اكسپوي اول است. اين بديهي است كه براي ايرانيان، اگرچه هنر نزد آنهاست و بس، خريد آثار هنري با حداقل قيمت 200هزار تومان، تنها يك رؤياست؛ رؤيايي كه به اين زوديها به دست نخواهد آمد. عبدالحسيني ميگويد: «با تمام مشكلاتي كه وجود داشت، خوشبختانه كارها به خوبي پيش رفت، بهطوري كه 70 ميليون فروش به اشخاص داشتيم و هرچند كه اين رقم خيلي قابل توجه نيست، اما نشان ميدهد كه ما در آينده با استمرار در برپايي اين نمايشگاه ميتوانيم بدون حمايتهاي بخش دولتي حركت رو به رشدي در عرصه اقتصاد هنر داشته باشيم.» Copyright: gooya.com 2016
|