کتابچه ای درباره امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای صلح آميز به يک نيروگاه توليدی سلاح های نظامی هسته ای خطرناک، ترجمه انور ميرستاری
امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای صلح آميز به يک نيروگاه توليدی سلاح های نظامی هسته ای خطرناک، مانند آب خوردن آسان است.
کتابچه ای از انتشارات بنياد هانريش بل و بنياد سبز اروپا
رالف فوکس، رئيس بنياد هانريش بل، در سرآغاز اين کتابچه، پيشگفتاری با تيتر: «انرژی هسته ای در بنبست»، در ژانويه ۲۰۱۰ نوشته است گه می خوانيد.
برگردان از انور ميرستاری، عضو حزب سبزهای اروپا
بيانيه های پی در پی در باره نوزايی و رنسانس انرژی هسته ای میتواند اين انديشه را سبب شود که تعداد نيروگاه های اتمی تازه ساز با شدت و با يک روند هميشگی رو به افزايش است. به طوری که آخرين آمارهای رسمی نشان می دهند، امروزه۶۰ نيروگاه تازه در حال ساخت است که بيشترين آنها در چين و بقيه در روسيه، هند، کره جنوبی و ژاپن می باشد. آمريکائيان فقط يک پروژه ساختمانی، بيش ندارند. با اين وجود، اين ليست شامل تعداد زيادی از برنامههای پيشين و ناتمام میباشد که در واقع دارای ساختمانهای فرسوده و ويرانه هايی به تمام معنا می باشند.
از سوی ديگر، قرار است ۱۶۰ پروژه، نيروگاه های اتمی تازه تا سال ۲۰۲۰ ساخته شود که تنها ۵۳ دستگاه آن در چين و ۳۵ دستگاه در آمريکا خواهد بود و کره جنوبی و روسيه به ترتيب، پس از آمريکا جای دارند.
در اروپا، بريتانای کبير با پيشبينی ساخت هشت نيروگاه تازه ساز در سر ليست قرار دارد. ايتاليا، سويس، فنلاند، رومانی و ليتوانی به ترتيب پس از آن جای دارند. فرانسه که دوست دارد يک نيروگاه هسته ای بی همتا و نوينی را به کل جهان عرضه کند، فقط ساخت يک نيروگاه را در برنامه آتی خود دارد. بيشتر کشورهای اروپايی، برنامه هسته ای مشخصی ندارند.
درواقع از تعداد نيروگاه های اتمی، با يک روند يکسان، در جهان کاسته می شود. هماکنون ۴۳۶ راکتور اتمی، هنوز در دست بهره برداری هستند. در طی ۱۵ تا ۲۰ سال آينده، ما شاهد خواهيم بود که تعداد نيروگاه های از کارافتاده و از رده بيرون گشته و فرسوده، خيلی بيش از تعداد نيروگاه های تازه ساز خواهد بود.
هميشه، همه آرزوها و گفته ها عملی نمی شوند. هر چه رفتهرفته، بازار الکتريسيته بيشتر به روی بازار و رقابت آزاد بازتر می شود، به همان اندازه شانس انرژی هسته ای هم کاهش می يابد.
از اين گذشته، بهای جاگذاری و ساخت نيروگاه های تازه، از گرانی زياد، رو به انفجار است. چنانکه بهای ساخت نيروگاه تازه ساز «الکيلوتو» در فنلاند تا کنون از سه ميليارد، به پنج ميليارد و چهارصدهزار ارو رسيده است و اين در حالی است که هنوز پوسته بيرونی آن جاگذاری نشده است. بايد به اين هزينه، مسأله بی پاسخ از بين بردن زباله ها و خطرات ناشی از ناتوانی های تکنولوژی را هم افزود. امروزه هيچ کوهی انباشته از ادغام و اتحاديه توليدکنندگان خصوصی انرژی، ريسک ساخت يک نيروگاه تازهای را بدون کمک مالی دولت ها و بدون تضمين آنها نخواهد پذيرفت. جالب است توجه شود که همه نيروگاه های نوساز، پيش از هر چيز در جاهايی ساخته میشوند که توافق مشترک دولت ها و برنامههای اقتصادی انرژی برخلاف قوانين طبيعی و غير عادی می باشند.
تا به امروز بيشترين هزينههای نيروگاه های هسته ای توسط کمکهای عمومی (دولتی) تأمين شده اند. ميزان مبلغ اين يارانه ها در آلمان، در مجموع بيش از ۱۰۰ ميليارد ارو می باشد. اين کمک رسانی همچنان ادامه دارد. بنابراين، با اين همه پس اندازها و ذخاير ارقام ميلياردی برای از بين بردن زباله ها و خراب کردن ساختمان های نيروگاه ها، برای کمپانی ها به منزله منبع تغذيهای مانند « مان» (غذای قوم اسرائيل در بيابان) و به سخن ديگر، نعمت باد آورده میباشد و آنان از پرداخت مستقيم و غير مستقيم هرگونه مالياتی معاف هستند.
در صورت بروز يک سانحه هولناک، بالاترين سقف سهم پرداخت اين شرکت ها برای جبران زيان های وارده به مردم و جامعه، به ۲،۵ ميليارد ارو محدود است؛ مبلغی که در برابر يک پيش آمد ناگوار ساده اتمی، بسيار ناچيز است. سر انجام بايد افزود که به نظر میآيد انرژی اتمی به همان اندازه که گران است، به همان نسبت خطرناک هم می باشد.
در باره موارد بهره برداری انرژی هسته ای، چند نکته تازهای را هم بايد گفت:
• يکم، خطر توليد بمب های هسته ای با تعداد ساخت نيروگاه های تازه در جهان، رابطه مستقيم دارد. عليرغم همه تلاشهای آژانس بينالمللی انرژی اتمی، حد و مرز انرژی هسته ای صلح آميز و نظامی در اين فناوری، از هم جدايی ناپذيرند. آخرين مثالی که در اين باره میتوان زد، ايران می باشد. در نهايت امر، هيچکس نمیتواند مخالف گردن نهادن به کنترل اتمی باشد. گسترش انرژی هسته ای موجب پيدايش نياز رو به افزايش ساخت و نصب و نگهداری « سورجنراتور » های سريع و پر توان برای توليد سوخت هسته ای می شود. اين کار سبب توليد و پخش پلوتونيوم میگردد که خود آن هم برای توليد به ميزان بسيار بزرگ زايش انرژی گرمايی و انفجارات اتمی در داخل راکتور به منظور توليد بمب ها به کار می رود. يک کابوس!
• دوم، تمديدعمر نيروگاه های هسته ای موجود و نيز ساخت نيروگاه های تازه ديگر، مانع بزرگی بر سر راه توليد و گسترش انرژیهای پايدار و ناميرا خواهند شد.
تأييد فکر اينکه انرژی هسته ای و انرژیهای ناميرا و باز گرد، مکمل يکديگر خواهند بود، افسانهای بيش نخواهد بود. آنها بايد نه تنها با سرمايهگذاری های کم اهميت و ناچيز و شبکههای برقی رقابت کنند، بلکه بهره برداری پيوسته و انعطاف ناپذير نيروگاه های هسته ای، پتانسيل رو به افزايش انرژی ناميرا به ويژه انرژی بادی را محدود می کند. روزهايی که در آلمان بادهای شديد وجود دارد ونيز در روزهايی که در اين کشور برق کمتری مصرف می شود، انرژی بادی بخش بزرگی از تقاضای انرژی را در آنجا می پوشاند.
چون که به دلايل اقتصادی، در آينده نزديک، احتمال کاهش توليدات نيروگاه های هسته ای، همچنين نيروگاه های بزرگ زغال سنگی، کم است، انرژی توليدی مازاد تلف خواهد شد. اين کار نيروگاه های هسته ای، همان جنونی است که برای توجيه خودش راه و روشهای فراوانی در چنته دارد.
دارای هر گونه گرايش و خط فکری که باشيم، به روشنی روز آشکار است که انرژی هسته ای از ارائه يک راه حل قاطعی برای حفاظت از آب و هوا و زيستمان نا توان است و به عنوان منبع معتبر، قادر به تأمين سوخت نمی باشد. بلکه عکس اين گفته درست است. آنانی که برای بهتر شدن و گسترش انرژیهای نا ميرا تصميم گيرنده هستند و خواهان گرفتن يارانه های سد در سد برای انرژی برقی می باشند، بايد مخالف ساختن نيروگاه های تازه و هم چنين مخالف ادامه کار نيروگاه های خيلی قديمی باشند. هر که هر چه که بگويد؛ انرژی هسته ای، آن انرژی استراتژی درست و دلخواه به سوی عصر خورشيدی نيست.