فراخوان مشترک نهادهای دموکراتيک و حقوق بشری ايرانيان برای دادخواهی و يادمان جان باختگان دهه ۶۰
ياد جانباختگان فاجعه ملی کشتار ۶۷ گرامی باد
بيست و سه سال از قتل عام چندين هزار زندانی سياسی در ايران می گذرد. فرمان اين جنايت هولناک را روح الله خمينی، رهبر و بنيانگذار جمهوری اسلامی صادر کرد و شماری از مرتجع ترين همراهانش اجرای آن را عهده دار شدند تا زندان ها را از وجود «کفار و منافقين» پاکسازی کنند.
ابعاد فاجعه ملی که بی ترديد از مصاديق آشکار «جنايت عليه بشريت» به شمار می رود، آنچنان عظيم بود که در هيچ باوری نمی گنجيد و تنها شهادت با شهامت فردی چون آيت الله منتظری لازم بود تا انديشمندان مسلمان نيز تدريجا به ابعاد دد منشی رهبر نظام مورد حمايتشان و همراهان تاريک انديش خويش پی ببرند. شهادتی که به بهای صرف نظر کردن از عنوان «قائم مقام رهبری» و تحمل سال ها حبس خانگی و تحقير و توهين ها تمام شد و در اعمال آن تقريبا همه مقامات ريز و درشت حکومت، چه با سکوت بزدلانه و چه با مشارکت در لجن پراکنی، سهيم شدند.
«فاجعه ملی» کشتار ۶۷ ابتدا به ساکن آغاز نشد. دگر انديش ستيزی از ارکان تئوری ولايت فقيه آيت الله خمينی بود و پروژه پاکسازی جامعه از دگرانديشان از همان فردای استقرار جمهوری اسلامی و از پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد، با کشتار و سرکوب در کردستان و ترکمن صحرا ادامه يافت.
در خرداد ۱۳۶۰ و ماه های پس از آن، خمينی و همراهان مرتجع اش، از کم تجربگی و پراکندگی آزاديخواهان و آرمانخواهان جوان بهره جستند و نخستين موج بزرگ « پاکسازی» را به راه انداختند، موجی که در جريان آن هزاران زندانی سياسی آزاده و عدالتخواه، بی محاکمه و بدون اطلاع خانواده هايشان در پای ديوار زندان ها به جوخه های مرگ سپرده شدند، بی آنکه حتی نام برخی از قربانيان، برای صادر کنندگان فرمان مرگ، آشکار شده باشد.
در اول مرداد ۶۷، خمينی مجبور به نوشيدن «جام زهر» و پذيرش آتش بس پيشنهادی سازمان ملل متحد برای پايان بخشيدن به جنگ هشت ساله ايران و عراق شد. او در فتوايی حکم قتل همه مجاهدينی را که در زندان بسر می بردند، صادر کرد. اما اين کشتار به هواداران مجاهدين که بعضا جوانانی بودند که سال ها در زندان به سر می بردند، ختم نشد. آتش خشم رهبر وقت جمهوری اسلامی، تمامی دگرانديشان زندانی را در بر گرفت. کميته های مرگ سه نفره، با سرعتی باور نکردنی به کشتار زندانيان مشغول شدند. تا اواخر مرداد ماه بيش از ۳۰۰۰ زندانی اعدام شدند و پس از يک وقفه ۱۰ روزه، اعدام ساير زندانيان به حکم ارتداد آغاز گشت. بسياری از وابستگان به گروه های سياسی چپ به جرم عدم پذيرش اعتقادات و آيين های مذهبی، پس از شکنجه، به جوخه های مرگ سپرده شدند. سرعت و ميزان اعدام ها آن چنان زياد بود که حتی قاتلان فرصت کافی برای دفن اجساد را نداشتند و آنان را در گورهای دسته جمعی به خاک سپردند.
۲۳ سال پس از آن جنايت هولناک، هنوز خانواده های جانباختگان حق حضور بر گور های جمعی عزيزانشان در گلزار خاوران و ديگر گورستان ها را ندارند و هر بار با توهين و تحقير و ضرب و شتم مامورين امنيتی حکومت مواجه می شوند. امری که مردم در دو سال اخير و پس از کشتار جوانان و فرزندان خود در خيابان های سراسر کشور شاهد آنند.
«پاکسازی» جامعه از دگرانديشی و دگر انديشان با فاجعه ملی پايان نيافت و خامنه ای، جانشين خلف صادق خمينی، با به کار گماردن امثال سعيد امامی و قاضی مرتضوی، ترور روشنفکران در داخل و خارج، صدور فرمان سرکوب جوانان حق طلب و مسالمت جوی سبز و به قتل رساندن ده ها نفر در بازداشت از جمله زهرا کاظمی، اکبر محمدی، حجت الله فيض، عبدالرضا رجبی، زهرا بنی يعقوب... هدا صابر و هاله سحابی به راه مرادش ادامه داد.
تاريک انديشان و محافل نفتی ـ نظامی - امنيتی که امروز بر سرنوشت کشور حاکم شده اند، پس از هر قتل عام و کشتاری، با شادمانی تصور کردند که ديگر تمام شد. اما هر بار از متن جامعه ندا برخاست که قافله آزادی خواهی را سر باز ايستادن نيست.
پس از گذشت۳۳ سال از حاکميت جمهوری اسلامی، موج دستگيری ها، زندان، شکنجه و اعدام مردمان آزاده هم چنان ادامه دارد و هفته ای نيست که خبر دستگيری فعالان زن، فعالان دانشجويی، فعالان کارگری، روزنامه نگاران، وکلا ، هنرمندان، وب لاگ نويسان جوان و ... به گوش نرسد.
امروز جمهوری اسلامی شرايطی را در زندان ها ايجاد کرده که زندانيان سياسی را به تدريج به ديار نيستی روانه کند و در اين راه از هر وسيله ای برای سوق دادن آنان به سوی مرگ استفاده می کند.
در آستانه سالگرد فاجعه ملی، ياد آوری فاجعه دهه شصت و تابستان ۶۷ و گراميداشت ياد جان باختگان و آگاهی رسانی در جوامع بين المللی از اهميت بسياری برخوردار است تا همگان بدانند که خاطره چنين فجايعی از اذهان بيرون نرفته است و مردم ايران و خانواده های بازماندگان همچنان بر خواست خود مبنی بر تشکيل دادگاهی عادلانه برای محاکمه عاملان و آمران اين جنايات تاريخی مصر هستند. امروزه خواست آزادی زندانيان سياسی يکی از خواست های مرکزی و اصلی همه آزاديخواهان ايران و جنبش سبز می باشد. تعيين گزارشگر ويژه سازمان ملل برای بررسی وضعيت حقوق بشر در ايران نيز يکی از دستاوردهای اين تلاش هاست.
مردم ما و تمام آزاديخواهان و وابستگان زندانيان و جانباختگان، در آستانه سالگرد فاجعه کشتار دسته جمعی ۶۷، انتظار دارند تا آقای احمد شهيد که مسئوليت تحقيق در باره وضعيت حقوق بشر در ايران به او واگذار شده است، از انجام شايسته وظيفه محوله برآمده و نوری بر پرونده تاريک وضعيت زندانيان و جانباختگان در ايران بياندازد.
ما اعضای نهادهای دموکراتيک ايرانيان، در بيست و سومين سالگرد فاجعه ملی، يک بار ديگر همراه باخانواده های قربانيان، بر پيمان خويش برای دادخواهی جانباختگان دهه شصت و همه جانباختگان راه آزادی و دموکراسی تا روشن شدن حقيقت و محاکمه همه دست اندر کاران اين جنايت ها تاکيد کرده، از همه ايرانيان و آزاديخواهان در گوشه و کنار جهان می خواهيم تا با برپاکردن گردهمايی، تظاهرات، سمينار، سخنرانی، نمايشگاه عکس و ... ياد همه اين جانباختگان را گرامی داشته و در رساندن فرياد داد خواهی و صدای قربانيان و خانواده های آنان به گوش مردم ايران و جهان، در هر کجا که هستند، با ما همراه شوند.
اگر میخواهيد به عنوان يک نهاد، با سازماندهی حرکتی در شهرتان (مستقل و يا در همکاری با نهادهايی ديگر) در اين حرکت سراسری شرکت کنيد به ليست برگزارکنندگان بپيونديد، و يا فقط جزو پشتيبانان اين حرکت باشيد، با ايميل زير تماس بگيريد :
free.iran.for.all.iranians@gmail.com
توجه:
دادنامه ای از سوی ده ها تشکل مدنی و صدها شخصيت سياسی و مدافع حقوق بشر در خارج و داخل کشور، برای نجات جان زندانيان سياسی و عقيدتی، با لينک زير درست شده است. لطفا با امضای آن، از زندانيان پشتيبانی کنيد و خواهان آزادی آنان شويد.
به ما کمک کنيد تا بيشترين امضاها را جمع آوری کنيم. اين امضاها به آقايان احمد شهيد و بانکی مون داده خواهند شد.
http://www.gopetition.com/petitions/save-the-lives-of-political-prisoners-in-iran.html
برگزار کنندگان
۱ ـ اتحاد برای ايران ـ بلژيک
۲ ـ اتحاد برای پيشبرد سکولار دموکراسی در ايران – آمريکای شمالی
۳ ـ اتحاد برای پيشبرد سکولار دموکراسی در ايران – لس آنجلس
۴ ـ انجمن پويا ـ کلن
۵ ـ انجمن دفاع از حقوق بشر در ايران ـ مونترال
۶ ـ انجمن زنان ايرانی ـ مونترال
۷ ـ انجمن فرهنگی ايرانيان ـ مرکز اتاوا و مناطق وابسته
۸ ـ ايران آزاد - کانون دفاع از حقوق بشر، آزادی و دموکراسی ـ آلمان
۹ ـ بنياد اسماعيل خويی آتلانتا - امريکا
۱۰ ـ پشتيبانان دموکراسی و آزادی برای ايرا ن ـ آتلانتا ـ آمريکا
۱۱ ـ جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ايران ـ سوئد
۱۲ ـ جمعيت پشتيبانی از مبارزات دمکراتيک مردم ايران ـ کلن
۱۳ ـ جمعيت دفاع از حقوق مردم ايران در اتريش
۱۴ ـ جنبش سبز لندن
۱۵ ـ جوانان و دانشجويان موج سبز ـ کلن
۱۶ ـ حاميان مادران پارک لاله – ايتاليا
۱۷ ـ حاميان مادران پارک لاله - ژنو
۱۸ ـ حاميان مادران پارک لاله ـ کلن
۱۹ ـ حاميان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
۲۰ ـ حاميان مادران پارک لاله - مادران صلح دورتموند
۲۱ ـ حاميان مادران پارک لاله ـ وين – اتريش
۲۲ ـ حقوق بشر و دموکراسی برای ايران
۲۳ ـ خانه همبستگی مهر ـ کلن
۲۴ ـ سکولار دموکراسی برای ايران- شيکاگو - امريکا
۲۵ ـ سکولار دموکراسی برای ايران- نيويورک ـ امريکا
۲۶ ـ شبکه همبستگی ملی ايرانيان - فرزنو ( کاليفرنيا)
۲۷ ـ کميته ايرانيان نورد راين وستفالن
۲۸ ـ کميته برگزار کننده يادمان کشتار سال ۶۷ اورلندو – فلوريد
۲۹ ـ کميته جوانان برای برگزاری يادمان جانباختگان راه آزادی در ونکوور - کانادا
۳۰ ـ کميته مستقل ضد سرکوب شهروندان ايرانی - پاريس
۳۱ ـ کميته ی دفاع از حقوق بشردر ايران – اتريش
۳۲ ـ مادران صلح مونترال
۳۳ ـ مونيخ هميار ايران
۳۴ ـ نسل آزاديخواه ايران ـ اتريش
۳۵ ـ نهاد دفاع از دمکراسی و آزادی در ايران - ندای ايران
پشتيبانان
۱ ـ انجمن مهرگان ـ گوتنبرگ
۲ ـ اتحاد برای پيشبرد سکولار دموکراسی در ايران- اورنج کانتی
۳ ـ اتحاديه عليه کليه حقوق محفوظ برای جمهوری اسلامی (جهانی)
۴ ـ پشتيبانان حقوق بشر و دموکراسی در ايران ـ اسن
۵ ـ تئاتر ايران و آلمان ـ کلن
۶ ـ جامعه مدافعان حقوق بشر و دموکراسی هامبورگ
۷ ـ جمعيت دفاع از زندانيان سياسی ايران ـ کلن
۸ ـ حاميان مادران پارک لاله - اسلو
۹ ـ حاميانِ مادرانِ پارکِ لاله ايران ـ هامبورگ
۱۰ ـ دانشجويانِ سبز برمن
۱۱ ـ سکولار دموکراسی برای ايران- واشنگتن دی سی
۱۲ ـ فدراسيون اروپرس
۱۳ ـ کميته امريکاييان- ايرانيان پيشرو
۱۴ ـ گروه مدافعان حقوق بشر برای ايران اورلاندو – فلوريدا - امريکا
۱۵ ـ ندا برای ايران آزادہ (جهانی)
۱۶ ـ نهاد مردمی
۱۷ ـ همايشِ ايرانيانِ هامبورگ
۱۸ ـ همبستگی جهانی برای جامعه سکولار