گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
19 مرداد» مهدی سحرخيز: به دليل انتقادهای پدرم از خامنه ای می خواهند او را در زندان نگه دارند، کمپين بين المللی حقوق بشر18 مرداد» احمدی نژاد: آزادی بيان در ايران بايد حداکثری باشد، چه کسی گفته که الگوی ما در زمينه اطلاع رسانی بايد کشورهای غرب باشد، مهر 17 مرداد» وزير اطلاعات: خبرنگار بايد هوای مسئولان را داشته باشد، مهر 15 مرداد» بيانيه اعلام موجوديت و فراخوان انجمن بينالمللی روزنامهنگاران ايرانی 13 مرداد» افزايش محکوميت عيسی سحر خيز به ۵ سال حبس، هرانا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! عيسی سحرخيز از زندان به انجمن بين المللی روزنامه نگاران ايرانی پيوستبيانيه انجمن بين المللی روزنامه نگاران ايرانی هيئت موسس انجمن بين المللی روزنامه نگاران ايرانی بدينوسيله اعلام می دارد که عيسی سحر خيزروزنامه نگار برجسته ايرانی به انجمن بين المللی روزنامه نگاران ايرانی پيوست. او که بيست و پنجمين ماه زندانی بودن خود را می گذراند از طريق پيامی که توسط فرزندش برای رئيس انجمن فرستاد اعلام کرد به همکاران ديگر خود می پيوندد. هيات موسس انجمن، با کمال افتخار اين روزنامه نگار مبارز را به عنوان عضوتازه و شاخص هيات به جامعه روزنامه نگاران کشور معرفی می کند. عيسی سحرخيز٬ مديرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در زمان رياستجمهوری سيدمحمد خاتمی٬مديرمسوول نشريات آفتاب و اخبار اقتصاد و از بنيانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ايران بود. او در پی انتخابات مخدوش رياست جمهوری، در تاريخ ۱۲ تير ۱۳۸۸ بازداشت شد. هفته پيش از آن در ۳۰ خرداد، از دفتر سعيد مرتضوی، دادستان تهران با او تماس گرفته و از او خواسته بودند روز بعد خود را به دادستانی معرفی کند، اما او گفته بود تا چند روز آينده خارج از تهران است و نمیتواند به دادستانی مراجعه کند. وی پس از بازداشت به سلولهای انفرادی زندان اوين منتقل شد واز آن پس تحت شديدترين فشارها قرار دارد.
خانه حقوق بشر ايران، وضعيت عيسی سحر خيز را چنين گزارش داده است:"در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۸۸ فرزند سحرخيز از شکنجه او در زندان اوين خبر داد. ماموران در سرمای زمستان اين روزنامهنگار را بدون لباس مناسب ساعتهای متمادی در شب در هوای آزاد نگاه داشته بودند. سحرخيز در اعتراض به شرايط خود در اسفند ماه همين سال وپس انتقال مجدد به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زد. سرانجام وی بعد از تحمل نزديک به ۹ ماه تحمل سلولهای انفرادی زندان اوين در تاريخ ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۸ به بند ۳۵۰ زندان اوين منتقل شد که محل نگهداری زندانيان سياسی بعد از انتخابات تبديل شده بود. بلاتکليفی ۹ ماه اين روزنامهنگار باعث شد تا وی برای بار دوم دست به اعتصاب غذا زند و وضعيت جسمانیاش به خطر بيافتد. در تاريخ ۱۹ ارديبهشت ماه ۱۳۸۹ در اقدامی غير قانونی و بر خلاف اصل تفکيک و طبقهبندی زندانيان سحرخيز به زندان رجايی شهر که محل نگهداری مجرمان خطرناک است منتقل شد. وکيل عيسی سحرخيز انتقال وی را به زندان رجايی شهر کاملاً غيرقانونی اعلام کرد. وی در هفتم خرداد ۱۳۸۹ نيز به دارالقرآن زندان رجايی شهر که محلی برای اعمال فشار بيشتر بر روی زندانيان سياسی است، منتقل شد. در ادامهها فشارها بر اين روزنامهنگار وی در تاريخ ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به زندان کچويی در شهر کرج منتقل شد. پس از نزديک به يک سال بازداشت موقت سرانجام روز ۲۷ تير ماه ۱۳۸۹ به عنوان آخرين جلسه رسيدگی به اتهامات عيسی سحرخيز در نظر گرفته شد. اتهامات وی "فعاليت تبليغی عليه نظام" و "توهين به رهبری" عنوان شد. در پی ارسال پيامی از سوی عيسی سحرخيز به مراسم بزرگداشت ۲۲ خرداد او در ۲۶ خرداد ۱۳۸۹ بار ديگر به زندان رجايیشهر منتقل شد. سحرخيز که نخستين سال بازداشت موقت خود را بدون محاکمه سپری میکرد در تاريخ ۴ تير ماه ۱۳۸۹ با وخيم شدن حال جسمانیاش جهت مراقبتهای ويژه به بيمارستان انتقال پيدا کرد. دادگاه ديگر سحرخيز قرار شد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی برگزار شود. اين روزنامهنگار با ارسال نامه ای از زندان و اعلام زمان دادگاه خود، خواستار حضور هيئت منصفه و همچنين علنی بودن دادگاهش شد. وی خاطرنشان کرد، در جريان برگزاری دادگاه، نحوهی دستگيری با ضرب و جرح و همچنين شکنجه های جسمی – روحی و وقايع زندان را افشاء و نقش نيروهای ويژه و همچنين لباس شخصیها و بسيج را برملا خواهد کرد. سرانجام اين روزنامهنگار با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به سه سال زندان و پنج سال ممنوعيت و محروميت از فعاليتهای سياسی و مطبوعاتی محکوم شد. اتهامات وی "توهين به رهبری" و "اقدام عليه امنيت ملی" عنوان شده بود. وی پس از صدور حکم در تماسی با خانوادهاش گفت که به حکم صادره اعتراض نخواهد کرد چرا که به عقيدهی او "تمام حکمها به طور مستقيم از زيرنظر آقای خامنهای صادر میشود" و "قوه قضاييه اينجا هيچ کاره است". وضعيت جسمی عيسی سحرخيز در طول دوره بازداشت طولانی مدتش به خاطر شکنجهها و فشارهای شديدی جسمی و همچنين سلولهای انفرادی بسيار حاد شد به طوری که در تاريخ ۱۶ مرداد ماه ۱۳۸۹ وضعيت جسمی او که از ناراحتی قلبی نيز رنج میبرد بسيار وخيم گزارش شد. سحرخيز که در دوران زندان نيز دست از مبارزه و استيفای حقوق خود و مردم دست برنداشت در زندان طی دادخواستی از شرکت نوکيا زيمنس و ديگر شرکتهای مرتبط بابت فروش و ارايه فن آوری و تجهيزات لازم برای شنود ومونيتورينگ هوشمند شبکههای بی سيم، اطلاعاتی و اينترنت ايران که موجب دستگيری و سپس شکنجه او و ديگر شهروندان ايرانی شده است، در دادگاه فدرال آمريکاشکايت کرد. Copyright: gooya.com 2016
|