افت فشار چاه های گاز عسلويه، نگرانی از اتمام گاز پارس جنوبی، خبرآنلاين

اقتصاد > انرژی - بازهم وضعيت پارس جنوبی نگران کننده شد.

آذرجزايری: تاخيرها باعث شد قطری ها توليد خود را به دوبرابر ايران افزايش دهند. افزايشی که مورد تاييد تمام مسوولان نفتی کشور است اما اينگونه پيش بينی نمی شد که اعتراف به عقب ماندگی در برداشت از گاز اين ميدان مشترک روزی کار را به جايی برساند که خبربرسد متوسط فشار چاه های درحال استحصال به حدی کاهش يافته است که کارشناسان اينگونه برآورد می کنند که ادامه اين روند در سالهای نه چندان دور ما را به جايی خواهد رساند که فازهای جديد، خوراکی برای فعاليت نداشته باشند. به زبانی ساده تر، اين روزها برآوردها حکايت از اين نکته دارد که متوسط فشار از ۸تا ۱۰ بار در بعضی از چاه های درحال استحصال گازی کاهش يافته است.

همين خبر مبنای اين نکته قرارگرفته است که کارشناسان با تاکيد بر برداشت حدود دو برابری قطری ها تاکيد کنند اين احتمال قوت گرفته که برداشت دوبرابری قطر باعث تغيير شيب گاز ميدان شودکه براين اساس از سال آينده با ادامه اين روند ورود فازهای جديد برای استحصال گاز يک رويا خواهد بود.چرا که گازی برای برداشت از ۱۰ فاز اوليه هم به سختی خواهد بود.

موضوع چيست؟

هنوز به طور کامل علت اين افت فشار مشخص نشده اما برآورد می شود اين کاهش افت به دليل برداشت دو برابری قطر بوده است. چرا که ماهيت ميدان به صورتی است که در حالت عادی شيب ميدان به سمت قطراست و به همين صورت گاز اين ميدان نيز به سمت قطر گرايش دارد.در اينصورت در صورت برداشت بيشتر گاز از سوی قطری ها ناخودآگاه با شيب طبيعی که وجود دارد گاز ميدان به سمت اين کشور حرکت خواهد کرد.

دليل کارشناسان برای استدلال مطرح شده در خصوص نگرانی از نبود خوراک برای فازهای جديدی که قراراست وارد مدار شود را می توان در همين مساله جستجو کرد.چرا که وقتی گاز به سمت ميدان گنبد و به سمت عرب ها حرکت کند فشار استحصال در پارس جنوبی کاهش خواهد يافت و قطعا ادامه اين روند مشکلات عديده ای را برای ايران بوجود خواهد آورد.در ابتدايی ترين راه برداشت گاز در منطقه ايرانی با دشواری همراه خواهد شد.

در اين بين تاکيد می شود هنوز مشخص نيست دليل واقعی اين افت فشار چيست اما قطعا اين رقم نيز در ميدان مشترک طبيعی نيست.

کارشانسان معتقدند،تنها راه نجات وضعيت فعلی افزايش برداشت گاز و رساندن توليد به ميزان توليد عرب ها و حتی بيشتر است که مطمئنا اين امر تا ۸۰ ماه ديگر غيرممکن خواهد بود.چرا که آمارها نشان از اين نکته دارد که فازهای در حال توسعه از برنامه عقب هستند و در بهترين شرايط از ۸۰ ماه ديگر بايد منتظر وارد مدار شدن اين فازها باشيم.

اما سوال اينجاست،در شرايطی که برای تامين تجهيزات و منابع مالی تحت فشار بوده ايم چرا بايد ۸فاز به طور همزمان وارد مرحله توسعه شوند؟ در اين شرايط می شد دو فاز را توسعه داد اما واقعا توسعه داد و به بهره برداری رساند.

اين در حالی است که آمارها نشان می دهد در حال حاضر ايران روزانه ۲۱۰ ميليون مترمکعب گاز از اين ميدان برداشت می کند در حاليکه قطری ها روزانه ۳۶۰ ميليون مترمکعب گاز اين ميدان را استحصال می کنند.

در اين بين گفته می شود عرب ها با حضور شرکت های بزرگ نفتی چون شل و توتال در سال آينده توليد خود را به سه برابر توليد فعلی ايران افزايش خواهد داد که اين افزايش توليد قطعا مشکلات عديده ای را برای کشور به همراه خواهد داشت.چرا که تا سال آينده با شرايط فعلی به نظر نمی رسد هيچيک از فازهای پارس جنوبی وارد مدار شوند.براساس برآوردهای صورت گرفته تا پايان ارديبشت ماه سال جاری فازهای درحال احداث با پيشرفت ۵/۱۷درصدی مواجه بودند در حاليکه اين رقم در حالت عادی بايد ۵/۳۱ درصد باشد.

علت اين تاخير را کارشناسان اينگونه تشريح می کنند:در ابتدای کار بخش عظيمی از پيشرفت مربوط به تامين تجهيزات و ... است که همين امر باعث کاهش روند پيشرفت پروژه می شود اما پس از تامين تجهيزات پروژه با سرعت بيشتری به پايان می رسد و به نوعی کاهش اين ميزان پيشرفت جبران می شود.در حالی اين ادعا مطرح می شود که اين درصد پيشرفت براساس مطالعات موجود در نظر گرفته شده بنابراين اعلام چنين استدلالی منطقی به نظر نمی رسد مگر اينکه اظهارات اخير رئيس کميسيون انرژی در گفت وگو با خبرآنلاين در اين خصوص درست باشد.

حميدرضا کاتوزيان در دفاع از اظهاراتش در خصوص عدم بهره برداری از اين فازها در ۳۵ ماه تاکيد کرد: من در خصوص پارس جنوبی از کارشناسان حاضر در يک جلسه کميسيون انرژی، پرسيدم چرا ۳۸ ماه نه چرا ۳۵ اين رقم از کجا آمده؟اول گفتند برآوردها اينگونه می گويند که من درخواست کردم اين برآوردهای فنی را ببينم و در آخر با بالا و پايين کردن های مختلف يکی از کارشناس های داخل جلسه گفت، ما چيکار کنيم کارگروه نفت گفته ۳۵ ماهه ما هم می گوييم ۳۵ ماهه ! همين است که کار ما درست پيش نمی رود. يک کارگروه بدون پشتوانه فنی چگونه زمان می تواند برای اتمام پروژه تعيين کند اما می بينيم در شرايط فعلی اتفاق می افتد و در نهايت نتيجه آن اشتباه در محاسبات و تاخير در بهره برداری از پروژه ها می شود.

حرف پايانی

در شرايط فعلی اين نگاه شکل گرفته که هرکارشناسی اگر از وضعيت فعلی در پارس جنوبی گلايه می کند قطعا بايد در گروه منتقدين و کسانی قراربگيرد که در تلاش است تا نحوه مديريت مديران فعلی را به نقد بکشد و اين افراد را نالايق نشان دهد.نگاهی که باعث شده کارشناسان کمتر زبان به انتقاد بگشايند.

در حاليکه در شرايط فعلی اين منطقه نياز به نگاه موافقين و منتقدين به يک اندازه دارد.در اين گزارش هم سعی نشده مديريت شخص خاصی در اين منطقه به نقد کشيده شود چرا که اين مشکل يد طولانی دارد و تنها به يکی دو سال گذشته و مديريت افراد فعلی بر نمی گردد.آن چيز که در حال حاضر بيش از هر مورد ديگری مهم است وضعيت نامناسب اين منطقه است.شايد ده سال ديگر هيچيک از مديران فعلی بر مسند کار نباشند اما قطعا نسل های آينده هستند و اين سوال را خواهند داشت که چه شد که منافع ملی به اين راحتی ازدست رفت؟