جزئيات تازه از حضور ناوشکنهای ايرانی در کانال سوئز، مهر
فرمانده نيروی دريايی ارتش جمهوری اسلامی ايران ضمن تشريح ماجرای عبور ناوشکنهای ايرانی از کانال سوئز گفت: ما برای دفاع از خودمان قوی میشويم و اين حق ما است و تنها رژيمی که ناراحت است رژيم صهيونيستی است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، اميردريادار حبيب الله سياری فرمانده نيروی دريايی ارتش جمهوری اسلامی ايران در خصوص چگونگی ورود نيروی دريايی جمهوری اسلامی ايران با عبور از کانال سوئز به دريای مديترانه گفت: با ابلاغ موافقت فرماندهی معظم کل قوا با يکی از پيشنهادات مبنی بر استفاده از مسير دريای عمان، باب المندب، دريای سرخ برای ورود به مديترانه و سواحل سوريه، يگانهای آموزشی نيرو عازم مأموريت شدند.
وی همچنين با اشاره به روندی که ناوگروه ايرانی تا رسيدن به مقصد طی کرد نيز گفت: ما از بابالمندب عبور کرديم و به دريای سرخ وارد شديم. قرار بود ابتدا به جده برويم و بعد به سمت کانال حرکت کنيم. وقتی به سمت جده حرکت کرديم، از طرف وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که به دليل وقوع سيل در جده و نيز وضعيت نامساعد سياسی در عربستان توقف ما در جده مورد موافقت قرار نگرفته است.
سياری افزود: بالاخره با تلاشهای وزارت خارجه با ورود ما موافقت شد. کاروان ما پنج، شش روز در جده توقف کرد و زيارت مکه و مدينه را هم به جا آورد. بعد از اين توقف به سمت خليج سوئز که قبل از کانال سوئز است، حرکت کرديم. تا اينجا هنوز کسی برای ما اجازه نگرفته بود که ما به خليج سوئز برويم. هرچه وزارت امور خارجه مکاتبه هم میکرد، نتيجه نمیگرفت؛ چراکه مصر ـ به عنوان اختياردار اصلی کانال سوئزـ دچار تغيير و تحول شده بود. دفتر حافظ منافع هم گفته بود که در اين شلوغی به ما مجوز نمیدهند. ما دو، سه روز همانجا مانديم وزارت خارجه تلاشها را ادامه داد. فردا صبح خبر رسيد که مجوز دادند و اين مسئله هم به دليل سقوط حکومت مبارک بود. خيلیها هم آنجا از ما میپرسيدند که رابطه آمدن شما با سقوط مبارک چه بود؟ ما هم دائماً تأکيد میکرديم که سقوط حکومت مصر ربطی به حضور ما ندارد. همين مسئله باعث شد که حضور ناوهای ايرانی هيبت خاصی پيدا کند.
وی خاطرشان کرد: لطف خدا بود. ما رفتيم و از کنار مرزهای رژيم صهيونيستی هم با اقتدار عبور کرديم و با حضور در لاذقيه تمام منطقه مديترانه را تحت تأثير قرار داديم و اقتدار مملکت و نظام به بهترين نحو به نمايش گذاشته شد. سؤال آنها اين بود که اصلاً ايرانیها چگونه آمدند؟ با چه توانمندی علمی و صنعتی در منطقه حاضر شدند؟ درواقع باور نمیکردند که ما بتوانيم ناو به دريا ببريم. ليبی هم ناوشکن داشت و هم زيردريايی اما از زمانی که تحريمش کردند، نمیتواند آنها را تکان بدهد. آنها انتظارشان اين بود که ما هم مثل ليبی باشيم اما میبينند بعد از سی و دو سال تحريم روزبهروز توانمنديمان افزايش میيابد.
فرمانده نيروی دريايی ارتش اضافه کرد: اين همان نکتهای است که آقا در روز افتتاح ناوشکن جماران هم به آن اشاره کردند. ايشان فرمودند: «امروز برای من روز شيرين و دلپسندی بود؛ نه فقط به خاطر اينکه يک فروند رزمناو به ناوگان دريائی ارتش جمهوری اسلامی ايران افزوده شد - که اين البته دستاورد باارزش و مهمی است - بلکه بيشتر از اين جهت که جوانان ما، کارکنان هوشمند و دانشمند ما در اين بخش از نيروهای مسلح، نتيجهی اميد و اعتماد و توکل خودشان را به چشم ديدند و اين آنها را بر برداشتن گامهای بلند ديگر مصمم خواهد کرد؛ اساس کار اين است. اساس کار اين است که نيروی انسانی ما خود را و توانائیهای خود را قدر بداند و آنها را بشناسد...»
وی درخصوص بازتاب رسانه ای عبور ناوشکنها از کانال سوئز بيان داشت: متأسفانه رسانههای داخلی در اين زمينه عملکرد ضعيفی داشتند؛ جالب است بدانيد که بهترين تبليغ را برای ما رژيم صهيونيستی کرد! گفته بودند که جمهوری اسلامی ايران اعتماد به نفس خودش را نشان داد.
سياری افزود: من در لاذقيه (بندر اصلی کشور سوريه) تمام تلاشم را انجام دادم که با انجام گفتوگو با رسانههای مختلف، ابعاد قضيه را هرچه بيشتر تبليغ کنم. خبرگزاریهای مختلف دنيا که همخط من و شما نيستند تا حرفهايی بزنند که مورد پسند ما باشد. فکر میکنم خبرگزاری الجزيره از من پرسيد که شما برای چه به اينجا آمدهايد؟ گفتم که برای انتقال پيام صلح و دوستی. گفت: آيا پيام صلح و دوستی را با ناو جنگی میآورند؟ ببينيد روی چه فکر کرده بود؟! خدا کمک کرد و جواب دادم پس بفرماييد نيروی دريايی بايد با لنج ماهیگيری بيايد؟! آن را که میگويند ناوگان صيادی! وقتی میگويند نيروی دريايی اسمش رويش است؛ يعنی ناو جنگی. وقتی ناو جنگی با پيام صلح و دوستی میآيد معنا و مفهوم پيدا میکند. ما حتی در کانال سوئز به شهدای انقلاب مصر ادای احترام کرديم؛ چون انقلابش پيروز شده بود و خيلی هم بازتاب خوبی داشت.
وی با بيان اينکه اسرائيلیها خيلی بر مجلسشان فشار آوردند بايد به ما پول بدهيد تا بتوانيم نيروی دريايی را فعال کنيم، گفت: به اين دليل که ايرانیها به اينجا آمدهاند. پانزده شبانهروز آماده باش کامل بودند و با هواپيماهای باسرنشين و بدون سرنشين، از دريا و زمين کنترل می کردند که ما برای چه رفتيم؟ همه به دنبال اين بودند که ما چه زمانی از آنجا بيرون میآييم که ما تا روز آخر هم نگفتيم که چه زمانی بيرون میآييم. هر روز خبرنگاران خارجی میآمدند و زمان خروج ما را سوال میکردند؟ میگفتيم اين را بعداً به شما میگوييم.
فرمانده نيروی دريايی ارتش در خصوص تغيير استراتژی ايران پس از اين موفقيت، گفت: من يک روز خدمت آقا عرض کردم که يک بچهای که مدرسه نمیرود چه اتفاقی میافتد؟ برايش غيبت میزنند. اگر حالا هفته بعد نرفت چه؟ اگر هفته سوم و چهارم نرفت چه؟ اگر غيبت ادامه پيدا کند، خط قرمزی روی اسمش میکشند و میگويند اين ديگر جزو مدرسه ما نيست. عرض کردم که حضور در دريا هم همين است. ما در شمال اقيانوس هند اگر حضور نداشته باشيم - که همه دنيا حضور دارند- میگويند جمهوری اسلامی ايران حضور ندارد و خط قرمز روی ما میکشند. يعنی ما بازيگر اثرگذار در شمال اقيانوس هند نيستيم.
فرمودند نگذاريد اين اتفاق بيفتد.
وی خاطرنشان کرد: ما از همان موقع آمديم و در دريا حضور پيدا کرديم؛ يعنی به جای اينکه يک روز برويم دريا و فردا برگرديم، میبينيد که شصت روز در دريا مانديم و اين علتی شد که ديگر روی حضور ما در منطقه حساب میکنند. اگر حضور در آبهای آزاد مطابق قوانين بينالمللی برای همه دنيا خوب است برای ما هم همين قاعده است. ما هم میخواهيم آرامآرام در اين آبها حضورمان را تثبيت کنيم. فرماندهی کل قوا تدبير کردند که در آبهای آزاد حضور داشته باشيد و ما هم به دستور فرماندهمان عمل میکنيم. ذکر اين نکته هم حائز اهميت است که در تمام مسيری که ناوهايمان در اين سفر طی کردند، تصريح میکرديم که هدفمان ارسال پيام صلح و دوستی و تحکيم روابط با همه کشورهای منطقه بويژه کشورهای اسلامی است؛ خصوصاً کشورهايی که به اتفاق آنها میتوانيم امنيت منطقه را بيش از پيش فراهم کنيم.
سياری در خصوص تبعات اين حرکت برای اسرائيل نيز عنوان کرد: موضع دولت جمهوری اسلامی ايران نسبت به رژيم صهيونيستی و موضع آنها هم نسبت به ما کاملاً معلوم است. رژيم صهيونيستی به هيچ عنوان دوست ندارد که ما توانمند باشيم و به همين دليل ما را به خوبی رصد میکنند. تا ما میگوييم توان موشکیمان را بالا برديم، تبليغات وسيعی میکنند که دشمن ما اينطور است و امنيت دنيا را برهم میزند. آقا هم فرمودند که ما در همه کارها رشد میکنيم و ارتقای توان بازدارندگی هم داريم اما اين دليل نمیشود که بخواهيم با کشوری از کشورهای منطقه درگير بشويم.
وی با تاکيد براينکه ما برای دفاع از خودمان قوی میشويم و اين حق ما است، گفت: اما تنها رژيمی که ناراحت است رژيم صهيونيستی است. ما هر توانمندی که داشته باشيم او ناراحت است. معلوم است که او نمیتواند بپذيرد که ما برويم در دريای مديترانه کما اينکه تا زمانی که رژيم مبارک وجود داشت، با فشار رژيم صهيونيستی تحت تأثير آنها بود. ديگر حرکت ما در اين مسير برای آنها نگرانکننده است. رفتوآمد ما نشاندهنده توانمندیمان است. او دشمن سرسخت ما محسوب میشود. با هر توانمندی ما او ناراحت میشود و ما هم از ناراحتی او خوشحال میشويم. هرچه او بيشتر ناراحت شود، ما بيشتر خوشحال میشويم.
فرمانده نيروی دريايی ارتش درخصوص ديدگاه رهبر انقلاب درباره اهميت دريا و نيروی دريايی نيز گفت: ايشان صحبتی در سال ۷۶ دارند مبنی بر اينکه کشور شوروی سابق يک کشور عقبماندهای بود و به دنبال اين بود که چگونه رشد کند. در زمان پطر کبير او به اين فکر میافتد که چگونه میتواند مثل کشورهای اروپای غربی رشد کند. بلند میشود و به صورت ناشناس به اروپا میرود. در آنجا به اين نتيجه میرسد که اينها هرچه تمدن و پيشرفت و توسعه دارند، از راه دريا به دست آوردند. بعد به شوروی برمیگردد و شروع به ساختن بندر میکند. چون بندر مهمی هم نداشتند، میآيد بندر سنپطرزبورگ را در کنار رودخانه نووا میسازد و کار دريانوردی را از اينجا شروع میکنند که موجب توسعه کشور شوروی سابق میشود.
وی ادامه داد: در قضيه الحاق ناوشکن جماران فرمودند که ما هفتصد، هشتصد سال حاکم درياها بوديم و علم دريانوردی داشتيم. با کشتیهايمان به اقصینقاط دنيا سفر میکرديم. حال چه شده است که آنهايی که زمان حاکميت ما بر درياها چيزی نبودند، الان آنها آمدند و ما نيستيم؟ چه اتفاقی افتاده که ما اينقدر عقب افتاديم. بعد ايشان نتيجه میگيرند که دليلش اين است که حاکمان بیلياقتی که در اين مملکت حکم کردند، اصلاً توجهی به دريا نداشتند و کار را به جايی رساندند که آنها بندرعباس، قشم، هرمز و بوشهر را در مقطعی حتّی گرفتند. بعد نتيجه میگيرند که پس بايد برويد و رشد کنيد. وقتی میگويند سواحل دريايی عمان برای ما يک گنج و ذخيره است و تا حالا ما به آن توجه نکرديم منظور چيست؟ منظور اين است که اين سواحل محروم مثل جاسک، چابهار و کنارک مهم است؟ مهم است که ما برويم آنجا بندر بسازيم، توسعه بدهيم، کار ايجاد کنيم و توسعه پايدار در دريا داشته باشيم. و ما بتوانيم از منابع خدادادی دريا استفاده کنيم.