گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 اسفند» رييس کل دادگستری استان تهران: آمار دقيقی از دستگيرشدگان ۱۷ اسفند ندارم، ايسنا18 اسفند» سبزهای تبریز ۸ مارس را گرامی داشتند، ندای سبز آزادی 18 اسفند» يورش نيروهای امنيتی در روز زن به تعدادی از مادران پارک لاله، فعالين حقوق بشر و دمکراسی 17 اسفند» شکل گيری تجمع های پراکنده و شليک گاز اشک آور، کلمه 17 اسفند» استقرار نیروهای امنیتی و انتظامی در خیابان های مشهد در سه شنبه ۱٧ اسفند، جرس
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مبارزه برای حقوق زنان، اهرمی پايه ای برای رسيدن به دموکراسی بوده و خواهد بود، شهلا شفيق، اومانيته
اين جنبشها تمامی نظريهپردازیها دربارۀ جنگ تمدنها و همۀ کليشههای فرهنگمحور را که معتقدند دموکراسی حامل ارزشهای غربی است، جارو کردند. پيش از اين، در ژوئن سال ٢٠٠٩، جنبش مردم ايران که با وجود سرکوب به اشکال ديگری ادامه دارد ، به نحوی انکارناپذير نشان داد که ايرانيان خواهان حقوق دموکراتيک اند. آن هم در کشوری که اسلامگرايان با وعدۀ ايجاد بديلی نوين و اصيل در برابر شرق و غرب قدرت سياسی را به دست گرفتند. آنان ادعا میکردند که در قالب جمهوری اسلامی، احکام و ارزشهای اسلامی را با نهادهای دموکراتيک پيوند خواهند زد.
امّا حاصل کار، نظامی شد که مذهب را اساس تروريسمی تماميتخواه قرار داد تا جامعهای واقعاً اسلامی بسازد. در اين نظام، سرکوب جنسيتی محور اصلی اسلامی کردن جامعه است. در واقع، استقرار و دوام اين نظام سياسی- مذهبی، نيازمند تحکيم سلسلهمراتب جنسيتی است که به کمک قوانين پدرسالار، اطاعت شهروندان را از نظام به اصطلاح الهی تأمين کند، نظامی که در آن، حاکمان نمايندگان خدا بر روی زميناند. با وجود اينکه آزادی و عدالت اجتماعی از محوری ترين شعارهای انقلاب سال ٥٧ بود، امّا غفلت از اهميت حياتی اصل برابری زن و مرد و بیاعتنايی به امر آزادی زنان، انقلابيون را به بيراهه و شکست کشانيد. اين نکته درسی در بر دارد که اغلب ناديده گرفته میشود؛ درسی که اهميت بنيادی در تحقق تحول دموکراتيک دارد: رابطه تنگاتنگ دموکراسی با برابری جنسی و آزادی زنان. مگر در خود جوامع غربی که ارزشهای دموکراتيک در آنها به پيش رفته و آزموده شده اند، مبارزه برای حقوق زنان عامل اصلی تعميق دموکراسی نبوده و نيست؟ نبايد فراموش کرد که مبارزۀ فمينيستی اهميتی اساسی برای گسترش آرمانهای انقلاب فرانسه داشته است. انقلابی که پرچم آزادی، برابری و برادری به دست، زنان را با بهانههای طبيعتگرايانه و فرهنگمحور کنار گذاشت. در واقع، زمانی دموکراسی متحقق میشود که زنان به مثابه شهروندانی برابر، مستقل و آزاد به رسميت شناخته شوند. مبارزۀ فمينستها است که میتواند ارزشهای برابری و آزادی را که بر پرچم دموکراسی نقش بسته، به امری واقعی بدل کند، مبارزه ای که در فرانسه همچنان ادامه دارد. در قلب جامعه ايران ، اين نبرد حی و حاضر است. فمينيستهای جوان ايرانی در سال ٢٠٠٦ کمپين «يک ميليون امضا برای لغو قوانين تبعيضآميز عليه زنان» را برپا ساختند. آنان همچون فعالان جنبش دانشجويی، جنبش آموزگاران و کارگران، سرکوب بی امانی را متحمل میشوند. با وجود اين، هم از اينرو که مسئلۀ حقوق زنان در مرکز مبارزه برای دموکراسی است، جنبش دفاع از حقوق زنان بيش از پيش گسترش خواهد يافت . تصادفی نيست که حاکمان اسلامی، فمينيستها را دشمنانی خطرناک میدانند. * اين مقاله در ۵مارس امسال در روزنامۀ اومانيته ، يکی از مهم ترين روزنامه های سراسری فرانسه که گرايش چپ کمونيستی دارد به چاپ رسيده است. Copyright: gooya.com 2016
|