گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
22 بهمن» برنامه ويژه جشنواره برلين برای جعفر پناهی فردا برگزار می شود16 بهمن» مراسم افتتاح جشنواره فيلم فجر و اعتراض مسعود کيميايی و پوران درخشنده به حکم جعفر پناهی، خبر آنلاين 14 بهمن» دبير جشنواره کن: جايزه ويژه کن ۲۰۱۱ به جعفر پناهی تعلق می گيرد، فرهنگسرای پويا 12 بهمن» پاريس: نمايش فيلمهای جعفر پناهی و محمد رسولاف در سينماتک پاريس، دوم فوريه 30 دی» عماد بهاور، جوان پاک سرزمين من، نوشته ای از جعفر پناهی در فيس بوک
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پيام جعفر پناهی به فستيوال جهانی فبلم برليندنيای فيلمساز، دنيای گذر بين واقعيت و خيال است. فيلمساز از واقعيت الهام میگيرد، آن را به خيال خود در میآورد و در انجام اين بازی واقعيت و خيال، فيلمی میسازد که شايد تصوير آرزوهايش باشد. واقعيت اين است که مرا پنج سال گذشته بی حکم، و برای بيست سال آينده با حکم، از ساختن و کارگردانی هر نوع فيلمی محروم کرده اند. اما میدانم در اين بيست سال، با خيال خود آرزوهايم را خواهم ساخت.
اعتراف میکنم من به عنوان يک فيلمساز که دغدغههای اجتماعی دارم، هر چند نمیتوانم تصويرگر محدوديتها، معضلات و مشکلات روز مردم جامعهام باشم، اما نمیتوانم آرزو نکنم که پس از بيست سال تمامی اين مسائل از جامعهام رخت برنبسته باشد، تا آن گاه که مجال ساختن میيابم، تصويرگر رفاه، آرامش و آسايش مردم کشورم باشم. واقعيت اين است که مرا بيست سال از فکر کردن، انديشيدن و نوشتن محروم کرده اند اما نمیتوانم آرزو نکنم که پس از بيست سال کنکاش عقايد در فضای آزاد انديشی محو نشده باشد. مرا بيست سال از ديدن جهان محروم کرده اند. آرزويم اين است پس از بيست سال به جهانی سفر کنم که هيچ محدوديت جغرافيايی، نژادی، عقيدتی و حتی انسانی نداشته باشد و در آن جهان انسانها با هر عقيده و انديشه و باور بتوانند آزادانه و به دور از خشونت در کنار هم زندگی کنند. مرا بيست سال به سکوت محکوم کرده اند. با اين حال در خيال خود زمانی را فرياد ميزنم که تحمل يکديگر را داشته باشيم و پذيرای سخن هم گرديم، با هم بينديشيم و برای هم زندگی کنيم. در نهايت، واقعيت حکم من اين است که بايد شش سال درون زندان بمانم. من در اين شش سال با خيال خود و به اميد تحقّق آرزوهايم زنده خواهم ماند. اميدوارم همکاران فيلمسازم در تمامی نقاط اين کره خاکی در اين شش سال خالق آثاری باشند که پس از بازگشت از زندان، انگيزه زندگی در دنيای خيال آنها را داشته باشم. پس از اين لحظه به بعد مجبورم برای بيست سال سکوت کنم، مجبورم نبينم، مجبورم نينديشم و مجبورم فيلم نسازم. به واقعيت زندان و زندانبان تن میسپارم تا شايد آرزوهايم را روزی روزگاری در خيال شما بيابم. بيابم آنچه را که از من دريغ کرده اند. Copyright: gooya.com 2016
|