دوشنبه 27 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پاسخ زهرا رهنورد به ادعاهای تازه اقتدارگرايان در باره وی، کلمه

آيا اينقدر ضعيف شده اند که جلسه قرآن خوانی زنان دردمند را هم بر نمی تابند

کلمه :در هفته های اخير، اقتدارگرايان تهاجم وسيعی را عليه دکتر زهرا رهنورد، نويسنده واستاد دانشگاه تهران سازمان داده اند، هر چند که ريشه اين تهاجم ها به پيش از انتخابات و حتی به سالهای دورتر نيز باز می گردد، اما در هفته های اخير هم زمان با افزايش تهاجم به همراهان جنبش سبز از جمله ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، تهاجم به رهنورد نيز وسيع تر از قبل برنامه ريزی و اجرا شده است تا جايی که اعضای فراکسيون زنان مجلس با ارسال نامه ای خطاب به رئيس قوه قضائيه، خواهان محاکمه زهرا رهنورد شدند .اين همه ی ماجرا نيست هم زمان تعدادی از سايت های اقتدارگرايان و همچنين روزنامه های وابسته به دولت، اتهامات بی سابقه و عجيب و غريبی را عليه اين نويسنده و قرآن پژوه مطرح کردند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


زهرا رهنورد در يادداشتی کوتاه، فقط به بخش کوچکی از اين تبليغات که به تازگی در يک نشريه و از زبان يک معاون سابق وزارت اطلاعات بيان شده، پاسخ گفته است و نه به همه تبليغات و تهاجم هايی که عليه وی صورت گرفته است.
به گزارش کلمه متن اين يادداشت به شرح زير است:

درادامه دروغگويی ها وتهمت افکنی های معمول باند مشکوک وا قتدار گرا در چند نشريه که با پول ملت اداره می شود، اتهام های جديدی مطرح شده است .از آنجا که به بهانه اين پرونده سازی ممکن است ظلم مضاعفی بر ديگر بندگان خدا که گروگان اينان اند تحميل شود، لازم ديدم نکاتی را جهت نشان دادن درجه سقوط اخلاقی اين باند و ابهام زدايی از مطالب پرونده سازان و دروغگويان بنويسم
حکايت آنکه يک معاون سابق اطلاعات ومشاور فعلی که خود را همه چيز دان و دانای کل مطرح کرده، در مصاحبه ای در امتداد پروژه وصل کردن جنبش سبز به بيگانگان و منافقان گفته است”زهرا رهنورد جلساتی در سه شنبه ها داشت که خانمی بنام زهرا حاتمی دبيری جلسات سه شنبه رهنورد را بعهده داشت”و سپس می افزايد اين فرد دارای سمپاتی به منافقين بوده و از خانواده های منافق است وخواهر وشوهر خواهرش منافق بوده اند.

گنه کرد در بلخ اهنگری به شوشتر زدند گردن ديگری

البته نتيجه اين صغری و کبری چيدن همانطور که مخاطب حدس می زند محاصره رهنورد توسط منافقين و سمپاتهای آنهاست ! و نتيجه آخر آنکه جنبش عظيم و ملی سبز وابسته به منافقان و بيگانگان و جنايتکاران است والخ

۱-خانم زهرا حاتمی کيست؟ تا آنجا که با حضور هر از گاه در جلسات خانواده های زندانيان سياسی متوجه شده ام، ايشان معلمی است دلسوز با تحصيلات کامپيوتر و حقوق، فردی خير و مادر شش فرزند و دارای عروس و نوه و همسر يکی از بر جسته ترين بنيان گزاران جهاد سازندگی واز مديران اشنای بر جسته کشور.

اين بانوی محترم دوماه است در زندان انفرادی به سر می برد و فرزندان و شوهر و شاگردان و دوستانش از فراق او بی تابی می کنند.ما همه اميدواريم که در زندان مشمول پروژه تواب سازی و اعتراف گيری نشده باشد.

۲-جلسه روزهای سه شنبه که اين نشريات حامی دولت از آن سخن گفته اند، چيست؟ اين جلسات سه شنبه نه متعلق به رهنورد است ونه دارای رئيس و مرئوس و دبير و سر دبير!بلکه اين جلسه به شکل يک هيئت سنتی در خانه افراد گوناگون و با حضور قرآن دوستان و خانواده های زندانيان سياسی بر گزار می شود و آنان الام و دردهای خودرا با پناه بردن به قران و زيارتنامه خوانی و رسيدگی به هم ديگر تسکين می دهند و تشفی می بخشند.

اين جلسه مثل همه هيئت های مذهبی،درش به روی همه باز است.تا آن حد باز که سربازان گمنام اطلاعات و دوستان اين مقام همه چيز دان نيز به گواهی همين مصاحبه (منتشر شده در نشريه تازه ی اقتدارگرايان) درآن ورود دارند.
من وساير خانواده های زندانيان سياسی وعلاقمندان به قرآن ، از جمله خانم حاتمی نه بصورت منظم که هر موقع فرصت داشتيم در ان شرکت می کنيم و از فضای معنوی آن بهره می بريم واز دنيای سياه و تاريکی که اطرافمان ايجاد شده به نورقران پناه می بريم.آيا قران خواندن يک عده درد مند هم از نظر آقايان جرم است که ازجلسات آن رئيس و دبيرو منافق و ضد انقلاب صيد کنند؟آيا حکومت تا اين حد ضعيف شده است که جلسه قران خوانی را برای دردمندان فرزند ازدست داده ومادران و خواهران و همسران غمگين زندانيان را نمی تواند برتابد؟

۳-سوال مقدر ديگر آن است که آيا اگر اقوام سببی و نسبی وهمسايه کسی منافق باشد آن شخص به اين دليل بايد مجرم و متهم شناخته شود و بايد عليه او پرونده سازی شود؟اگر اين منطق عموميت يابد بايد از بسيار ی از مسئولان کشوری ياد کرد که قوم و خويش های سببی و نسبی درجه اول انها منافق بوده اند و خودشان هم اکنون از مواهب جمهوری اسلامی و امکانات و تريبونها و حتی تريبون نماز جمعه بهره می برند .ايا کليد واژه منافق می تواند حلال مشکلات سياسی و اقتصادی و فرهنگی کشوربشود ؟

۴-پرونده سازی و توطئه افکنی شيوه کار بخشی از حاکميت شده است و هر روز شکلی به خود می گيرد .پس از خيال بافی در مورد فتنه مخملی و کاموايی و کتانی براندازی، امروز پرونده سازی با محور منافق سازی در دستور کار گرفته و هر روز بندگان خدا را با اين اتهام به سلابه می کشند واين سوال مقدر را ناديده می گيرند که مگر شما مديون منافقين هستيد که با تهمت و افترا جريانی که بدليل جنايات و خيانت پيش ملت مرده و منفور است را دو باره زنده می کنيد؟

۵-وسرانجام به اين مقام ناشکر امنيتی می گويم شما اگر با من و موسوی به دليل دفاع از صداقت وحقوق ملت و آرمانهای انقلاب اسلامی وآزادی خواهی و دمکراسی طلبی مساله داريد چرا به سراغ بندگان ديگر خدا می رويد و بندگان آزاده و بی پناه خدارا برای حفظ قدرت با راههای گوناگون زجر و شکنجه می دهيد.آيا سخن امام خمينی را فراموش کردهايد که “عالم محضر خداست ؟

زهرا رهنورد


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016