متشکل شدن کارگران اخراجی و بيکارشده، گامی در جهت وحدت آفرينی جنبش کارگری و ارتش ميليونی اخراجی ها و بيکاران، امير جواهری لنگرودی
amirjavaheri@yahoo.com
کارگران ايران شرايط بسياربدی دارند را تحمل می کنند. عدم امنيت شغلی برای کليه ی کارگران عموميت دارد و آنان مجبورند بخاطر ترس از اخراج از بسياری ازحقوق خود چشم بپوشند. می توان گفت :تقريبا روزی نيست که خبراخراج وبيکارشدن ازکار،دردرون خانه کارگری نپيچد که فلانی هم اخراج شد. روزی نيست که ازتعطيلی واخراج ،بيکارشدن وازگردش کارواماندن،خيل وسيع کارگران به ما خبرنرسد . آنچه درزيرمی آيد ، تنها تيترمطالب مربوط به اخراج ها و بيکارشدن ها درکارگاههای توليدی و واحد های صنعی و بخش خدمات طی ماههای اخير است :
* هفتصد (۷۰۰ ) تن کارگراخراجی نوشابه سازی ساسان بيمه بيکاری دريافت نکردند
*اخراج ۳۴۰۰کارگر دراستان گلستان و بيکاری۵۲ هزار کارگر درعسلويه
*نرخ بيکاری در ۲۶ استان کشور افزايش يافته است
*وزير کارو امور اجتماعی (شيخ اسلامی ) ؛ گزارش بيکاری مرکز آمارغلط است
*واکنش مرکزآمار ايران به سخنان وزيرکارواموراجتماعی: بيکاری افزايش پيدا کرده است
*تعطيلی کارخانه و اخراج ۶۰کارگر قراردادی کارخانه لوله و ماشين سازی در جاده ساوه
*اخراج ۷۸نفرازکارگران شرکت ياسان ،طراح وسازنده انواع دکل های انتقال نيرودرکيلومتر۱۲ جاده اراک
*تجمع مقابل مجلس، بخاطر اخراج ۱۲۰هزار معلم بازخريد شده در سراسر ايران
*اخراج از کار در ۴ ماهه ابتدای امسال دو برابر شد
*اشتغال بنويسيد، بيکاری بخوانيد
*اخراج ۴١۵ کارخانه فرش و پتوی تبريز
*طی ۵ سال اخير ۷۳۰ هزار کشاورز بيکار شده اند.
*در تهران قريب به ۸۰۰ هزار نفر بيکار و جويای کار وجود دارد که سهم قابل توجهی از آنان را زنان تشکيل میدهند
*اخراج۱۲ نفر از کارگران شرکت خدمات کشاورزی واقع در سنندج
*اخراج کارگران کارخانه دارو سازی حکيم
*شش شهريور. اخراج از کار در ۴ ماهه ابتدای امسال دو برابر شد
* هشت شهريور :جمعيت بيکاران کشور؛ يک قدم تا ۵ ميليون نفر
* ۲۲شهريور :بيکاری ۵۰۰هزار زن در سه ماهه امسال/نيمی از دختران جوان بيکارند
*۲۳شهريور- تجمع ۳۰۰تن کارگران قزوينی مقابل دفتر کارخانه در تهران
*۲۸شهريور- جوان ايرانی و نرخ بيکاری ۵۰ درصدی
*اول مهر- اخراج ۱۰۰نفر از کارگران کارخانه توليد بنزين در بوشهر
* ۳مهر- ۶۵- ۵۰درصد زنان کارجو بيکار هستند/در بهار امسال بيش از ۵۰۰ هزار زن بيکار شده اند.
* در تازه ترين خبر ها هيات حل اختلاف شوش ۴ فعال کارگری از شرکت نيشکر هفتتپه اخراج شدند
* ۱۵۰کارگر پرنده آبی جهان اخراج شدند
*اخراج قريب الوقوع صدها کارگر پالايشگاه آبادان
*بازداشت دو اعتصابی و اخراج يک فعال کارگری در کردستان
* اخراج کارگر فولاد گيلان
* ۳ مهر - کارخانه درب و پنجره سازی سيرنگ عمران واقع دررشت که جزء مجموعه توليدی اشی مشی می باشد ، قبل از راه اندازی تعطيل و کليه کارگران اين کارخانه اخراج شدند .
*۱۶مهر تعداد ۰ ۲هزار جوان در شرق گلستان بيکار هستند
*۱۸مهر.بالارفتن نرخ بيکاری/بيکاری جوانان بالای ۶۰ درصد
*۱۸مهر.اخراج ده استاد جوان دانشگاه شهيد بهشتی
*۱۹مهر.احتمال تعطيلی کارخانههای انرژیبر و بيکاری کارگران
*۲۶ مهر- اخرا ج ۱۵۰ نفر از کارکنان دانشگاه سيستان و بلوچستان
* ۲۶مهر : سايت کلمه می نويسد ؛ گزارش منتشرنشدهی مرکز آمار: در يک سال اخير، ۵۰۰ هزار نفر بيکار شدهاند!
* ۲۸مهر – سايت کلمه نوشت ؛جمعيت بيکاران ايران به پنج ميليون نفر میرسد
*جمعيت بيکاران کشور؛ يک قدم تا ۵ ميليون نفر
به اين مجموعه بايد افزود؛ بسياری ازکارگران صنايع کوچک مانند چرمسازی، کارگاههای نساجی وکارگران صنايع سنگين درچند سال گذشته شغل خود را به صورت دسته جمعی ازدست داده اند. اخراج ۲۵۰۰ کارگردرکارگاههای توليد کفش اصفهان،اخراج ۴۰۰۰ کارگرمشغول به کاردرواحدهای بسته بندی خرما درخوزستان، اخراج کارگران کارخانه سامان، مخابرات سقز، ايران صدرای بوشهر، لوله سازی اهواز، ايران تفال ساوه، کشت وصنعت شمال، پايا هواياروشرکت توليد نوشابه خرمنوش خرمشهر، موتوژن، تراکتورسازی تبريزوکبريت سازی و... همگی نمونههايی ازيک معضل وورشکستگی اقتصادی هستند. معضلی که ازبی نقشه گی،بی برنامه گی، بی لياقتی وبی سياستی سردمداران نظام سرچشمه می گيرد . چه ازجانب دولت بعنوان بزرگترين کارفرما وچه بخش خودمانی شده، به دليل مشکلات مالی وبدهیهای سنگين به بانکها و پيمانکاران، مجبوربه کم کردن نيروی کارواخراج کارکنان خود می گردند.
يکی ازعريان ترين مظاهر شکست کامل سياست های اشتغال زايی دولت پادگانی؛ خيل عظيم جويندگان کاراست که درميادين مرکزی شهرستان های بزرگ و پاتوق های خاص بيکاران، خاصه درقهوه خانه ها ی تهران وسايرکلان شهرها همه روزه به چشم می خورند. اکنون ديگرکاملا آشکار شده است که طرح بنگاههای زودبازده دولت احمدی نژاد جزيک نانخانه تازه برای بروکراسی فاسد کشور نبوده است. اين ادعای پروژه های زودبازده، هرکدام منبع غارت گيرنده گان وام های بزرگ و بدهی آنان به بانک های کشورودزدی های لايه های بالايی دستگاه سرکوب نظامی/ امنيتی در بين سپاه و بسيج بوده که همگی به عامل ورشکستگی و بدهکاری گروههايی ازبيکاران جويای کار،به فرجام ديگری نرسيده است. بيکاری روزبه روزگسترش می يابد و رژيم نه تنها توان ايجاد اشتعال برای ميليونها جوان تحصيل کرده را ندارد که حتی نمی تواند سطح اشتغال موجود را حفظ کند. تنها کاررژيم، دادن آمارهای دروغ ازطريق تراش دادن و نازک تر کردن مفهوم بيکاری است. اين ها مثل کبک سرشان را زيربرف می کنند و خيال می کنند اگر تعريف اشتغال را ازکسی که درهفته دوساعت کارمی کند به يکساعت تقليل بدهند، مشکل بيکاری در جامعه گم و ناپيدا می شود. درحالی که برای دروغ های تهوع آورمديران فاسد و ناکارا، خوراک تازه توليد می کنند ودرواقعيت بيکاری تغييری ايجاد نمی شود. لذا ازيکسو،فقدان سازمان دهی و کم توجهی به وضعيت بيکاران؛ شرايطی را برای رژيم فراهم ساخته تا ازوجود اين لشکر ذخيره به عنوان تهديدی برای حق کارواشتغال کارگران شاغل بهره برداری کند. ا زسوی ديگراکنون با طرح دولت احمدی نژاد برای "هدفمند کردن يارانه ها" يا حذف سوبسيد های دولتی ،بيکاری می تواند به مصيبت بزرگ تری تبديل شود. چرا که اين طرح با رشد تورم وگران ترکردن هزينه های لازم درصنعت و کشاورزی وحمل و نقل و غيره ...پيامد های اسفباراجرايی شدن اين پروژه ، اين خواهد بود که اولاً دستمزدهای واقعی کاهش يابند ، ثانياً به عقب انداختن پرداخت دستمزدها حتی ازآنچه اکنون هست ، بيشتر بشود ، ثالثاً بخشی ازنيروی کاراخراج شود وعملاً ساعات کاروشدت کارپرسنل باقی مانده افزايش يابد وموضوع پرداخت حقوق های معوقه کارگران لاينحل بماند.
دراينجا بايد گفت ؛ اگردرتمام دوره موجوديت جمهوری اسلامی ، بيکاری و اخراج يکی ازمهم ترين مشکلات اقتصاد ايران بوده وهمانااين معضل در دامن زدن به بسياری ازمصيبت های اجتماعی ديگرما (فقر – بی مسکنی و بی خانمانی- اعتياد – فحشا و ...) نقش تعيين کننده ای داشته است. هنگامی که هزاران وميليون ها کارگرازکارگاهها وصنايع توليدی اخراج می شوند، هيچ کارفرمايی دليلی نمی بيند تا برای اين کارمجوزی بگيرد ودولت را قانع کند و دولت هم خود بعنوان بزرگترين کارفرما، فقط تماشاگرماجرا ونظاره گربدبختی مردمان بيکارشده است . دولت گويا خود را ملزم به دفاع ازکارفرمايان بخش خودمانی می داند. کارگران تنها با تکيه به نيروی تشکيلات کارگری خود می توانند کارفرمايان و شبکه مافيای آقازاده ها را به عقب نشينی وادا دارند و تحقق مطالبات خود را عملی کنند .
می پذيريم که معضل بزرگ طبقه ی کارگرما،درپراکندگی جنبش کارگری است . آنچه که شعار" کارگران جهان متحد شويد " را برپيشانی مانيفست نقش بست ازروی خواست صرف آرزومندانه يک منجی نبوده است . بلکه اين شعارازروی منافع مشترک طبقه ی کارگرنشات گرفته وزبان حال او درسراسرجامعه ی طبقانی وجهان سرمايه داری است . پذيرش اين واقعيت، ازاين رومعنی می يابد که طبقه سرمايه دار،همواره برای افزودن برمقدارارزش اضافی خويش و انباشت فزونترسرمايه خود،هرروزه به سطح معيشت کارگران حمله می برد. بعبارتی سرمايه دار، جزاين راهی نداشته وندارد که برای برون رفت ازبحران ذاتی خود،فشاررا به گرده کارگربرد. گاه اورا زيربارقرارداد موقت بکشاند . بوقت اعتصاب با نيروی سرکوب ارتش، قوای نظامی، نيروهای امنيتی و لباس شخصی ها، کشاندن بسيج،سپاه وسايرقوای سرکوبگرش،مانع اعتصاب کارگران شود وآنان راازاعتصاب بازدارند تاحق اجتماع واعتراض نداشته باشد. ازبيمه بيکاری اش بکاهد ودريافت پاداش ودستمزد کافی وپاسخگودربرابرگرانی ورشد تورم،حق مسکن واياب وذهاب وغيره ... را بی معنی سازد . دروقت لزوم، بيکارش سازند واخراجش نمايند وبزندگی مرگباربکشاندش. با توجه به سلسله واقعيات موجود، کارگران تنهادرتحکيم موقعيت طبقاتی وپيوند مبارزاتی خويش با هم طبقه ی هايشان، می توانند با پايه ريزی وحدت دردرون طبقه خويش بطورواقعی، آنهم برای وصول مطالبات شان وخاصه جلوگيری ازامراخراج وبيکارشدن، يگانه شوند. کارگران راهی جزوحدت و متشکل شدن ندارند .
منفعت پيکره اين همه کارگران بيمارشده واخراجی دريک چيزتعريف می گردد و آنهم بازگشت برسرکارمی باشد . خود همين بازگشت مضمون متشکل شدن و متحد شدن اين خيل وسيع دهها ، صد ها ، هزاران نفره و ميليون ها کارگر بيکار شده را ظرف خود سامان خويش معنی می بخشد. چنانچه اين نيروی پُرشمارمتشکل گردد وقدرت ميليونی خود را جمع کند و با ايجاد صندوق بيکاری بتواند تشکيلات منسجم و مستقل شان را سازمان دهند ، امروزبيش ازهرچيز، پايه ريزی استوارانه تشکلی را بنيان گذاشته اند ، اولا مضمون کارآن روشن است ، ثانيا درپوشش سراسری تعريف می گردد ثالثا هيچ چيزی فرا ترازاخراج وبيکار شدن ازکار،آن ها را تهديد نمی کند.
سازماندهی بيکاران به عنوان يک لشکرشورشی و عاصی نيروی عظيمی را به جنبش اعتراضی پيوند می دهد و عامل تضعيف ديکتاتوری و تقويت پيکار ضد ديکتاتوری است. ازاين رو توجه به وضعيت جوانان بيکار، تاکيد براهميت سازمان يابی بيکاران، فراخوان به جوانان بيکاردربهره برداری ازپيوندهای دوستی؛ آشنايی وخانوادگی ميان خويش درايجاد هسته های اعتراضی، بهره برداری ازاينترنت به عنوان وسيله شبکه سازی ميان جوانان بيکار،راهکارهايی برای تقويت اعتراض جمعی عليه بيکاری است.
در يک کلام پيروزی همه بيکاران و کارگران اخراجی در گرو به ميدان آمدن و متشکل شدن همه آنان است . يگانه چاره رنجبران وحدت و تشکيلات است. بازهم دراين باب با هم سخن خواهيم داشت.