خانواده محسن روح الامينی: اميدواريم مسببين اصلی کهريزک پای ميز محاکمه بيايند، کلمه
آنچه تا به حال مورد رسيدگی واقع شده است، در پايينترين سطح قرار دارد. يعنی افراد اجرايی و کسانی که با ضرب و شتم و بی تدبيری منجر به اين جنايت شدند، مورد محاکمه قرار گرفتند و اميدواريم از اين سطح فراتر برود و تا ردههای آمر که مسبب اصلی فاجعه کهريزک بودند، پای ميز محاکمه بيايند. چون اينها با وجود آن که از فضای آنجا اطلاع داشتند و میدانستند چه اتفاقاتی در آنجا رخ داده است، دستور انتقال جوانان را به کهريزک صادر کردند.
در آستانه سالگرد قتل ناجوانمردانه مرحوم محسن روح الامينی، هفته نامه مثلث در شماره جديد خود با پدر و مادر آن جوان از دست رفته گفتگو کرده است. مشروح اين گفتگوها به شرح زير اند:
* خانم حقيقی! در ابتدا بفرماييد که چه زمانی متوجه غيبت فرزندتان شديد؟
ـ آن زمان من تهران نبودم و برای کنگرهای در شهرستان حضور داشتم. هنگامی که به تهران رسيدم، متوجه اين ماجرا شدم.
*چقدر طول کشيد که متوجه بازداشت محسن شديد؟
ـ پيگيری میشد، ولی معلوم نبود کجاست؛ يعنی رد مشخصی از ايشان پيدا نمیشد.
*آخرين ملاقاتی که با پسرتان داشتيد کی بود؟
ـ يکی دو روز قبل از ناپديد شدن وی بود.
*تلاش برای پيدا کردن محسن چقدر زمان برد؟
ـ زمانی از محل بازداشت پسرم مطلع شديم که خبر شهادت ايشان به ما رسيد؛ به عبارت ديگر اصلاً به آنجا نرسيد که بشود برای آزادی وی اقدامی صورت پذيرد.
*بعد از اين حوادث اصلا خودتان رفتيد بازداشتگاه کهريزک را ببينيد؟
ـ نه، من نرفتم.
*چه زمانی برای پيگيری علت فوت محسن شکايت تنظيم شد؟
ـ بلافاصله بعد از اطلاع از فوت و گزارش پزشکی قانونی اين کار صورت گرفت. البته پدرشان بيشتر در جزئيات طرح و پيگيری شکايت هستند.
*متهمان را خودتان ديديد؟
ـ بله، متأسفانه در دادگاه مجبور شديم آنها را ببينيم.
*چه واکنشی داشتند؟
ـ در جلسات اول اظهار ندامتی از سوی آنها مشاهده نکرديم.
*بعداً چطور؟
ـ اقدامی را که آنها انجام میدادند در قالب يک روندی بود که خودشان شايد زياد متوجه عمق کارهای خود نبودند. زيرا افرادی که اين مأموران با آنها سر و کار داشتند، به اصطلاح اراذل و اوباش بودند و به همين خاطر با بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات نيز همين رفتار را در پيش گرفتند و بين اين دو گروه تفاوتی قائل نبودند. شايد اگر بازداشتشدگان در محل ديگری بودند، اين اعمال انجام نمیشد . يعنی محيط آنها بيشتر موجب اين برخوردها میشد. در حقيقت فضايی بود که قبح قضيه برای مرتکبان اين جنايت ريخته بود.
*در دادگاه چگونه با شما برخورد شد؟
ـ در دادگاه که حساب ما جدا بود . شاکی قضيه ما بوديم.
*احساس کرديد که واقعاً در جايگاه شاکی قرار داريد؟
ـ خدا را شکر در تمام مراحل بازپرسی، تشکيل پرونده و… طوری بود که شخصاً به يک اطمينان خاطر رسيده بودم؛ چون صحبتهايی که با آيتالله لاريجانی انجام داديم، نشان میداد رويکردها برای رسيدگی به اين مسائل جدی است. مخصوصاً وقتی خدمت مقام معظم رهبری رسيديم، از نظرات ايشان مطلع شديم. حتی بعداً هم میشنيديم که رهبر انقلاب در مورد رسيدگی به اين مسأله بارها پيگيری و تأکيد کردهاند؛ لذا مطمئن بودم که تلاشها نتيجهبخش خواهد بود.
*از حکم صادره رضايت داريد؟
ـ البته جزئيات وقايع کهريزک به طور تفصيلی در پرونده آمده است. پيش از اين، آنچه ما شنيديم، تشريح اوضاع از زبان بعضی ديگر از بازداشتشدگان همراه پسرم بود. در ثانی مدت بازداشت ايشان در آنجا ۴ روز بيشتر نبود. اما برای همين مدت بيش از ۱۸ جلد مستندات پرونده در سازمان قضايی نيروهای مسلح جمعآوری شد؛ مطمئن هستيم که قاضی مصدق روی جزئيات مسأله و وقايع رخ داده تسلط کامل داشته و اشراف ايشان به توضيحات شکات و متهمان در جريان ۸ جلسه طولانی رسيدگی در دادگاه مشهود بود. لذا با تفاسيری که گفتم حکم دادگاه بر اساس مستندات صادر شده است.
* جزئيات ماجرا در دادگاه تشريح شد؟
ـ من تحمل شنيدن آنها را نداشتم؛ ولی مشخص بود که قاضی پرونده اشراف کامل را روی مسائل داشت.
* راجع به پسرتان بيشتر صحبت کنيد. محسن به لحاظ شخصيتی و رفتاری چگونه بود؟
ـ محسن بسيار فرزند عاطفی و خيلی مهربان بود. بسيار به پدر و مادر خودش احترام میگذاشت، حتی در راه رفتن دقت میکرد که جلوی ما حرکت نکند. نسبت به برادران خود بسيار عاطفه به خرج میداد. دانشجويان همدوره او هم که آمدند منزل ما، میگفتند که محسن با وجودی که درس داشت، اگر کمکی از وی خواسته میشد، کار خود را رها میکرد تا دغدغه دوستان خود را برطرف کند و آنها را در به اتمام رساندن پروژههای درسیشان مدد برساند. آقا محسن حدود ۲ سال درس نرمافزار کامپيوتر را خوانده بود. البته به دليل خصوصيات خاصی که داشت، حتی فضای دانشگاه هم نتوانست او را اقناع کند. روحيات ايشان بسيار منحصر به فرد بود حرف بقيه برای محسن مهم نبود. اينکه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، اصلاً آن را ملاک فرق قائل شدن بين خود و ديگران قرار نمیداد. اگر ايشان به يک مسألهای میرسيد، عزمش جزم میشد؛ آنچه برای محسن اهميت داشت، عمل به تصميمش بود. البته در پارهای مواقع که مخالف ميل و نظر ما تصميمگيری میکرد، تمام تلاش خود را در جهت کسب رضايت ما انجام میداد.
*فعاليت اجتماعی وی چگونه بود؟
ـ شايد ارتباط وسيعی با اطرافيان نداشت، ولی رابطهاش بسيار کيفی بود. مثلاً از مقطع راهنمايی و دبيرستان دوستانی داشت که تا سال گذشته با آنها رفت و آمد میکرد. دوستان متنوعی داشت.
*فعاليتهای مذهبی محسن در چه حد بود؟
ـ در راهنمايی و دبيرستان عضو بسيج بود، ولی در دانشگاه تنها در يک مقطع کوتاهی حضور داشت و بعد هم که مشغول کار برنامه نويسی، نرم افزاری و زندگی شد.
* رابطه ايشان با شما بيشتر بود يا با پدرشان؟
ـ به لحاظ عاطفی بيشتر من سعی می کردم به مسائل او رسيدگی کنم.
*با پدرش چقدر راجع به مسائل سياسی مشورت میکرد؟
ـ در منزل ما افراد خانواده به راحتی میتوانند عقايد خود را صميمانه بازگو کنند. روی مسائل طرح شده نيز بحث و گفتگو میشد و با استدلال سعی در توجيه يکديگر داشتيم و تحکمی در مورد سلايق سياسی وجود ندارد.
*به پيگيری مقام معظم رهبری راجع به رسيدگی به اين پرونده اشاره کرديد؛ پيگيری و تأکيدات ايشان چقدر کمک کرد که مسئولان مسأله را جدیتر دنبال کنند؟
ـ من اين موضوع را به حجتالاسلام والمسلمين صديقی نيز عرض کردم که موضع رهبر انقلاب نشاندهنده اشراف ايشان به مسائل و رويدادهای کشور است. از طرف ديگر ورود مقام معظم رهبری به اين مسأله و تأثير آن بر پيگيری موضوع از سوی دستگاه قضا تداعیگر آن است که مسئولان و مديران در حوزههای مختلف آن طور که بايد و شايد به مسئوليتهای خود عمل نمیکنند و باعث میشود که بالاترين مقام مملکت با تذکرات خود آنها را به تحرک وادارد؛ در حالیکه نيازی نيست رهبری وارد جزئيات شوند و بايد خود مسئولان قبل از تذکرات ايشان به وظايف خود عمل کنند.
*توصيههای ايشان چقدر در پيگيری مسائل تأثيرگذار بود؟
- خيلی، واقعاً اين از افتخارات ماست که مقام معظم رهبری آن قدر نسبت به موضوع حساس بودند. چون میتوانست ضربه سنگينی به نظام وارد کند و روی نگرش مردم به ويژه جوانان تأثير منفی بگذارد. البته ناگفته نماند مسئولانی هم که پيگير قضيه بودند، زحمات درخور تقدير و شايستهای انجام دادند که در اين بين رئيس قوه قضائيه و قاضی پرونده طی ملاقاتهايی که با آنها داشتيم، انصافاً خيلی خوب و منصفانه با آن مسأله برخورد کردند.
*شما گزارش تحقيق و تفحص مجلس از اتفاقات کهريزک را خواندهايد، چقدر آن را کامل میدانيد؟
ـ اين گزارش، يک اقدام مقدماتی بزرگی بود و به قوه قضائيه ارجاع شد تا آن دستگاه به موارد اشاره شده در گزارش رسيدگی کند.
*منظورم ميزان رضايت شما از گزارش بود؟
ـ به نظرم کار خوبی بود؛ واقعا گزارش کاملی تهيه شد و آقايان سروری و دهقان از نمايندگان به منزل ما آمدند تا درباره مسأله پيشآمده گزارش داده و دلجويی کنند. از اينرو به عنوان نقش نظارتی مجلس تلاش شايستهای انجام دادند.
*موضوع ندا آقا سلطان دستاويز بسياری از افراد شد تا خود را در رسانههای بيگانه مطرح و به نوعی خوراک رسانهای عليه نظام تهيه کنند؛ چرا شما با وجودی که داغی چنين بزرگ و مصيبتی جبران ناپذير داشتيد، کاملاً موضوع را داخلی و از طريق مجاری قانونی دنبال کرديد؟
ـ شخصاً اين موضوع را مسألهای داخلی میدانستم؛ چون در همه نهادها و سازمانها امکان دارد که افراد خاطی، بیمسئوليت و بیتعهد وجود داشته باشد و ناجا و دستگاه قضا نيز از اين امر مستثنی نيستند. بنابراين کشاندن اين مسأله به فراتر از مرزها غير از آنکه به خانواده انقلاب که ما نيز عضوی از آن هستيم ضربه بزند، ثمره ديگری ندارد. اما از بُعد داخلی، پيامد يک خطا به حوزه مسئوليت خطاکار بستگی دارد. هر چه جايگاه آن فرد بالاتر باشد، تبعات اشتباه و بی مسئوليتی نيز بيشتر خواهد بود؛ تا آنجا که میتواند جان شهروندان را به خطر بياندازد. از اين رو ضروری است که در دستگاه قضا و نيروی انتظامی به واسطه تأثيرگذاری ويژهای که در حوزه امنيت اجتماعی دارند، نظارت بيشتری صورت بگيرد تا اشتباهات به حداقل ممکن برسد.
*سوالی که در بخش قبل فراموش کردم بپرسم اين بود که نوع ارتباط محسن با برادرانش چگونه بود؟
ـ خيلی با هم خوب بودند. اصولاً محسن بچهای عاطفی بود؛ به گونهای که با هر کسی به شکل خاصی معاشرت میکرد. يعنی شايد با برادر بزرگتر در حوزههای خاصی صحبت میکرد و با برادر کوچکتر به فراخور علايق مشترکی که با هم داشتند، ارتباط داشت.
*رأی صادره از سوی دادگاه قابل تجديد نظر است؛ فکر میکنيد ديوان عالی کشور چطور عمل کند؟
ـ آن چيزی که ما از قاضی خواستيم، بيشتر يک حکم خداپسندانه بود. حکمی که بازدارنده و متناسب با جرم و جنايتی که رخ داده است، باشد. از اين رو با توجه به اشرافی که از قاضی مشاهده کرديم، شخصاً معتقدم که حکم دادگاه بدوی دور از افراط و تفريط بود. در جلسه اولی هم که خانوادهها با قاضی داشتند، ايشان گفت که من نه طرف شما و نه طرف متهمان هستم و بر اساس يک رويه خداپسندانه به مسأله نگاه میکنم و حکم خواهم داد. بنابراين در پايان نيز ايشان حکمش را صادر کرد. در ضمن خون پاک اين جوانان، آن قدر پيامد داشت که مسئولين نيروی انتظامی يک بازنگری کاملی نسبت به نحوه برخورد با جوانان داشته باشند، به طوری که خود آنها نيز به ما میگفتند که سعی دارند روندها و رويکردهای آن مجموعه را اصلاح کنند؛ اين بزرگترين دستاورد اين قضيه بود. در ثانی افرادی که در اين قضيه مقصر بودند، به دو دسته آمر و مباشر تقسيم میشدند. آنچه تا به حال مورد رسيدگی واقع شده است، در پايينترين سطح قرار دارد. يعنی افراد اجرايی و کسانی که با ضرب و شتم و بی تدبيری منجر به اين جنايت شدند، مورد محاکمه قرار گرفتند و اميدواريم از اين سطح فراتر برود و تا ردههای آمر که مسبب اصلی فاجعه کهريزک بودند، پای ميز محاکمه بيايند. چون اينها با وجود آن که از فضای آنجا اطلاع داشتند و میدانستند چه اتفاقاتی در آنجا رخ داده است، دستور انتقال جوانان را به کهريزک صادر کردند. با توجه به اينکه حکم مربوط به محدودهای است که اتفاق در آنجا روی داده و فقط اجرا کنندگان را در سطح رئيس، افسر نگهبان و … شامل میشود نه فراتر از آن، اميدواريم آمران قضيه نيز مانند مباشران مورد محاکمه قرار گيرند.
*يعنی شما پروندهای به غير از پرونده فعلی را نيز دنبال می کنيد؟
- بله، قطعاً بايد به مراحل پيش از حادثه کهريزک نيز رسيدگی شود تا مشخص شود که تصميمگيران با چه منطق و رويکردی دستور انتقال بازداشت شدگان را به کهريزک صادر کردند. قطعاً مسئوليت و درجه خطای آمران از مباشران کمتر نيست. شايد به لحاظ فيزيکی و اجرايی نقشی نداشته باشند، ولی قطعاً به عنوان افرادی که دستور دهنده بودند، مسئوليت دارند و بايد پاسخگو باشند.
* آيا ممکن است که شما در قبال مباشران رضايت بدهيد؟
ـ اين موضوع الان مطرح نيست. چون حکمی که الان صادر شده حکم اوليه است و قطعاً متهمان برای تجديد نظر اقدام میکنند. بايد گذاشت زمان جلوتر برود.
*آقای روح الامينی! افتخار میکنيم که به عنوان اولين رسانه در خصوص فرزندتان با همسر شما گفتگو کرديم.
ـ اين مسأله برای اولين بار اتفاق افتاد و ايشان تا به حال با هيچ رسانهای مصاحبه نکرده بود. بنا به تصميمی که از قبل در خانواده جمعاً گرفته بوديم برای هماهنگیهای رسانهای.
*آقای دکتر! به عنوان اولين سوال میخواهم از زمان تنظيم شکايت در قوه قضائيه بپرسم.
ـ دقيقا هشتم شهريور و بعد از چهلم فرزندم، شکايت خود را تقديم قوه قضائيه کردم و رونوشت آن را نيز همزمان به مقام معظم رهبری و رئيس مجلس دادم.
* آن زمان از پيگيری چهرههای شاخص مجلس و برخی سياسيون در مورد اين مسأله اخباری منتشر میشد، در اين رابطه توضيح میدهيد؟
ـ با کميته مجلس که با مسئوليت آقای سروری پيگير قضيه بود؛ از طرفی هم در دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی کميته ای متشکل از نمايندگان سه قوه، کار گروهی را تشکيل دادند. البته اين کميته به دستور مقام معظم رهبری پيگير موضوع بود. يعنی در يک زمان چند تيم روی مسأله زندان کهريزک کار میکردند تا زوايای آن مشخص شود؛ منتهی اهمّ بررسی قضايا در بازپرسی سازمان قضايی نيروهای مسلح انجام شد و هزاران صفحه بازجويیها و اسناد را تشکيل داد. به عبارت ديگر يک کميته از شورای عالی امنيت ملی که منتخب سه قوه بودند، يک کميته در مجلس، همچنين در بازرسی کل کشور، دادسرای انتظامی قضات، بازرسی ناجا و بازپرسی سازمان قضايی نيروهای مسلح ۶ مرجعی بودند که از زوايای مختلف مسأله را مورد رسيدگی قرار دادند. بخش ديگری از اين پرونده مربوط به قضات دستور دهنده برای اعزام بازداشتشدگان مربوط به دادستان سابق تهران و معاون وی می شود. چندين ماه است درخواست تعليق آنها صادر شده ولی هنوز اقدامی صورت نگرفته است.
*آقای دکتر! روشنتر راجع به بخش دوم صحبت میکنيد؟
ـ آقای مرتضوی و معاون ايشان و همچنين دادياری که احکام آنها را به دستور دادستان سابق تهران نوشته بود، چندين ماه است که درخواست تعليق ايشان در دادسرای انتظامی قضات، کيفر خواستش صادر شده تا محاکمه آنها انجام شود؛ اما متأسفانه بنا به دلايلی که برای ما چندان معلوم نيست، متوقف مانده است. اميدواريم طبق وعدهای که رئيس محترم قوه قضائيه و رئيس دادگاه انتظامی قضات دادهاند رسيدگی به آن مرحله نيز شروع شود.
*قبل از شهادت محسن آيا خبری از بازداشت ايشان به شما داده بودند؟
ـ خير؛ هيچکس چنين مسألهای را به من نگفت.
*يعنی شما وقتی متوجه شديد که ايشان عروج کرده بودند؟
ـ درست يک هفته بعد از شهادت مظلومانه وی، به من خبر دادند. به عبارت ديگر ظهر چهارشنبه ۳۱ تير ماه ۱۳۸۸، ما را طی تماسی تلفنی از پليس امنيت مطلع کردند.
*در روند بررسی اين موضوع، نحوه همکاری با شما چگونه بود؟
ـ تا کنون مانعی وجود نداشته است؛ در واقع به واسطه دستور صريح رهبر معظم انقلاب و پيگيریهای مجلس و نهادهای نظارتی، روند بازپرسی و دادگاه از پيگيریهای ما جلوتر بود. يعنی ما پيگيریهای خاص خودمان را داشتيم، ولی آنها جلوتر از ما بودند.
* سوالی را از همسرتان پرسيدم و میخواهم جواب شما را هم بدانم. مرگ برخی افراد در آن دوران دستاويزی برای رسانههای بيگانه شد، در حالیکه اين اتفاق در رابطه با خانواده شما رخ نداد؛ چرا؟
ـ خط قرمز ما از روز اول، مصاحبه با رسانههای بيگانه بود و نگران سوء استفاده ضد انقلاب بوده و هستيم. چون مطمئن هستم روح پسرم از اين بابت آزرده میشد و علاوه بر آن موجبات ناخرسندی بسياری از مردم انقلابی را هم فراهم میآورد. ملت ايران يک خانواده بزرگ است که در تلخیها و شيرينیها میداند که چگونه کشور را اداره و مسائل را حل و فصل کند؛ ولو سختترين مصائب و مشکلات بر ما وارد شود. لذا هيچ موقع کوچکترين گرايش و توجهی به خارج از مرزها پيدا نخواهيم کرد. کسانی که دست در دست ضد انقلاب و کشورهای استعماری دارند، با طرفی همپيمان شدهاند که صدها سال خون مردم ايران را در شيشه کردند و منابع و ثروت ملی ايرانيان را غارت نمودهاند. آنها دل شان به حال ما نمی سوزد و منافع خودشان را پيگيری می کنند و بسياری از مشکلات کنونی ما ريشه در برنامه های گذشته آن ها برای مردم ما داشته و دارد. زمانی سرنوشت همه ما تغيير می کند که خودمان را تغيير دهيم و آن گاه اصلاح حقيقی صورت خواهد گرفت. فرزند من فرزند اين آب و خاک بوده و خود ما هم متعلق به اين کشور هستيم و با توجه به گستردگی کار و پيچيدگی مباحث، اين مسأله تا کنون خوب پيگيری شده و منتظريم کاری که به نيمه رسيده با جديت دنبال شده تا به نتيجه برسد.
* پيام رای دادگاه اوليه به خارجنشينان و افکار عمومی داخل را چه میدانيد؟
- قبلا هم عرض کردم که اصلاح رويه ها مهمترين دستاورد پيگيری اين پرونده است. بچههای ما که بر نمیگردند، از روز اول هم والده ايشان گفت محسن ما که رفت محسنهای مردم را دريابيم. انشاءالله اين پيگيریها باعث جلوگيری از تکرار اين قبيل جنايات شود. لذا آنچه برای ما اهميت دارد، اصلاح رويههاست. نکته مهم آن نيست که افراد چه انتسابی دارند و منسوبين آنها چه جايگاهی دارند؛ به حمدالله از آقای کامرانی که به عنوان يک شهروند عادی شکايت کردهاند تا حقير که دسترسی بيشتری به مسئولان کشور دارم، هيچ تفاوتی وجود نداشته است. پيام اين مسأله اين است که مظلومين میتوانند در دستگاه قضا حق خود را بگيرند. البته باور اين شايد برای همه قدری سخت باشد ولی از باور گذشته و محقق شده است. چرا که شهادت جوادیفر، کامرانی، قهرمانی و روحالامينی و مطالباتشان پيگيری قضايی شده و اين همان توقعی است که از دستگاه قضايی جمهوری اسلامی انتظار میرفت که خارج از انتسابات، ارتباطات و تفاوت دسترسیها، هر مظلومی بتواند حق خود را پيگيری کند و به حقوقش برسد. پيام به خارج هم اين است که نقش دايه های دلسوزتر از مادر را بازی نکنند. کسانی که با نقابهای فريبنده به نام حقوق بشر مشتهای آهنينشان را عليه نظام، انقلاب و ايرانيان گره کردهاند و دستشان با جانيان و منافقين در يک کاسه است، با هر ادعای واهی که داشته باشند ما گول آنها را انشاءالله نخواهيم خورد.
*روند دادگاه تجديد نظر چگونه خواهد بود؟
ـ ما منتظريم و انتظار داريم که اين حکم عادلانه تأييد شود و به اجرا در بيايد. در اين مسير تابع روند قانونی هستيم.
*در مورد علت فوت پسرتان موارد زيادی مطرح شد و تناقضات زيادی بود. بعد از گذشت يکسال و پس از اعلام نظر دادگاه، راجع به اين مسأله توضيح میدهيد؟
ـ يکی از مسائلی که در دادگاه به روشنی آشکار شد، نظريه پزشکی قانونی بود که در چندين نوبت رفت و برگشت به کميسيونها و مراجع مختلف، قطعی شد که اين جوانان بر اثر ضرب و شتم و شرايطی که آنجا بوده به شهادت رسيدند. در اين راستا سناريو سازی در خصوص موضوع مننژيت مشهود شد. در دادگاه مشخص شد که افرادی به دستور يک مقام قضايی سابق موضوع مننژيت را مطرح کردهاند که در جای خودش بايد دادگاه انتظامی قضات و دادگاه کارکنان دولت به آن مسأله رسيدگی کند.
*اين متهمان که در دادگاه به عنوان مباشر در انجام اقدامات صورت گرفته در کهريزک محاکمه شدند، آيا از نسبت بين شما و پسرتان آگاهی داشتند؟
ـ برای ما محرز نشده که اينها میدانستند، گرچه همراه پسر من موقع دستگيری کارت ويزيت قديمی مسئوليت سابقم به عنوان رئيس موسسه پاستور بود و ايشان هم آدرس، شمارههای تلفن و تماس را اعلام کرده بود؛ ولی با اين وجود برای ما اين امر که با علم به اين موضوعات، اين اقدام درباره پسرم صورت گرفته باشد محرز نشده است. لذا شرايطی که در آنجا بوده به گونهای نبوده که افراد خاصی را مورد شناسايی قرار دهند.
*در پايان اگر صحبت خاصی داريد بفرماييد؟
ـ (سکوت و نفس عميق) اميدوارم که اين جنايت با همه سختیهايش (لرزش صدا ناشی از بغض) با پيگيریهايی که شده باعث اصلاح رويه ها شود. اين بزرگترين دستاورد برای جامعه است. (سکوت) اين داغ هيچگاه برای ما فراموش نمیشود و نخواهد شد. (بغض همراه با اشک) در همين جا در آستانه سالگرد شهادت ايشان از کليه آحاد مردم و مسئولان و دوستان که از ابتدا تا کنون کتبی و حضوری و در هر محلی که با ما مواجه میشدند ابراز همدردی داشته و در اين غم جانکاه به ما تسليت گفتهاند و عواطف خود را بروز دادهاند، تشکر میکنيم. خصوصا از مقام معظم رهبری، آيات عظام و مسئولان قوا، نمايندگان مجلس و عموم شخصيتهای کشوری، لشکری، سياسی، دانشگاهی، فرهنگی و اجتماعی و رسانهها. انشاءالله مطالبه جدی ايشان و آحاد مردم در پيگيری اين پرونده را فراموش نخواهيم کرد.