محسن رضايی: اگر عکسی از امام پاره شود، دليل نمیشود بگوييم در جامعه تغيير و تحول اساسی نسبت به امام صورت گرفته است، فارس
خبرگزاری فارس: دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: برخی نخبگان کشور که متعهد به حضرت امام (ره) بودند نتوانستند تفسير مناسبی از انديشههای حضرت امام برای پاسخ به شرايط جديد ارائه دهند.
محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگويی اختصاصی با خبرنگار فارس نظرات خود را در خصوص انديشههای حضرت امام(ره)، فرزندان و اعضا بيت ايشان و نيز آموزههای ۱۵ خرداد مطرح کرد.
متن اين مصاحبه به شرح ذيل است:
فارس: با توجه به اينکه در آستانه سالگرد ارتحال امام (ره) قرار داريم اين سؤال را مطرح میکنم که در آستانه بيست و يکمين سالگرد ارتحال امام چه کارهايی بايد در جامعه انجام شود تا آرمانهای حضرت امام (ره) در جامعه پياده و دنبال شود؟
رضايی: اولين مسئلهای که در اين خصوص وجود دارد اين است که به نظر من بايد در خصوص وصيتنامه امام بازخوانی درستی صورت بگيرد و بايد قبول کنيم که در وصيتنامه امام مسائل بسيار مهمی وجود دارد که بايد مورد توجه فعالان سياسی و دولتمردان بيشتر از گذشته قرار گيرد تا ما را در بيمه کردن نظام جمهوری اسلامی و همچنين منافع ملی کمک کند. مسئله دوم بازخوانی انديشههای سياسی اجتماعی حضرت امام در شرايط امروز جامعه است چرا که جامعه ما دچار يک سری تغييرات نسبت به ۲۰ سال پيش شده است. بازخوانی انديشههای حضرت امام(ره) در شرايط امروز به ما کمک میکند که ما از ظرفيت فکری و انديشهای ايشان بهتر استفاده کنيم. مسئله سوم مسئله ارزشها و اصول انقلابی است که امام(ره) آن را بنيانگذاری کرده است. اين ارزشها در شرايط امروز نياز به تقويت بيشتری دارد. دهه اول انقلاب نشان داد که ما با کمک ارزشهای انقلاب و اصول امام توانستيم گامهای بسيار بلندی برداريم لذا تمسک مجدد به اين اصول امروز برای ما راهگشاست.
فارس: فکر میکنيد تا چه حد همه اجزای جامعه در مسيری که امام (ره) ترسيم کرده بود حرکت کردهاند؟
رضايی: طبيعی است که بعد از پيروزی هر انقلابی يک سری فراز و نشيبها در ادامه آن انقلاب به وجود بيايد و جامعه ما هم از اين مسئله مستثنی نبوده است. در برخی از مقاطع تاريخی به افکار و انديشههای حضرت امام (ره) نزديک شده و در برخی مواقع نيز از آن فاصله گرفتهايم. نکتهای که وجود دارد اين است که بين نسل سوم و چهارم و نسل اول و دوم انقلاب يک گسستی به وجود آمده که اين گسست باعث شده انديشهها و افکار امام بازتوليد نشود و به نسلهای بعدی منتقل نشود. بنابراين امروز ما حتی در بين نيروهای انقلاب نوعی استحاله را شاهد هستيم در اين راستا بايد گفت مفاهيم ارزشی امروز با مفاهيم ارزشی دهه اول انقلاب فرق کرده است.
در حقيقت دو نوع انحراف در جامعه بوجود آمده است يکی ظاهرگرايی که خود را به متن ارزشهای حضرت امام(ره) نفوذ داده است و از طرف ديگر هم برخی فاصله خود را با ارزشهای انقلاب زياد کردهاند که اين دو انحراف يعنی ظاهرگرايی و فاصله گرفتن از ارزشهای امام به عنوان دو پديده نسل سوم و چهارم انقلاب را تهديد میکند که بايد برای اين موارد چارهای انديشيد.
فارس: زمينههای استحاله نسل اول انقلاب از نظر شما چه مواردی است؟
رضايی: مهمترين مسئلهای که جامعه ما امروز با آن مواجه است اين است که برخی نخبگان کشور که متعهد به حضرت امام (ره) بودند نتوانستند تفسير مناسبی از انديشههای حضرت امام برای پاسخ به شرايط جديد ارائه دهند. مثلا در مورد مسائل سياسی چون الگوهای فراوانی در زمان امام ساخته شده اين الگوها هنوز هم کاربرد دارد و نسل اول و دوم انقلاب به خوبی اين الگوها را میشناسد و آن را به کار میگيرد. اگر جامعه ما با شرايط امنيتی و دفاعی مواجه شود نسل اول و دوم انقلاب به راحتی از آن الگوها استفاده میکنند اما اگر در شرايط ما پديدههای غير سياسی و غير امنيتی شکل بگيرد چون تفسير کارآمدی از انديشههای امام(ره) برای پاسخ به شرايط اجتماعی يا شرايط فرهنگی به وجود نيامد لذا میبينيم که جامعه ما دچار يک خلاء ارزشی میشود و بعد از آن افکار مختلف اين خلاء را پر میکنند. مثلا افکار ليبرالی و تکنوکراتی و تحجرگرايانه وارد عرصه میشوند و پاسخهايی به شرايط اجتماعی و فرهنگی ايران میدهد که اين پاسخها با انديشههای امام (ره) متفاوت است.
فارس: به نظر شما در حال حاضر مرجع تفسير انديشههای امام (ره) در جامعه چه کسی است؟
رضايی: مباحث ايدئولوژيک و تئوريک را نمیتوان به صورت حزبی و جناحی و يا حکومتی دربياوريم. چرا که اين مسائل ريشه در انديشمندان و نخبگان جامعه و همچنين ريشه در پژوهش و مباحثات علمی دارد. مسئلهای که وجود دارد اين است که نخبگان کشور و مراکز پژوهشی کشور نتوانستهاند تفسير روزآمدی از انديشههای امام (ره) در خصوص مقابله با سؤالات و مشکلات غير سياسی جامعه ما پيدا کنند. در گذشته هم ديديم جامعه مدنی با يک قرائتی مطرح شد و امروز نوعی گرايش به جامعه دولتی در اداره کشور مشاهده میشود که هيچ يک از اين دو رويکرد قادر نيستند تفسيری از انديشههای امام(ره) برای اداره جامعه ارائه دهند در عين حاليکه نخبگان در هر دو تفکر مدعی پيروی از انديشههای امام(ره) بوده و هستند. البته دلسوزی اين افراد را هم همه احساس میکنند ولی قرائتهای مختلفی که در ابعاد اجتماعی و فرهنگی از انديشههای امام(ره) ديده میشود با واقعيت فاصله زيادی دارد و دليل اين موضوع وجود نوعی ضعف در مباحثات علمی و پژوهشی مربوط به تفکرات امام است که نمیتوان اين موضوع را ناشی از کمکاری آنها قلمداد کرد و يا آن را يک وظيفه حکومتی قرار داد و بگوييم که حکومت وظيفه خود را در اين خصوص انجام نداده است. در واقع اين مسئله بايد درون جامعه نخبگان چاره سازی و چارهانديشی شود. حوزههای علميه در اين مسئله موثرند و دانشگاهها هم در اين خصوص نقش دارند و مراکز پژوهشی هم در اين زمينه تأثيرگذار هستند. بالاخره ما بايد از درون انديشههای امام (ره) و اسلام پاسخی برای مسائل اجتماعی و فرهنگی پيدا کنيم همانطوری که برای مسائل سياسی پاسخهايی را پيدا کرديم. ما برای مسئله انتخابات پاسخ پيدا کرديم و پاسخ ما از درون اسلام بوده است. همچنين ما برای اداره حکومت پاسخ پيدا کردهايم و نظريه ولايت فقيه و مردم سالاری دينی در واقع پاسخهايی است که امام (ره) به شرايط سياسی ايران دادند اما اين پاسخها در زمينه اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد و دليل آن مربوط به ضعف و ناتوانی مجامع علمی و نخبگی کشور ما است.
فارس: به نظر شما انديشههای امام (ره) در مجامع بينالمللی چه بازتابی داشته است؟
رضايی: انديشههای امام(ره) به عنوان يک نظريه سياسی توانست ابعاد گستردهای را به خود بگيرد يعنی بازگشت دين به سياست و بازگشت اخلاق به سياست يک انقلاب بزرگی را در نظريات سياسی بعد از سه قرن وارد کرد چرا که نظريه پردازان عرصه سياست برای هميشه با دين خداحافظی کرده بودند، ولی امام (ره) دوباره دين را وارد عرصه سياست کرد و انقلاب بزرگی را در حوزه نظريه پردازی سياسی ايجاد نمود. روابط بينالملل هم تحت تأثير انديشههای حضرت امام (ره) بود يعنی جهان اسلام به عنوان يک بلوک جديد جان تازهای به نگاه بلوکهای ديگر قدرت مانند بلوک شوروی و بلوک غرب بخشيد و در حقيقت امام اعتبار تازهای به جهان اسلام در سطح بينالملل داد. هر چند که انحرافاتی در بيداری اسلامی وجود داشت که تلاش میکرد که به نهضت امام آسيب وارد کند به طور مثال در اين زمينه میتوان به گروههای تندرو و ماجراجويی که در جهان اسلام ساخته شد تا بلکه يک چهره بدی از انقلاب دينی و سياست دينی در دنيا نشان داده شود اشاره کرد، ولی هنوز هم انديشمندان بزرگ جهان به تأثيرگذاری انديشههای امام(ره) در حوزههای مختلف معترفند.
فارس: بابی سعيد در کتاب هراس بينادين خود اين نظريه را مطرح میکند که نظريه خمينيزم جايگزين نظريه کماليزم در جهان اسلام شده است. نظر شما در اين خصوص چيست؟
رضايی: نمیتوان کماليزم را يک نظريه سياسی دانست چرا که اين نظريه تقليدی از نظريههای سياسی در جهان غرب بود که در حقيقت گسترش سکولاريسم از غرب به شرق را شامل میشد. بنابراين بايد گفت کماليزم بيشتر يک پل بود ولی امام (ره) انديشه ولايت فقيه را مطرح کردند که اين انديشه ريشه در اسلام دارد و ريشه و پشتوانه آن بسيار قوی است که توانست به عنوان يک نظريه سياسی به مصداق عملی تبديل شود. امام (ره) نظام سياسی در ايران را کاملا درست کرد و يک الگوی کاملا جديد را بنا نهاد در حاليکه کماليزم اين طور نبود البته غربیها قصدشان همين است که نوعی اسلام هراسی و ايران هراسی در جهان به وجود آورند با وجود اينکه در اين زمينه تلاشهای زيادی انجام میشود اما ايران تاکنون به خوبی توانسته با منطق انقلابی خود در دنيا تأثير گذارد و به عنوان يک نيروی مقاومت در مقابل نيروی ظلم و استثمار جهان غرب ايستادگی خود را نشان دهد.
فارس: شما در مباحث مطرح شده گفتيد که مرجع واحد برای تفسير انديشههای امام(ره) وجود ندارد. يکی از آسيبهای اين موضوع استفاده ابزاری از انديشههای امام (ره) است به نظر شما چگونه میتوان جلوی اين آسيب را گرفت؟
رضايی: اين مسئله سابقه تاريخی دارد، حتی بعد از رحلت پيامبر اکرم (ص) عدهای راه افتادند و از احاديث پيامبر اکرم(ص) سوء استفاده نمودند و آنها را تفسير به رای کردند ولی از اين حرکات با اقدام علما و پايهريزی منطق و اصول در حوزههای علميه جلوگيری به عمل آمد. ما نياز به ورود جدی انديشمندان اسلامی در اين حوزه داريم که با منطق و قواعد خاصی بتوانند از مصادره انديشه و افکار امام(ره) به نفع جناح يا اشخاص خاص جلوگيری کنند که اين مسئله توجه ويژه نخبگان و انديشمندان کشور را میطلبد تا اين عده با بازخوانی درست براساس اصول و قواعد منطقی اين کار را انجام دهند. اگر اصول و قواعد منطقی در کنار فقه درست نمیشد امروز ما نمیتوانستيم به خوبی احکام الهی را استنباط کنيم در حقيقت مرجعيت و اجتهاد روشی است برای درک منطقی و آگاهانه از احاديث و روايات پيامبر و معصومين؛ نمیخواهم بگويم که بايد چنين کاری در رابطه با امام (ره) صورت گيرد ولی بالاخره ما نياز به يک روش قاعدهمند در برداشت از انديشههای امام(ره) نياز داريم. مثلا اينکه صحبتهای امام(ره) در چه شرايطی بيان شده است و شأن نزول صحبتهای امام چه بوده است چرا که اگر شأن نزول سخنان حضرت امام(ره) رعايت نشود اتفاق ديگری میافتد ولی اگر آن شرايط را در نظر بگيريم بهتر میشود.
فارس: خط اصلی امام (ره) و اهدافی که ايشان دنبال میکردند از نظر شما دقيقا چه مواردی است؟ چرا که امروز شاهديم برخی افراد با منتسب کردن خود به خط امام برخی حرکات برخلاف انديشههای امام(ره) را دنبال میکنند؟
رضايی: به نظر من بايد وضع حال افراد را ملاک قرار داد و بايد ديد که آيا وضعيت حال افراد با انديشهها و تفکرات امام فاصله گرفته يا خير؟ مشکل ما اين است که نياز به يک شاقول در جامعه داريم که در سطح کلان اين شاقول رهبر انقلاب است ولی در سطح خرد هم نياز به شاقولهايی داريم که رفتار و گفتار آن بر محور انديشه های امام باشند. با کمک اين شاقولها میتوان حقانيت در جبهه باطل و باطل بودن در جبهه حق را دريافت. مشکل ما اين است که شاقولهايی از انديشه امام(ره) در سطح جامعه وجود ندارد در اين راستا افراد با گفتار و رفتار و اعمال خود بايد شاقول انديشههای حضرت امام (ره) باشند. در حقيقت با کمک اين شاقولها میتوان فهميد که چه درصدی از حق در جبهه باطل وجود دارد و يا در جبهه حق چه درصدی از باطل وجود دارد و با کمک اين شاقولها است که میتوان راه امام (ره) را در جامعه نشان داد.
پيشنهاد من به نيروهای انقلاب اين است که قبل از اينکه وابستگیهای سياسی و جناحی داشته باشند، خود را با انديشهها وافکار امام (ره) در جامعه تطبيق دهند تا جامعه با کمک اين شاقولها بتواند حق را از باطل تشخيص دهد. کسانی که به دنبال منافع شخصی و حزبی باشند و يا به دنبال پست و مقام باشند و از راه چاپلوسی و فردگرايی بخواهند نمی توانند شاقول انقلاب باشند.
فارس: مشاهده میشود که برخی خود را با انديشههای امام(ره) تطبيق میدهند و بيان میکنند که تطبيق خودشان حق است و تطبيق ديگران باطل است. به نظر شما معيار حق و باطل در اين خصوص چيست؟
رضايی: مشکل ما اين است که افراد انقلابی زيادی وجود دارند که از تبديل شدن به اين شاقول پرهيز میکنند و خلاء اين افراد را ممکن است کسانی پر کنند که در حقيقت ادعاهای بیمدعا دارند. اگر نيروهای انقلاب به معنای واقعی کلمه شاقولهای جامعه را پر کنند فکر نمیکنم کسی بتواند انتصابهای غيرواقعی نسبت به تفکرات حضرت امام (ره) از خود نشان دهد.بالاخره بايد اين خلاء توسط نيروهای انقلاب که تعلق به امام(ره) را مهمتر از تعلق به منافع جناحی برای خود میدانند پر شود.
فارس: به نظر شما همراهی با امام (ره) در يک مقطع میتواند به عنوان شاقول و معيار قرار گيرد؟ چرا که شاهد هستيم عدهای که در زمان حيات امام(ره) به ايشان نزديک بودند خود را مرجع تفسير افکار امام میدانند؟
رضايی: همراهی با امام برای تفسير افکار ايشان لازم است ولی کافی نيست.به دو دليل همراهی صرف با امام (ره) برای تفسير آرای ايشان کفايت نمی کند، يکی اينکه کسی که همراه امام(ره) بوده تنها در يک بعد ايشان را همراهی میکرد و در همه ابعاد به همراه ايشان نبوده مثلا يک شخص در بعد سياسی و شخص ديگر در بعد فرهنگی و يک شخص ديگر در بعد فقهی امام (ره) را همراهی میکرده است. ولی در ابعاد ديگر چنين تخصصی در افراد وجود نداشته. بنابراين کسانی که در يک بعد همراه امام (ره) بودند، و بخواهند در تمام ابعاد از انديشه امام(ره) دفاع کنند، کفايت نمیکند. مسئله دوم مسئله وضعيت خود افراد است که آيا اين افراد همان افراد قديم هستند يا اينکه تغيير پيدا کردهاند. يعنی تطبيق واقعيت با حقيقت در اين موضوع بسيار مؤثر است.
فارس: سال گذشته بعد از ۲۰ سال از رحلت امام(ره) برای اولين بار شاهد بوديم که به عکس ايشان بیاحترامی شد. به نظر شما چه چيزی باعث وقوع اين حادثه شد؟
رضايی: در زمان خود امام (ره) هم زمانی که آيتالله طالقانی قهر کردند و از تهران خارج شدند، شعارهايی عليه امام(ره) داده شد که اين مسئله در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد. بنابر اين بايد گفت اگر يک عکس پاره شود يا شعاری عليه امام(ره) سر داده شود، دليل نمیشود که بگوييم در جامعه يک تغيير و تحول اساسی نسبت به امام (ره) صورت گرفته است. البته عکسالعمل مردم در رابطه با اين مسئله ثابت کرد که مردم با امام(ره) هستند و امام(ره) در قلب ملت ايران جای دارد.
فارس: يکی از مباحث مطرح امروز جامعه مسئله بيت امام(ره) است. با توجه به اينکه شما نزديکی خاصی به بيت امام (ره) داشتيد و داريد، نظر خود را در خصوص بيت حضرت امام مطرح بفرماييد؟
رضايی: من با شناختی که از بيت حضرت امام (ره) دارم بايد بگويم بيت ايشان در مسير امام(ره) حرکت میکند و نسبت به مقام معظم رهبری هم کاملا وفادار هستند. از مرحوم احمد آقا تا فرزندان و نوههای امام همه نسبت به ولايت فقيه کاملا وفادار هستند و آن را جدی میدانند و اين مسئله را در واقع ميراث امام(ره) قلمداد میکنند و به نظر من همه گروههای سياسی بايد به بيت حضرت امام(ره) احترام بگذارند.
فارس: حضور افراد منتسب به بيت امام (ره) در برخی مجامع به طور مثال در عروسی پسر ميردامادی در کنار برخی افراد مانند موسوی و کروبی بازتابهايی در جامعه ايجاد کرد. به نظر شما حضور افراد منتسب به بيت امام (ره) در چنين مجامعی درست است؟
رضايی: آن چيزی که برای ما مهم است اصول میباشد. فرزندان امام(ره) در مسير امام(ره) هستند و ولايت فقيه و رهبر انقلاب را قبول دارند، اين شاخص،شاخص مهم و تعيينکننده ای است.
فارس: به نظر شما کسانی که ادعای حرکت در خط امام(ره) را دارند، واقعا در خط امام(ره) حرکت میکنند يا اينکه اين مسئله ادعايی بيش نيست؟
رضايی: متاسفانه هم اکنون چند انحراف در سطح جامعه وجود دارد که ما را از مسير امام دور کرده است. امروز بعد از حدود ۲۰ سال از رحلت ايشان بايد يک بازخوانی نسبت به انديشههای ايشان در شرايط امروز داشته باشيم که اين بازخوانی به نظر من بايد صادقانه و بهدور از حب و بغضهای گروهی باشد تا نوعی انتقاد از خود باشد. البته اين موضوع می تواند بدون محکوم کردن يکديگر صورت گيرد. اگر صادقانه بتوانيم يک انتقاد از خود نسبت به افکار امام داشته باشيم و ببينيم که هر کدام چه انحرافاتی از خط امام(ره) پيدا کردهايم، بزرگترين خدمت به انقلاب و ملت ايران خواهد بود.
من لزوم ايجاد چنين حرکتی را در نيروهای انقلاب ضروری میدانم و به نظر من بايد همه خود را با شاقول امام (ره) صادقانه و به دور از مباحث سياسی بسنجند که شايد بتوان اين مسئله را نوعی انتقاد از خود با محور انديشههای امام(ره) نامگذاری کرد. اگر اين کار را انجام دهيم تبديل به يک بازگشت مجدد به خود خواهد شد که اين میتواند به نوعی يک راه مثبتانديشی باشد.
فارس: با توجه به اينکه در آستانه ۱۵ خرداد قرار داريم، نظر خود را در خصوص اين واقعه تاريخی بيان نماييد؟
رضايی: ۱۵ خرداد در واقع سرمنشا انقلاب اسلامی است. هر چند که درجريان مشروطه و ملی شدن صنعت نفت روحانيت نقش فعالی داشت و نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت بدون حضور اسلاميون و روحانيت به نتيجه نمیرسيد اما ما سرآغاز انقلاب اسلامی را نهضت ۱۵خرداد میدانيم و دليل اين موضوع هم اين است که در ۱۵ خرداد روحانيت و مرجعيت و نيروهای انقلاب اسلامی با تمام توان وارد صحنه شدند و رهبری مبارزه را کاملا در اختيار گرفتند و شعارهای انقلاب اسلامی هم در واقع از نهضت ۱۵ خرداد شروع شد. به طور مثال مسئله استقلال از آمريکا و طرد صهيونيسم در ۱۵ خرداد مطرح شد. نظريه ولايت فقيه بعد از حوادث ۱۵ خرداد تدوين شد و حضرت امام (ره) آن را ارائه نمودند.
امام (ره) در ابتدای امر سعی میکرد با نصيحت کردن شاه وی را اصلاح کند اما حادثه ۱۵ خرداد امام(ره) و نيروهای انقلابی را به اين نتيجه رساند که کار نظام شاهنشاهی تمام شده است. در حقيقت میتوان گفت اگر ۱۵ خرداد نبود نظريه ولايت فقيه تدوين نمیشد و ۲۲ بهمن هم شکل نمیگرفت بنابراين بايد گفت اين حادثه نقش محوری در جريان انقلاب اسلامی داشت.
فارس: به نظر شما استفاده از آموزههای ۱۵ خرداد چه کمکی میتواند به ما برای ادامه حرکت در مسير انقلاب کند؟
رضايی: يکی از اين آموزهها مسئله ارتباط نيروهای انقلاب با روحانيت و مرجعيت بود، يعنی نهضت ۱۵ خرداد با محوريت روحانيت شکل گرفت و در ۲۲ بهمن هم ديديم که امام (ره) با کمک روحانيت و مرجعيت توانست انقلاب اسلامی را به نتيجه برساند.
امروز هم نياز داريم که نيروهای متدين و انقلابی رابطه خود را با روحانيت و مرجعيت ضعيف نکنند و مرجعيت همچنان در اداره جامعه نقشآفرين باشد و حضوری پررنگ داشته باشد و به حاشيه رانده نشود.
نکته دوم تکيه بر اسلام است يعنی اگر ما به اسلام تکيه نمیکرديم نمیتوانستيم نيروهای شهادت طلب را در ۱۵ خرداد يا ۲۲ بهمن و دفاع مقدس داشته باشيم. آن چيزی که باعث پيروزی ما در انقلاب شد تکيه بر اسلام بود. در حوادث بعد از انتخابات هم شاهد بوديم آن چيزی که ما را نجات داد، حادثه عاشورا بود. يعنی توسل مجدد مردم ما به مراسم حسينی در مقابل اهانتی که به مراسم حسينی صورت گرفت، ملت ما را به جوش آورد و باعث به وجود آمدن تحول و راهپيمايی ۹ دی در کشور شد. در اين راستا بايد گفت که موثرترين وقايع تاريخ صد ساله اخير ريشه در اسلام دارد و ۱۵ خرداد هم ريشه در اسلام دارد بنابر اين بايد اين آموزه را در همه امور زندگی حفظ کنيم تا بتوانيم به پيشرفت دست يابيم. مسئله سوم هم آموزه مردمی بودن است. آموزه مردمی بودن ۱۵ خرداد يک آموزه بسيار بزرگ است. مردم نبايد ارتباط ضعيفی با حاکميت داشته باشند و اگر اين ارتباط ضعيف باشد، قطعا آسيب میبينيم.
فارس: فکر میکنيد در حال حاضر ارتباط مردم با حکومت و مرجعيت در سطح مطلوبی قرار دارد؟
رضايی: نمیتوان گفت اين ارتباط در سطح مطلوب وجود دارد به طور مثال در دورههای گذشته فضای آزادی که در کشور بوجود آمد، باعث شد که به مقدسات اهانت شود. در حالی که آزادی و دين بايد در کنار هم باشند .امروز هم ارتباط با تودههای مردم بيشتر شده ولی از آن طرف ارتباط با نخبگان کاهش يافته است.در اين راستا بايد گفت که در اين عرصه ما فراز و نشيب داشتيم ولی مهم اين است که بتوانيم در اين مسير تمام ابعاد را با هم داشته باشيم. يعنی ارتباط با روحانيت و مرجعيت و نخبگان و مردم و اسلام و آموزههای اسلامی در کشور وجود داشته باشد.
متاسفانه طی يک دوره از تمام آموزههای ياد شده در کشور استفاده نمیشود و تنها از برخی از اين آموزهها استفاده میشود و در بخشهای ديگر ضعيف عمل میشود لذا اگر بتوانيم به يک استفاده متوازن از آموزههای ۱۵ خرداد برسيم ايدهآل ما همين است.
گفتوگو از مرتضی بيات و مقداد زکی زاده