خاتمی: نبايد نظرات روشنگر امام را در دستيابی زنان به بخش مهمی از حقوقشان را ناديده گرفت، پارلمان‌نيوز

- شگفتا که سازمان‌های بين‌المللی عليه جنايات بارز رژيم صهيونيستی اقدام نمی‌کنند

پارلمان‌نيوز: رئيس موسسه بين‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تاکيد کرد:«در شگفتم از سازمان‌های مدافع حقوق بشر و نهادهايی چون دادگاه کيفری لاهه که جنايات بزرگ رژيم غاصب را که بارزترين مصداق جنايت عليه بشريت است می‌بينند و جنايتکاران را به محاکمه نمی‌کشانند و عليه آنان اقدام نمی‌کنند.»

به گزارش پايگاه خبری فراکسيون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نيوز»، حجت الاسلام و المسلمين سيدمحمدخاتمی، در ديدار با جمعی از بانوان فرهنگی و دانشگاهی در آستانه سالروز ميلاد حضرت فاطمه زهرا(س) ضمن تبريک اين روز به حضار، جنايت اخير رژيم صهيونيستی را محکوم و خواستار توجه بيشتر مجامع بين‌المللی شد و بار ديگر بر راهکار پيشنهادی خود به سران سازمان کنفرانس اسلامی در دوحه يعنی رفراندوم با حضور همه ساکنان فلسطين اعم از مسلمان و مسيحی و يهودی و نيز انبوه آوارگان فلسطينی در سراسر دنيا تأکيد کرد.

متن کامل سخنان سيد محمد خاتمی در پی می آيد:

در آغاز لازم می دانم از زبان خودم و از زبان شما زنان فرهيخته و همه زنان و مردان آزاده ايران عزيز مراتب انزجار خود را از فاجعه ننگينی که در آبهای بين المللی نزديکی غزه رخ داد اعلام کنم.

رژيم صهيونيستی که علاوه بر قتل عام و سرکوب هر روزه مردم مظلوم فلسطين مدتها است که با محاصره غزه قهرمان می کوشد چهره تروريسم دولتی را با کشتار تدريجی اين ملت مظلوم نشان دهد، حال که عده ای از خيرخواهان را از مليت های مختلف که به قصد رساندن کمک های ابتدايی به غزه با دستهای تهی به آن سو حرکت کردند آنان را با قساوت قتل عام می کند و به خاک و خون می کشد.

در شگفتم از شورای امنيت سازمان ملل که به سادگی کشورهايی مستقل که می خواهند از حق قانونی و شرعی خود با رعايت مقررات بين المللی استفاده کنند مورد تحريم و تهديد قرار می دهد، ولی در برابر جناياتی اينچنين بزرگ ساکت می نشينند يا بعض حرکت های صوری آن با مخالفت و وتوی قدرت های بزرگ روبرو می شود و جنايت کار را گستاخ تر می کند.

در شگفتم از سازمان های مدافع حقوق بشر و نهادهايی چون دادگاه کيفری لاهه که جنايات بزرگ رژيم غاصب را که بارزترين مصداق جنايت عليه بشريت است می بينند و جنايتکاران را به محاکمه نمی کشانند و عليه آنان اقدام نمی کنند.

و شگفتی بزرگ تر از کشورهای اسلامی و عربی است که چرا از توهم چندين ساله خود بيرون نمی آيند و در کنار ملت فلسطين و آرمان آن قرار نمی گيرند. در نتيجه هم جنايتکار به جنايات خود ادامه می دهد و هم متوهمان را تحقير می کند. مطمئن هستم که اگر اين کشورها به خواست ملتهاشان قاطعانه در کنار آرمان فلسطين قرار گيرند متجاوز و حاميان او را بر سر جای خود خواهند نشاند.

راه کار اساسی نيز همان است که در اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در دوحه پيشنهاد دادم و مورد استقبال قرار گرفت: رفراندوم با حضور همه ساکنان فلسطين اعم از مسلمان و مسيحی و يهودی و نيز انبوه آوارگان فلسطينی در سراسر دنيا. راه کار دموکراتيک که منجر به اجرای عدالت و نيز برقراری ثبات و صلحی واقعی و پايدار خواهد شد.

ضمن همدردی با همه قربانيان و آسيب ديدگان اين جنايت بزرگ رفتار جانيان و حاميان آنان را شديداً محکوم می کنيم و مطمئن هستم که ملتهای جهان فرياد خود را رساتر از گذشته عليه اسرائيل جنايتکار خواهند زد.

پيشاپيش ولادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را به شما زنان فرهيخته تبريک عرض می کنم.

تقارن سالروز ميلاد حضرت زهرا با زادروز تولد حضرت امام را نشانه ای می دانيم از ارتباط معنوی و فکری انقلاب اسلامی با شخصيت حضرت زهرا سلام الله عليها تعبير رايج درباره حضرت فاطمه سيده نساء العالمين (سرور زنان جهان) است. ولی تعبير ديگر به روايت شيعه و سنی از پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم آمده است که عظمت حضرت زهرا را از اينکه فقط سالار زنان عالم باشد بالاتر می برد و آن اينکه خدا به خشم فاطمه خشمگين و به خشنودی او خشنود می شود.

نمی گويد فاطمه به خشم و خشنودی خدا خشمگين و خشنود می شود، بلکه ملاک خشنودی و خشم خداوند فاطمه است و اين يعنی فاطمه معيار انسانيت است، چرا که کمال انسانی در اين است که خشنودی و خشم او خشنودی و خشم خدا باشد.

همين جمله کافی است تا اولا عظمت آن حضرت را نشان دهد. ثانياً جايگاه زن را در بينش اصيل اسلامی که زنی چون فاطمه را معيار و ملاک انسانيت شناخته است مشخص کند و فاصله اين بينش را با بينش های تنگ و تاريک تاريخی درباره زن چه به نام اسلام و چه به نامهای ديگر نشان می دهد. البته طبيعی است که اين بينش روشن و والا اگر باشد نتايج حقوقی، فقهی، اخلاقی و اجتماعی بزرگی هم درباره زن و جايگاه و حقوق او خواهد داشت.

زنان در جريان انقلاب اسلامی نقش ممتازی داشتند. اگر نهضت مشروطيت بيشتر، نهضتی مردانه بود و به همين جهت آنگونه که شايد و بايد حقوق و منزلت زن در آن مورد توجه قرار نگرفت، از جمله حق رأی زنان، انصاف اين است که در انقلاب اسلامی حضور زنان چشم گير و در بعضی از موارد از حضور و تأثير مردان پررنگ تر و مؤثرتر بود. البته نبايد نظرات روشنگر و متفاوت حضرت امام هم در پويايی حرکت زنان و دستيابی ايشان به بخش مهمی از حقوقشان را ناديده گرفت. گرچه معتقدم که هنوز واقعاً حق زنان آنطور که بايد و شايد و شايسته زمان است ادا نشده است.

در جريانات اخير هم باز حضور آرام، موقر و محکم زنان را که حق اساسی خود و ديگران را که مورد تأييد انقلاب و قانون اساسی بود می طلبيدند می بينيم و باز هم بايد انصاف داد که مدنی بودن جنبش و اعتراص مسالمت آميز و پرهيز از خشونت که نشانه رشد جامعه است تا حد زيادی مديون حضور متين و موقر زنان بود و هست. گرچه با کمال تأسف پاسخ اين حضور مسالمت آميز برخورد خشونت آميز بود و در نتيجه آنچه می توانست موجب تقويت نظام و پايدارتر شدن وحدت ملی گردد سبب ايجاد نگار خاطرها و نگرانی ها و کدورتها شد و بيشترين آسيب را به خود نظام و چهره آن زد و به راه اندازی امواج اتهام های ناروا و دروغ پردازی ها و جنگ های روانی نيز بر زشتی ماجرا افزود.

صرف نظر از اينکه آنچه رخ داد با معيارهای قانون اساسی و راه راستين امام و موازين مورد تأييد انقلاب و مردم ناسازگار بود امروز عده ای از زنان خوش سابقه، فرهيخته و فعال از قشرهای مختلف تحت بازداشت و فشار قرار دارند و حتی در ميان قربانيان اين حوادث هم زنان را می بينيم. چه خوب بود که ما شاهد آزادی همه زندانيان و رفع فشارها باشيم و مناسب تر اين که اين گام با آزادی زنان و جبران خسارتهای روحی و معنوی که به آنان وارد آمده است به مناسبت ميلاد حضرت زهرا سلام الله عليها برداشته شود.

زن در چه موقعيتی قرار دارد؟

جايگاه زن مسلمان ايرانی چيست؟ البته زنان اعم از مسلمان و غيرمسلمان محترم اند و همه زنان نيز بايد از حق و منزلت شايسته برخوردار باشند، ولی من اگر از زن مسلمان سخن می گويم به لحاظ اکثريت است.

زن يکی از دو رکن انسانيت و برخوردار از همه قوا و استعدادهايی است که انسان را انسان می کند و دارای اختيار و مسؤوليت اخلاقی و اجتماعی برای بارور کردن آنها.
البته پاره ای از کارکردها و نقش ها را آفرينش و طبيعت به عهده زن گذاشته است که به تناسب آن نيز بايد از حقوق و تکاليف ويژه صحبت کرد. ولی اينها مربوط به عوارض هستی انسان است نه جوهر آن و به هيچ وجه لطمه ای به تساوی حقوق زن و مرد در گوهر انسانی و برخورداری از حقوق و تکاليف متناسب با آن نمی زند.

بايد آن ديدگاه که زن را برای مرد می خواست و ملاک انسانيت را مرد به حساب می آورد به بايگانی تاريخ سپرد، ولی اين را از ياد نبريم که زن زن است و مرد مرد و هر دو انسانهای مستحق کمال و نيز مسؤول مشارکت در پيشبرد امور جامعه رو به رشد.

اما ”زن مسلمان“ در اينجا نيز بايد جان و جوهر اسلام را از آنچه در تاريخ تحقق يافته و آميخته به انواع گرايش های زمانی – مکانی و تعصبات ناروا است تفکيک کرد. طبيعی است که نقش اجتهادی که زمان و مکان در آن دو عامل تعيين کننده اند و پاسخگوی پرسش ها و نيازهای انسان اين روزگار است در عرضه چنين اسلامی نقشی مهم است و بسته به بينش اساسی و پيش فرضهايی که مجتهد و پژوهشگر دارد دريافتهای نهايی او متفاوت خواهد بود.

نقطه حرکت ما مسلمان است از جمله اينکه زن انسان است با همه معنی و مفهوم آن. زن و مرد برای هم آفريده شده اند تا با هم جامعه کامل را بسازند. اسلام زن را موقر خواسته است و بر عفاف تکيه جدی دارد. البته از ياد نبريم که عفاف امری است که هم به زن و هم به مرد مربوط می شود.

نکته ديگر اين که رشد امری اجتماعی است. زن هم چون مرد اگر بخواهد رشد کند در فرايند حيات اجتماعی نه تنها بايد حضور، بلکه نقش و مسؤوليت داشته باشد و اين حق او است.

امروز زن ايرانی در عين حال که برای به دست آوردن جايگاه شايسته خود در عرصه حيات سياسی، اجتماعی، فرهنگی و احقاق حقوق شايسته خود تلاش می کند، بايد بکوشد تا الگوی مناسب را برای زنان و حتی انسان های روزگار نشان دهد و در اين راه از هيچ کوششی فروگذار نکند و البته هزينه های آن را نيز بپردازد.

آنچه اهميت دارد تأکيد و تکيه بر حقوق اساسی است که زن و مرد در آن شريک اند.