سخنی با فعالين جنبش سبز: تداوم، تقويت و پيشروی جنبش سبز در گرو گسترش پايههای اجتماعی آن است، فدائيان خلق (اکثريت) بهمناسبت اول ماه مه
به استقبال اول ماه مه، روز جهانی کارگران بشتابيم!
از حق سازمانيابی کارگران و مزدبگيران و از مطالباتآنها دفاع کنيد!
فعالين جنش سبز!
جنبش سبز دوره بازنگری خود را میگذراند. بعد از ۲۲ بهمن فرصت مناسب برای بازنگری نسبت به حرکت جنبش فراهم آمده است. در دوره بازنگری لازم است که جنبش سبز به تامل و تعمق بنشيند، بر نقاط قوت و ضعف خود وقوف يابد و راههای تداوم، تقويت و پيشروی جنبش را جستجو کند. تجربه نشان داد که تنها با تظاهرات خيابانی و با تکيه بر نيروی فعلی جنبش نمیتوان بر استبداد غلبه کرد و به اهداف جنبش دست يافت. برای تداوم حيات جنبش و گسترش آن، لازم است که جنبش وارد ميدانهای جديد چالش با حکومت گردد و نيروهای وسعيتری را جلب و وارد کارزار با استبداد کند.
نيروی اصلی جنبش سبز را طبقه متوسط جديد تشکيل میدهد. گرچه در روز عاشورا، گروههائی از زحمتکشان به تظاهرات پيوستند، اما هنوز جنبش سبز به طور وسيع به طبقات و لايههای پائين جامعه رسوخ نکرده و کارگران و زحمتکشان جامعه در آن حضور چشمگيری ندارند. حضور محدود فعالين جنبش کارگری در جنبش سبز را نمیتوان مشارکت وسيع کارگران و زحمتکشان به حساب آورد. جنبش سبز در بين کارگران و زحمتکشان و در واحدهای توليدی و کارگاهها جا باز نکرده است.
طبقه متوسط جديد در کشور ما، يکی از نيروهای محرکه اصلی تحول در گذر جامعه ما از استبداد به دمکراسی است. اما طبقه متوسط جديد به تنهائی قادر نيست سد استبداد را بشکند و آزادیهای سياسی و اجتماعی را در جامعه مستقر سازد. بلوک قدرت عليرغم ضربات کاری که جنبش اعتراضی بر آن وارد آورده است، هنوز از توان بالای سرکوب و از منابع سرشار مالی برخوردار است. بخش قابل توجهی از بودجه کشور توسط دولت کودتا به ارگانهای اطلاعاتی، امنيتی و نظامی اختصاص داده میشود و اين ارگانها معترضين را سرکوب میکنند.
فعالين جنش سبز!
اقتصاد کشور با بحران روبرو است و بحران اقتصادی روزبروز تعميق میيابد و تاثيرات مخرب خود را بر زندگی اکثريت مردم و به ويژه کارگران و مزدبگيران کشور میگذارد. اقتصاد کشور با رکود، تورم و بيکاری فزاينده روبرو است. واحدهای توليدی با مشکلات فراوانی مواجهند. صدها واحد توليدی ورشکسته و تعطيل شدهاند. ميانگين ظرفيت توليد در واحدهای توليدی به کمتر از ۵۰ درصد رسيده است.
زندگی کارگران و زحمتکشان به دليل رشد تورم، عدم پرداخت به موقع دستمزدها و موج اخراجها رو به وخامت نهاده است. با ورشکستگی واحدهای توليدی و کاهش ظرفيت توليدی آنها و رکود بخش ساختمان، کارگران دسته دسته از واحدهای توليدی اخراج میشوند و به صف طويل بيکاران میپيوندند. اجرای طرح "هدفمند کردن يارانهها" توسط دولت کودتا، زندگی کارگران و زحمتکشان را وخيمتر خواهد کرد.
اين وضعيت زمينهساز اعتراضات کارگران و مزدبگيران کشور است. شواهد حاکی از آن است که با گسترش بحران اقتصادی، امسال ما شاهد گسترش اعتراضات کارگران و مزدبگيران اجتماعی خواهيم بود.
کارگران و زحمتکشان کشور در مقابل بحران اقتصادی و موج اخراجها، فاقد تشکل برای دفاع از منافع خود هستند. فعالين کارگری مدتها است که اين ضرورت را دريافته و برای تشکيل سنديکای مستقل کارگری قدم جلو گذاشتهاند. اما به سد استبداد برخوردهاند.
دولت بزرگترين کارفرما است و همانند کارفرمايان، کارگران و زحمتکشان را استثمار میکند. دولت به ارگانهای سرکوب مجهز است و کارفرمايان هم برای دفاع از منافع خود از تشکلهای قدرتمند برخوردارند. اما کارگران و زحمتکشان در مقابل قدرت دولت و کارفرمايان، فاقد سلاح برای دفاع از منافع خود هستند. قدرت کارگران و زحمتکشان، در سازمانيابی آن ها است و سلاح آن ها، سنديکا و اتحاديه است.
کارگران و زحمتکشان برای دفاع از منافع خود و برای طرح مطالباتشان بايد سازمان يابند و سنديکاها و اتحاديههای خود را تشکيل دهند. اقدام فعالين کارگری برای تشکيل سنديکاهای مستقل کارگری با سرکوب حکومت روبرو شده است. هم اکنون تعدادی از آنها به خاطر فعاليتهای سنديکائی در اسارتگاههای رژيم به سر میبرند.
کارگران و زحمتکشان کشور در مبارزه برای تامين حقوق خود، به تجربه ضرورت استقرار آزادیهای سياسی در کشور را در میيابند. اين امر حلقه پيوند جنبش کارگری با جنبش سبز است.
جنبش سبز نمیتواند و نبايد تنها در محدوده شعارها و مطالبات عمومی باقی بماند. گروههای مختلف اجتماعی مطالبات خاص خود را دارند. لازم است که حقوق و مطالبات آنها از جمله حقوق و مطالبات کارگران و زحمتکشان از جانب جنبش سبز مطرح و از آنها دفاع شود.
فعالين جنبش سبز!
وجود حلقه پيوند بين جنبش کارگری و جنبش سبز، بستری است مساعد برای حرکت فعالين اين دو جنبش. اين حلقه خودبخودی بين دو جنبش بسته نمیشود. لازم است از دو سو برای بستن اين حلقه حرکت کرد. تا کنون از جانب فعالين جنبش کارگری گامهائی در اين جهت برداشته شده است. ولی هنوز حرکت مشهودی از طرف اکثر فعالين جنبش سبز ديده نمیشود. اخيرا آقای موسوی به اين مسئله توجه کرده و در بيانيهها و مصاحبههای خود به آن پرداخته است. اما لازم است گام ها جدیتر و موثرتری را برداشت.
فعالين جنبش سبز!
اول ماه فرصتی است مناسب برای فعالين جنبش سبز که برای ايجاد پيوند بين اين جنبش با جنبش کارگری قدم بردارند. نارضايتی و اعتراضات در بين کارگران و مزدبگيران بالا است. ما هر روز شاهد درج اخبار حرکات اعتراضی کارگران و مزدبگيران در رسانهها هستيم. وجود حرکات اعتراضی، بستر مساعدی را برای نزديکی بين دو جنبش به وجود آورده است.
میتوان از هماکنون به استقبال اول ماه مه شتافت، اين روز را به عنوان يکی از روزهای جنبش سبز اعلام کرد، در مراسم اول ماه که توسط کارگران برگزار میشود، مشارکت نمود، به رسميت شناخته شدن حق فعاليت تشکلهای مستقل کارگری، حق اعتصاب و تجمع کارگران، پرداخت فوری دستمزدهای معوقه کارگران، افزايش حداقل دستمزدها، رفع هر نوع تبعيض جنسيتی بين کارگران زن و مرد، لغو کار کودکان، تأمين امنيت شغلی کارگران و مزد بگيران، لغو قراردادهای موقت و سفيد امضا، متوقف شدن اخراج و بيکار سازی کارگران و برخورداری بيکاران از بيمه بيکاری را خواستار شد، اعتراضات کارگری را در رسانهها بازتاب داد ، وضعيت زندگی فلاکتبار کارگران و زحمتکشان را منعکس کرد و در حمايت از کارگران و مزدبگيران موضع گرفت.
لازم است جنبش سبز با اقدامات و موضعگيریهای خود پيرامون مسائل کارگری، نظر مساعد کارگران و مزدبگيران را جلب کند. زمانی که کارگران و مزدبگيران دريافتند که جنبش سبز پشتيبان آنها است و از مطالباتشان دفاع میکند، با جنبش سبز همبستگی نشان خواهند داد و برای تداوم و گسترش آن هزينه پرداخت خواهند کرد.
فعالين جنبش سبز!
طبقه کارگر و طبقه متوسط جديد، نيروهای محرکه اصلی تحول در جامعه ما هستند. لازمه تحول سياسی و اجتماعی در کشور و غلبه بر هيولای استبداد و تامين آزادی و عدالت اجتماعی، پيوند يافتن اين دو نيروی اجتماعی است. در کشور ما عدالت اجتماعی با ازادی درهم آميخته است. يعنی مردم هم نان میخواهند و هم آزادی. با درک اين ضرورت، بکوشيم با کاربست ابتکارات مختلف، زمينه های نزديکی اين دو نيرو را فراهم سازيم. تداوم، تقويت و پيشروی جنبش سبز در گرو گسترش پايههای اجتماعی آن است.
هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
۲۷ فروردين ۱۳۸۹ (۱۶ آوريل ۲۰۱۰)