جمعه 27 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سخنی با فعالين جنبش سبز: تداوم، تقويت و پيشروی جنبش سبز در گرو گسترش پايه‏های اجتماعی آن است، فدائيان خلق (اکثريت) به‌مناسبت اول ماه مه

به استقبال اول ماه مه، روز جهانی کارگران بشتابيم!
از حق سازمانيابی کارگران و مزدبگيران و از مطالبات‏آن‏ها دفاع کنيد!

فعالين جنش سبز!
جنبش سبز دوره بازنگری خود را می‏گذراند. بعد از ۲۲ بهمن فرصت مناسب برای بازنگری نسبت به حرکت جنبش فراهم آمده است. در دوره بازنگری لازم است که جنبش سبز به تامل و تعمق بنشيند، بر نقاط قوت و ضعف‏ خود وقوف يابد و راه‏های تداوم، تقويت و پيشروی جنبش را جستجو کند. تجربه نشان داد که تنها با تظاهرات خيابانی و با تکيه بر نيروی فعلی جنبش نمی‏توان بر استبداد غلبه کرد و به اهداف جنبش دست يافت. برای تداوم حيات جنبش و گسترش آن، لازم است که جنبش وارد ميدان‏های جديد چالش با حکومت گردد و نيروهای وسعيتری را جلب و وارد کارزار با استبداد کند.
نيروی اصلی جنبش سبز را طبقه متوسط جديد تشکيل می‏دهد. گرچه در روز عاشورا، گروه‏هائی از زحمتکشان به تظاهرات پيوستند، اما هنوز جنبش سبز به طور وسيع به طبقات و لايه‏های پائين جامعه رسوخ نکرده و کارگران و زحمتکشان جامعه در آن حضور چشمگيری ندارند. حضور محدود فعالين جنبش کارگری در جنبش سبز را نمی‏توان مشارکت وسيع کارگران و زحمتکشان به حساب آورد. جنبش سبز در بين کارگران و زحمتکشان و در واحدهای توليدی و کارگاه‏ها جا باز نکرده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


طبقه متوسط جديد در کشور ما، يکی از نيروهای محرکه اصلی تحول در گذر جامعه ما از استبداد به دمکراسی است. اما طبقه متوسط جديد به تنهائی قادر نيست سد استبداد را بشکند و آزادی‏های سياسی و اجتماعی را در جامعه مستقر سازد. بلوک قدرت عليرغم ضربات کاری که جنبش اعتراضی بر آن وارد آورده است، هنوز از توان بالای سرکوب و از منابع سرشار مالی برخوردار است. بخش قابل توجهی از بودجه کشور توسط دولت کودتا به ارگان‏های اطلاعاتی، امنيتی و نظامی اختصاص داده می‏شود و اين ارگان‏ها معترضين را سرکوب می‏کنند.

فعالين جنش سبز!
اقتصاد کشور با بحران روبرو است و بحران اقتصادی روزبروز تعميق می‏يابد و تاثيرات مخرب خود را بر زندگی اکثريت مردم و به ويژه کارگران و مزدبگيران کشور می‏گذارد. اقتصاد کشور با رکود، تورم و بيکاری فزاينده روبرو است. واحدهای توليدی با مشکلات فراوانی مواجهند. صدها واحد توليدی ورشکسته و تعطيل شده‏اند. ميانگين ظرفيت توليد در واحدهای توليدی به‌ کمتر از ۵۰ درصد رسيده است.
زندگی کارگران و زحمتکشان به دليل رشد تورم، عدم پرداخت به موقع دستمزدها و موج اخراج‏ها رو به وخامت نهاده است. با ورشکستگی واحدهای توليدی و کاهش ظرفيت توليدی آن‏ها و رکود بخش ساختمان، کارگران دسته دسته از واحدهای توليدی اخراج می‏شوند و به صف طويل بيکاران می‏پيوندند. اجرای طرح "هدفمند کردن يارانه‏ها" توسط دولت کودتا، زندگی کارگران و زحمتکشان را وخيم‏تر خواهد کرد.
اين وضعيت زمينه‏ساز اعتراضات کارگران و مزدبگيران کشور است. شواهد حاکی از آن است که با گسترش بحران اقتصادی، امسال ما شاهد گسترش اعتراضات کارگران و مزدبگيران اجتماعی خواهيم بود.
کارگران و زحمتکشان کشور در مقابل بحران اقتصادی و موج اخراج‏ها، فاقد تشکل برای دفاع از منافع خود هستند. فعالين کارگری مدت‏ها است که اين ضرورت را دريافته و برای تشکيل سنديکای مستقل کارگری قدم جلو گذاشته‏اند. اما به سد استبداد برخورده‏اند.
دولت بزرگترين کارفرما است و همانند کارفرمايان، کارگران و زحمتکشان را استثمار می‏کند. دولت به ارگان‏های سرکوب مجهز است و کارفرمايان هم برای دفاع از منافع خود از تشکل‏های قدرتمند برخوردارند. اما کارگران و زحمتکشان در مقابل قدرت دولت و کارفرمايان، فاقد سلاح برای دفاع از منافع خود هستند. قدرت کارگران و زحمتکشان، در سازمانيابی آن ها است و سلاح آن ها، سنديکا و اتحاديه است.
کارگران و زحمتکشان برای دفاع از منافع خود و برای طرح مطالباتشان بايد سازمان يابند و سنديکاها و اتحاديه‏های خود را تشکيل دهند. اقدام فعالين کارگری برای تشکيل سنديکاهای مستقل کارگری با سرکوب حکومت روبرو شده است. هم اکنون تعدادی از آن‏ها به خاطر فعاليت‏های سنديکائی در اسارتگاه‏های رژيم به سر می‏برند.
کارگران و زحمتکشان کشور در مبارزه برای تامين حقوق خود، به تجربه ضرورت استقرار آزادی‏های سياسی در کشور را در می‏يابند. اين امر حلقه پيوند جنبش کارگری با جنبش سبز است.
جنبش سبز نمی‏تواند و نبايد تنها در محدوده شعارها و مطالبات عمومی باقی بماند. گروه‏های مختلف اجتماعی مطالبات خاص خود را دارند. لازم است که حقوق و مطالبات آن‏ها از جمله حقوق و مطالبات کارگران و زحمتکشان از جانب جنبش سبز مطرح و از آن‏ها دفاع شود.

فعالين جنبش سبز!
وجود حلقه پيوند بين جنبش کارگری و جنبش سبز، بستری است مساعد برای حرکت فعالين اين دو جنبش. اين حلقه خودبخودی بين دو جنبش بسته نمی‏شود. لازم است از دو سو برای بستن اين حلقه حرکت کرد. تا کنون از جانب فعالين جنبش کارگری گام‏هائی در اين جهت برداشته شده است. ولی هنوز حرکت مشهودی از طرف اکثر فعالين جنبش سبز ديده نمی‏شود. اخيرا آقای موسوی به اين مسئله توجه کرده و در بيانيه‏ها و مصاحبه‏های خود به آن پرداخته است. اما لازم است گام ها جدی‏تر و موثرتری را برداشت.

فعالين جنبش سبز!
اول ماه فرصتی است مناسب برای فعالين جنبش سبز که برای ايجاد پيوند بين اين جنبش با جنبش کارگری قدم بردارند. نارضايتی و اعتراضات در بين کارگران و مزدبگيران بالا است. ما هر روز شاهد درج اخبار حرکات اعتراضی کارگران و مزدبگيران در رسانه‏ها هستيم. وجود حرکات اعتراضی، بستر مساعدی را برای نزديکی بين دو جنبش به وجود آورده است.
می‏توان از هم‏اکنون به استقبال اول ماه مه شتافت، اين روز را به عنوان يکی از روزهای جنبش سبز اعلام کرد، در مراسم اول ماه که توسط کارگران برگزار می‏شود، مشارکت نمود، به رسميت شناخته شدن حق فعاليت تشکل‌های مستقل کارگری، حق اعتصاب و تجمع کارگران، پرداخت فوری دستمزدهای معوقه کارگران، افزايش حداقل دستمزدها، رفع هر نوع تبعيض جنسيتی بين کارگران زن و مرد، لغو کار کودکان، تأمين امنيت شغلی کارگران و مزد بگيران، لغو قراردادهای موقت و سفيد امضا، متوقف شدن اخراج و بيکار سازی کارگران و برخورداری بيکاران از بيمه بيکاری را خواستار شد، اعتراضات کارگری را در رسانه‏ها بازتاب داد ، وضعيت زندگی فلاکتبار کارگران و زحمتکشان را منعکس کرد و در حمايت از کارگران و مزدبگيران موضع گرفت.
لازم است جنبش سبز با اقدامات و موضع‏گيری‏های خود پيرامون مسائل کارگری، نظر مساعد کارگران و مزدبگيران را جلب کند. زمانی که کارگران و مزدبگيران دريافتند که جنبش سبز پشتيبان آن‏ها است و از مطالباتشان دفاع می‏کند، با جنبش سبز همبستگی نشان خواهند داد و برای تداوم و گسترش آن هزينه پرداخت خواهند کرد.

فعالين جنبش سبز!
طبقه کارگر و طبقه متوسط جديد، نيروهای محرکه اصلی تحول در جامعه ما هستند. لازمه تحول سياسی و اجتماعی در کشور و غلبه بر هيولای استبداد و تامين آزادی و عدالت اجتماعی، پيوند يافتن اين دو نيروی اجتماعی است. در کشور ما عدالت اجتماعی با ازادی درهم آميخته است. يعنی مردم هم نان می‌خواهند و هم آزادی. با درک اين ضرورت، بکوشيم با کاربست ابتکارات مختلف، زمينه های نزديکی اين دو نيرو را فراهم سازيم. تداوم، تقويت و پيشروی جنبش سبز در گرو گسترش پايه‏های اجتماعی آن است.

هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
۲۷ فروردين ۱۳۸۹ (۱۶ آوريل ۲۰۱۰)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016